پیروزی نه در جنگ، که بر جنگ
![کارت قرمز](https://files.virgool.io/upload/users/341463/posts/bff5hzwz427u/iexr8n9zohcc.jpeg)
جنگ هشت ساله ایران و عراق یکی از معدود اتفاقات تاریخی در این مملکت است که همه چیز مردم این سرزمین را (از سبک زندگی بگیر تا فرهنگ عمومی) تحت تاثیر قرار داد. جنگ، کلان روایتی بود که از منظر تاریخی مدت زمان آن هشت سال بود اما تاثیر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن بر زیست مردم ایران تا به امروز ادامه دارد. هنوز هستند خانوادههایی که جانبازی در خانه دارند یا خانوادههایی که فرزندان آنها مفقودالاثر شد و آنها نتوانستند برای فرزندان خود حتی مراسمی ساده برگزار کنند. تاثیر جنگ بر زندگی ایرانیان به قدری عجیب بود که تاریخ را در نوردید و به بخشی از هویت مردم تبدیل شد. کارت قرمز محمدامین رهبر روایتی است از زوایای پنهان جنگ ایران و عراق. فیلم در نگاه اول سکانس ابتدایی جدایی نادر از سیمین را به یاد تماشاگر میآورد اما خیلی زود و در داستان و مضمونی که در دل داستان قرار دارد راه خود را از جدایی جدا میکند و بدل به روایت دردناکی از زندگی بازماندگان جنگ میشود. نکته جالب توجه درباره کارت قرمز این است که در حد یک داستان دردناک باقی نمیماند و در همین مدت کوتاه هوشمندانه به نقدی هرچند محافظهکارانه از جنگ میپردازد و به خوبی نشان میدهد که جنگ، خصوصاً جنگی با این مدت زمان طولانی فقط حماسه نیست. شکست، تلخکامی و آسیب هم دارد. محمد امین رهبر در کارت قرمز بدون اینکه اسیر شعارهای مرسوم فیلمهای جنگی شود نشان میدهد که جنگ چقدر چیز مهیبی است. انقدر مهیب که ریشههای یک عشق صادقانه را بخشکاند و آن را بدل به شکست کند. جنگ ایران و عراق پُر است از داستانهای ناگفته. داستانهایی تراژیک و تلخ که فقط نگاه هوشمندانهای میخواهد که در هنگام روایت این داستانها اسیر اغراق و بزرگنمایی نشود و محمد امین رهبر با این فیلم کوتاه نشان میدهد استعداد و توان این کار را دارد. کارت قرمز محمدامین رهبر من را به یاد آن شعر ماندگار قیصر امینپور انداخت:« شهيدي كه بر خاك مي خفت سرانگشت در خون خود مي زد و مي نوشت دو سه حرف بر سنگ: به اميد پيروزي واقعي نه در جنگ، كه بر جنگ!»
مطلبی دیگر از این انتشارات
چوپان برهها
مطلبی دیگر از این انتشارات
خردهجنایتهای زن و شوهری
مطلبی دیگر از این انتشارات
صداشو در نیار