ذاتِ زخمی

سه مرد، جنگلی مه آلود و دیالوگ‌هایی که بیشتر به حرف‌هایی از سر نشئگی شبیه است. تیرمست به آرامی فضایی خوف انگیز را پیرامون سه شکارچی ترسیم می‌کند که در ظاهر برای شکار پلنگ به جنگل رفته‌اند اما اهدافی دیگر در سر دارند.

تیرمست عجله‌ای برایِ لو دادنِ انگیزه‌ی شخصیت‌های‌اش ندارد. ابتدا با حوصله آنها را معرفی می‌کند و در نماهایی ثابت و از خلال سکوت‌های‌شان در هنگام حرف زدن دیگری، پرده از روح عاصی‌شان بَر می‌دارد. جیپِ سه شکارچی از کمرکش کوه بالا می‌رود و مه همه جا را پوشانده. از خلال دیالوگ‌های سرشار از فحاشی و کنایه‌های مردانه از ارتباط میانِ این سه نفر مطلع می‌شویم و اهدافی که هر یک از آنها در سر دارند. صبرشان برای رسیدن به لحظه‌ی موعود و اضطرابشان برای مواجهه با آن.

شکارچیان حرفه‌ای اصطلاحاتی خاص برای توصیف موقعیت‌ها و رفتار حیوانات در هنگام شکار دارند. «تیرمست شدن» حالت جانوری است که تیر خورده ولی تیر کارساز نبوده و حیوان به هر سو می‌دود و حمله می‌کند. تیرمستاز این اصطلاح بهره می‌برد تا نشان دهد شخصیت‌های‌اش چگونه بدون منطق در حال حمله به محیط پیرامون و یکدیگر هستند.

تیرمست با وجود آنکه مواد داستانی اندکی در اختیار دارد، ذره ذره در جان بیننده نفوذ می‌کند و او را دل‌نگران سرنوشت شخصیت‌ها می‌کند تا به پایانی تأثیرگذار برسد که از پلان اول در پیِ جا انداختن آن است.

تیرمست فیلم اجراست. علی حسین زاده در مقام کارگردان با انتخابِ نمایش حرکت آرام ماشین در دل جنگل به جای نمایش تنشِ میان سرنشین‌های ماشین که مدام به هم می‌پَرند و استفاده از نماهایِ ثابتو بلند تأثیر مهمی در کیفیتِ نهایی کار داشته؛ اما تیرمست مدیون بازیگران اصلی‌اش بهزاد دورانی، مرتضی خانجانی و بهزاد دینی است که تردید و هراس شخصیتهایی تک اُفتاده‌ی داستان را به زیبایی به نمایش گذاشته‌اند.


فیلم کوتاه تیرمست را در ودیو ببینید