سرد و گزنده

این متن بخش‌هایی از خط داستانی را بر ملا می‌کند.

ترخیص شبیه به برشی کوتاه از یک فیلم بلند سینمایی است. در ابتدا به یکباره به موقعیتی داستانی پرتاب می‌شویم که خیلی وقت است شروع شده و در انتها در لحظه‌ای از شخصیت‌ها جدا می‌شویم که موقعیت داستانی همچنان ادامه دارد. قدرت ترخیص در خلق تصویری کلی از این موقعیت داستانی در ذهن بیننده، بدون به تصویر کشیدن ابتدا و انتهای آن است. نوزادی ناخواسته به دنیا آمده و خانواده‌ای حاضر شده‌اند با پرداخت مبلغی بچه را برای خود بردارند اما همه چیز آن‌طور که دو طرف پیش بینی کرده‌اند خوب و درست پیش نرفته و این سرآغاز مشکلاتی است که در آینده به معضلی لاینحل تبدیل خواهد شد...

ترخیص بر سه شخصیت محوری متمرکز است. مادری که به تازگی زایمان کرده و دلش همچنان پیش بچه‌ای است که قرار است از او جدا شود؛ پدری که به نظر نمی‌رسد مهر چندانی نسبت به بچه داشته باشد، چون آنقدر گرفتاری‌های مالی دارد که فرصتی برای احساساتی شدن ندارد و پرستاری که به قول خودش قصد کار خیر داشته و دو خانواده را به هم معرفی کرده است. رفتار متفاوت این سه شخصیت، در موقعیت حساسی که پس از تولد نوزاد به وجود آمده، نشان می‌دهد آزاده موسوی به ابعاد مختلف این موقعیت انسانی اندیشیده. چرا که موسوی با انتخاب صحنه‌هایی که این سه شخصیت را بر سر دو راهی‌های اخلاقی قرار می‌دهد، سعی دارد بیننده را نسبت به سرنوشت نوزاد تازه متولد شده حساس نگه دارد.

ترخیص در محیط بیمارستان فیلمبرداری شده اما به دور از کلیشه‌های رایج سینمای ایران تصویری متفاوت از بیماران، همراهان بیمار و رفتار پرسنل بیمارستان ارائه می‌دهد. شاید به همین دلیل باشد که سردی و گزندگی پایان فیلم تا این اندازه تأثیر گذار از آب در آمده است.

ترخیص برای مدتی کوتاهی در ودیو اکران آنلاین شده. فرصت تماشای‌اش را از دست ندهید.