عشق زنده است

از همان صحنه‌ی ابتدایی و حتی پیش از آن، از پوستر فیلم، می‌دانیم که قرار است فیلمی ببینیم که بازی‌های بازیگران آن قابل قبول خواهد بود و این‌چنین نیز هم می‌شود. کارت قرمز فیلمی است که از تجربه‌ی بازیگران حرفه‌ای خود، بیش‌ترین استفاده را می‌برد و حتی قاضی‌ای که تنها صدایش در فیلم حضور دارد، به‌اندازه‌ی کافی تاثیر مثبت خود را بر فیلم می‌گذارد.

نخستین قاب و آخرین قاب فیلم و به‌خصوص حرکت دوربین مناسبی که در چند ثانیه‌ی انتهایی، حرف زیادی برای گفتن دارد، باعث می‌شود که ما از خود بپرسیم چرا کارگردانی چنین کاربلد، تنبلی می‌کند و بخش زیادی از فیلم خود را به یک نمای ثابت و صحبت کردن بازیگرانش با دوربین اختصاص می‌دهد؟ کارگردانی که در اولین قاب خود ان‌قدر دقیق به طراحی صحنه و میزانسن توجه کرده است و قابی زیبا آفریده است.

کارت قرمز روایت جانبازی است که دچار مشکلات عصبی است و در این مسیر ناخواسته به همسر خود آسیب رسانده است، حالا خودش درخواست طلاق داده است تا همسرش را از دست خودش نجات دهد. همسر اما از سوی دیگر نمی‌خواهد او را ترک کند و مطمئن است که همسرش برای ادامه‌ی زندگی به او نیاز دارد، در همین حین که همسر سعی دارد همه‌ی این‌ها را به قاضی توضیح دهد، سرباز وارد می‌شود و خبر حمله‌ی تشنجی مرد را می‌آورد. حمله‌ای که در ادامه می‌فهمیم منجر به فوت مرد شده است.

داستان شاید تکراری و ساده‌لوحانه به‌نظر برسد، اما کارت قرمز موفق می‌شود با مخاطب ارتباط برقرار کند و او را برای مدتی با خود همراه کند و بیش از هر چیز بازیگران هستند که در این موفقیت سهم دارند. کارت قرمز بر لبه‌ی یک تیغ راه می‌رود. فیلم سرشار از دیالوگ است و به‌اندازه‌ی تصویر به آن وابسته و تنها یک کلمه‌ی اشتباه می‌تواند همه‌چیز را به هم بزند، اما نویسنده‌ی کارت قرمز از ابتدا و اولین کلمه مسلط عمل می‌کند و کلمات خود را به‌درستی انتخاب می‌کند.

کارت قرمز را در ودیو ببینید.