فاصله

مجتمع
مجتمع

خطر اسپویل بخش‌هایی از داستان وجود دارد

شاید اصلی‌ترین مشکل امروز جامعه ایران فراتر از مسائل اقتصادی و سیاسی فاصله‌ای است که بین اقشار مختلف مردم ایجاد شده و امکان هم‌زیستی مسالمت‌آمیز را از آنان سلب کرده است. جامعه ایران به لحاظ تنوع زیستی و سبک‌زندگی جامعه متنوعی است. از سنتی‌ترین عقاید تا مدرن‌ترین عقاید در جامعه ایران زندگی می‌کنند و هر کدام از این اقشار اجتماعی با هر طرز فکری مشکلات خودشان را دارند. مشکلاتی که عمدتاً سیاسی است و باعث شده گروه‌های مختلف اجتماعی از یک‌دیگر فاصله بگیرند و نتوانند یک هم‌زیستی مسالمت‌آمیز را در کنار هم تجربه کنند. علی شاهینی در فیلم کوتاه مجتمع سراغ همین تفاوت‌ها رفته و کوشیده از دل داستانی به ظاهر ساده فاصله‌ای که مردم امروز ایران از یک‌دیگر گرفته‌اند را به تصویر بکشد. فاصله‌ای که میان روحانی این فیلم و مرد همسایه وجود دارد ظاهراً پُرشدنی نیست و این را روحانی این فیلم کوتاه به خوبی درک می‌کند. جایی که به مهمان متنفذش زنگ می‌زند و از او خواهش می‌کند امشب به مهمانی نیاید تا عروسی پُر ریخت و پاش همسایه برگزار شود بیان‌گر همین فاصله است که در نهایت سنت را وادار می‌کند تا به نفع مدرنیته کنار برود تا آرامش و توازن جامعه برهم نخورد. شاید احساس کنیم علی شاهینی در مجتمع طرف سنت را گرفته و آن را منعطف‌تر از مدرنیته نشان داده است. اما مسئله فیلم و کارگردان قدری عمیق‌تر از این حرف‌ها است و در نمای پایانی تاکید بیشتر بر فاصله میان این دو سبک زندگی است تا ترجیح یکی بر دیگری. مجتمع در مدت زمانی کوتاه و به فشرده‌ترین شکل ممکن نشان می‌دهد چه فاصله عمیقی میان مردم این جامعه وجود دارد و در پایان ذهن تماشاگر را به جای فکر کردن به پرسش حق با کیست؟ درگیر پرسش چه باید کرد؟ می‌کند. چه باید کرد که هم روحانی فیلم بتواند در ایران امروز راحت زندگی کند و هم مرد صاحب‌خانه. آن برخورد روحانی در پایان هم بیشتر مسکنی است موقت تا راه‌حل و راهکاری قابل پذیرش برای اجرا. مجتمع درباره فاصله‌ای است که بین مردم و نسل‌های مختلف جامعه (پسر روحانی که در مراسم عروسی مرد همسایه حضور دارد) ایجاد شده و به نظر می‌رسد این فاصله فعلاً رفع‌شدنی نیست. اما خوب است که ما هم یک‌بار برای همیشه، درست مثل علی شاهینی این سوال را از خودمان بپرسیم: برای رفع شدن این فاصله طولانی چه باید کرد؟