صداشو در نیار
(خطر اسپویل)
برای زن جوان و دختر خردسالش روزی معمولیست. زن میان تمام کارهای روزانهاش به دنبال بچهاش رفته و سر راهش لباسی را که قرار است دختر در مهمانی تولد بپوشد خریده. ولی لباس آن رنگی که دختر میخواهد نیست. پس آنها به پاساژ میروند تا لباس را عوض کنند.
آنچه «شاهد» ساختهی علی عسگری را به فیلمی ویژه تبدیل میکند، مجموعه اتفاقاتی است که در پاساژ میاُفتد و بدون شک به یکی از تلخترین خاطرات زندگی این مادر و دختر تبدیل خواهد شد. «شاهد» به لحاظ شکل روایتِ داستان شبیه به آثار اصغر فرهادی است. اتفاقاتی ساده برای آدمهای معمولی که به یک فاجعه ختم میشوند. اما آنچه اهمیت دارد واکنش شخصیتها به موقعیت نیست بلکه مجموعه عواملی است که موجب بروز فاجعه شده. یعنی همان اتفاقات معمولی و روزمره که به آنها توجه نمیکنیم و به سادگی از کنارشان میگذریم. پس از بروز فاجعه است که شکل رفتار عادی زن در زندگی روزمرهاش به موضوعی مهم تبدیل میشود. اینکه به جای دخترش کاردستی درست میکند، بدون توجه به سلیقهی او لباس خریده، تنها در ماشین رهایاش کرده و...
«شاهد» فیلمی خوش ساخت است که به جای کش دادنِ یک اتفاق در طول فیلمی بلند، اصل مطلب را در قالب فیلمی کوتاه ارائه میدهد. نیازی نبوده قبل از اتفاق چیز بیشتری ببینیم و بعد از آن هم موضوع را بیش از حد دنبال کنیم. همین قدر کافیست!
«شاهد» نشان میدهد علی عسگری پس از موفقیتهای جهانی که در چند سال اخیر کسب کرده، به تسلط کافی در نمایش یک تراژدی انسانی رسیده است. همچنین بازیِ آناهیتا افشار در نقش زن جوان، چشمگیر است. سکوت تأمل برانگیزِ او در پایانِ فیلم، همدلیِ بیننده را بر میانگیزد و به موقعیت اخلاقی به وجود آمده بین مادر و دختر عمق بیشتری میبخشد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
در سکوت حقیقت ما نهفته است
مطلبی دیگر از این انتشارات
هیچکس نی مورد علاقه مرا ننواخت
مطلبی دیگر از این انتشارات
مکافات