وقتی تو نیستی...

یادداشتی بر فیلم کوتاه در سوگ سیاوش(آرش انیسی)

فیلم کوتاه در سوگ سیاوش روایت رابطه‌ی عاشقانه‌ای‌ست که حالا بعد از مرگ و حذف سیاوش از این رابطه، همسرش ایرن(تینا پاکروان) را گرفتار موقعیت پیچیده‌ای می‌کند. ایرن پس از مرگ سیاوش بسته‌ای را دریافت می‌کند که برایش تبدیل به یک چالش و یا حتی کابوس می‌شود؛ رابطه‌ای که ایرن آرزوی به پیری رسیدن در آن را داشته حالا نه تنها دیگر وجود ندارد بلکه به معمای خیانت هم آلوده شده است. ایرن در سکوت و بدون اشک و آه به دنبال جواب است، به دنبال ردپایی از زنی که شاید وجود داشته یا وجود نداشته اما انگار در ضمیر ناخودآگاهش می‌داند این دویدن هر چقدر هم سرعتی، هر چقدر هم طولانی خط پایانی ندارد. آن هم در روزهایی که سیاوش دیگر هرگز نه در زندگی ایرن بلکه در این دنیا هم نیست، جواب سوال ایرن هر چه که باشد چیزی تغییر نمی‌کند جز خراب شدن عشقی که ایرن به خاطر رسیدن به آن از خیلی چیزها گذشته و به خانواده‌اش پشت کرده. ایرن اگر به جواب سوال برسد، اگر زن و ماشین قرمزش را پیدا کند، اگر سیاوش خیانت کرده باشد ویرانی را این‌بار به شکل دیگری تجربه خواهد کرد.

فیلمساز موقعیت ایرن را در همان ابتدا به تصویر می‌کشد؛ ایرن به دنبال دزد کیفش می‌دود و می‌دود و می‌دود، بدون همراه و بدونحضور کسی که از او حمایت کند. ایرن اما دست می‌کشد، از ادامه‌ی دویدن به دنبال دزد، از تعقیب و رسیدن به ماشین قرمز رنگ، از اعتراف گرفتن از دوست سیاوش و در نهایت از رسیدن به جواب سوالش. ایرن عشق را همان‌گونه که با مرگ سیاوش نیمه‌کاره به جا مانده بود در ذهنش نگه می‌دارد.

می‌توانید فیلم کوتاه در سوگ سیاوش را در سایت ودیو تماشا کنید.