منتقد سینما و روزنامه نگار
نگاهی به فیلم کوتاه "شاهد"
"شاهد" ساختۀ علی عسگری در نخستین روز جشنوارۀ فیلم کوتاه تهران به نمایش در آمد.
بارزترین نکتۀ این فیلم توانایی آن در روایت است. روایت ماجرای بسیار ویژه و متمایز که در فضایی بسیار ساده و روزمره اتفاق میافتد. همه چیز در فضای فیلم برای مخاطب توجیه شدهاست و سوالی به جای نمی¬گذارد یک رابطۀ علی و معلولی درست میان رویدادهای فیلم وجود دارد. ما کاملاً درک میکنیم که چرا آنها مجبورند به مرکز خرید بروند. چرا مادر و دختر مجبورند از هم جدا شوند.
برخورد کاراکتر اصلی با پیرزنی بسیار به جا است. خیلی خوب پرداخته شدهاست و میتواند گرهی میان این دو شخص را که برای ادامه داستان نیاز داریم به وجود میآورد.
شاید تنها مشکل اساسی که میتوان با فیلم داشت استفادۀ از دوربین روی دست است، نمای تعقیبی از پشت سر که در فیلم-های کوتاه ایرانی بسیار پر استفاده است، اینجا هم بخش زیادی از زمان فیلم را به خود اختصاص دادهاست، برخی نماها از پشت سر و برخی از جلو. در حالی که الزامی به استفاده از چنین نماهایی نبود. لرزش دوربین را میتوان تا حدی برای به وجود آوردن حس تردید و ترسی که شخصیت اصلی نسبت به رها کردن دخترش در ماشین دارد، خوب دانست امّا این لرزش بیش از حد میشود و کارکرد خود را از دست میدهد.
نمایی که در آن مهمترین رویداد فیلم، یعنی افتادن پیرزن رخ میدهد، کاملاً از دست رفتهاست. ما نیاز اکت و اصل رویداد را ببینیم. امّا فیلمسازی که عمده فیلم را نمای تعقیبی و پلان سکانس گرفته است و کات ندارد، ناگهان تصمیم میگیرد تدوین کند. در اکثر مواقع ما به عنوان مخاطب دلمان میخواهد تمام اکشن صحنه را ببینیم. در اینجا نشان ندادن اکت کمکی به ایجاد تعلیق یا... نمیکند.
بهترین نمای فیلم همان نمایی است که تبدیل به پوستر شده، دختر از طبقه پایین ناباورانه پله برقی و رخدادهای حول آن را نظاره میکند و ما در آنجا به همان مفهوم اصلی که فیلم حول آن است میرسیم: شاهد. پایان فیلم با نمای مادر و دختر در ماشین است، سکوتی که به خوبی توسط هر دو بازیگر اجرا شدهاست.
این فیلم را میتوانید اینجا ببینید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
مسخ
مطلبی دیگر از این انتشارات
تحقیر
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایجاز