من دیوانه نیستم

خطر اسپویل

اگر فیلم‌های روانشناختانه، مانند جزیره‌ی شاتر، را زیاد دیده باشید از اواسط فیلم به سرعت برای خودتان تئوری‌های مختلف خواهید چید که یکی از آن‌ها همان اتفاقی است که در نهایت می‌افتد.

روانی به فیلم‌های بزرگتر خود در ژانری که کار می‌کند احترام می‌گذارد. چه در فیلمنامه و چینش کدها و عناصر. چه در ساخت و تصویری نمودن کدها و عناصر.

بازی‌های بازیگران در سطح خوبی‌ است و یکدست. هیچ‌کدامشان بازی اغراق‌آمیزی از خود نشان نمی‌دهند و توجه مخاطب را از داستان نمی‌دزدند.

روایت، در انتها و پلان پایانی و گره‌گشایی نهایی خود را نجات می‌دهد و با دیالوگ: <<باز چی داری می‌نویسی؟>> سوال‌های زیادی را پاسخ می‌دهد. در چنین فیلم‌هایی، با تم مشکلات روانشناختی و جنایی، درست از آب در آوردن پیچش‌های داستانی و نقطه‌ی اوج کار سختی است، که مصطفی داوطلب در حد قابل قبولی این کار را انجام می‌دهد.

قاب‌بندی‌ها و بهره بردن از لوکیشن می‌توانستند بهتر باشند اما در قاب‌های حیاتی کارگردان توانسته است با انتخاب زوایای درست حس را منتقل کند و در نقطه‌ی اوج احساس را ایجاد.

روانی در تدوین هم خوب عمل می‌کند. با چند خطای کم. هم‌چنین در تصویربرداری کمی مشکل فوکوس‌کشی دیده می‌شود اما آن‌قدر نیست که به تمامیّت فیلم ضربه بزند.

روانی شما را با دیالوگ‌نویسی‌های درست و بازی‌های گیرا وارد طوفان داستان می‌کند و در نهایت هم قایق نجاتی برای شما می‌فرستد.

روانی را در وُدیو ببینید.