عواقب
چند دختر بچه که ماسک به صورت دارند، سرخوشانه در پارک میدوند. نقشهای روی میز میگذارند و شروع به برنامه ریزی میکنند. در ابتدا به نظر میرسند آنها در حال اجرای بازی کودکانهای هستند اما وقتی با جدیت شروع به کثیف کردن ماشینی میکنند که کنار خیابان پارک شده، همه چیز معنایی متفاوت به خود میگیرد. یکی از دختر بچهها اما مثل بقیه فقط نمیخواهد تفریح کرده باشد یا انتقامی بچگانه بگیرد. او دوست دارد بفهمد برای بروز عصبانیتش راه درستی در پیش گرفته یا نه؟
رآی ساختهی سپیده برنجی با از میان برداشتن مرز میان بازی و جدی، واقعیت و خیال را در هم میآمیزد تا بیننده را به درون ذهن دختر بچهای مُردد ببرد. دختر بچهای که به دلیل سن و سالش، درک درستی از مناسبات جاری میان بزرگسالان ندارد و در ذهن خود راه حلهایی متفاوت برای مشکلات آنها طراحی میکند بدون آنکه متوجه عواقب این راه حلها باشد. اما همین ناآگاهی معصومانه باعث شده رآی فیلمی هیجان انگیز و درگیر کننده باشد که فانتزی و بیرحمی را به هم پیوند میدهد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
راوی صادق روزگار سپری شده
مطلبی دیگر از این انتشارات
سرد و گزنده
مطلبی دیگر از این انتشارات
پیروزی نه در جنگ، که بر جنگ