سکوت
این متن بخشهایی از خط داستانی را بر ملا میکند.
از گزارش(عباس کیارستمی) و چهارشنبه سوری(اصغر فرهادی) بگیرد تا ابد و یک روز(سعید روستایی)، سینمایی ایران نشان داده علاقه عجیب و اشتهای سیری ناپذیری برای نمایش پروسه شکلگیری یک دعوای خانوادگی یا جزئیاتی پیرامون این مجادلات دارد. شخصیتهای عصبی، ریتم تند و دیالوگهایی تمام نشدنی که با صدای بلند ادا میشوند و دوربینی که آرام و قرار ندارد، عناصر تکرار شونده این فیلمها هستند. پاسنمان اما دقیقاً سوی دیگر این مدل فیلمها را به نمایش میگذارد. فیلم کوتاهی کُند و بدون دیالوگ که به جای دوربین لرزانی روی دست، دوربینی ثابت دارد. مهمتر از همه اینکه به جای فرآیند شکل گیری دعوای خانوادگی، موقعیت پیش آمده پس از مجادله را به تصویر میکشد. از جایی پس از مشاجرهای زن و شوهری آغاز میکند و در جایی که هنوز همه چیز گرم باقی مانده به پایان میرسد.
به احتمال زیاد پس از تمام شدن پانسمان از خودتان میپرسید، همین؟ اما فیلم درست پس از تمام شدن، شروع به رشد در وجود شما میکند. نگاهها را به یاد میآورید و در بررسی دوباره آنچه دیدهاید احساس منتشر در خانهای ساکت و در ظاهر آرام را درک خواهید کرد. نیازی به توضیح اضافه نبوده و امید عبدالهی نیز لزومی ندیده به تصاویر به دقت انتخاب شدهاش دیالوگهایی برای توضیح موقعیت اضافه کند. همین که میبینیم کافی است تا تصور کنیم و بفهمیم چه اتفاقی در نبود دختر بچه در خانه افتاده است.
سکوت جاری در پانسمان انعکاسی تصویری از وضعیت زندگی خانوادهای است که فریادها در آن دیگر جایگاهی ندارد. دیگر لازم نیست بگوییم «گویی» همه چیز تمام شده، چون «واقعاً» همه چیز تمام شده است. تنهایی و نگاههای مبهوت جای صحبتهایی که نتیجهاش آینهای شکسته است را گرفته و تلاش مرد برای عوض کردن آینه شکسته، کوششی بیسرانجام است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
از چرخهی باطل بیرون بیائید
مطلبی دیگر از این انتشارات
سر به مهر
مطلبی دیگر از این انتشارات
مثل مرد آتشین