چرخه‌ی پایان‌ناپذیر

یادداشتی بر فیلم کوتاه آداپت(کمال کاچوییان)

از لذت‌های تماشای فیلم‌های کوتاه امید به پیدا کردن فیلمسازانی‌ست که می‌توان به ساخت فیلم‌های بعدی و بعدی و بعدی آن‌ها امیدوار شد. آداپت ساخته‌ی کمال کاچوییان یکی از همان فیلم‌های کوتاه است که. فیلم ایده‌ی جذابی دارد و به سراغ فضایی می‌رود که در سینمای ایران کمتر به آن پرداخته شده است. در چند سال اخیر شاهد ساخته شدن فیلم‌هایی بوده‌ایم که به تقلید از فیلم‌ها و سریال‌های خارجی، قصه را از چند زاویه روایت می‌کنند و هر روایت به زاویه‌ی دید یکی از شخصیت‌های فیلم برمی‌گردد اما این‌بار در آداپت با ایده‌ی متفاوتی روبه‌رو می‌شویم؛ فیلم روایت موازی زندگی دختر و پسر جوانی‌ست که دائما جای‌شان تغییر می‌کند و بارها و بارها در موقعیت‌های تکراری واکنش‌ها و عملکرد یکسان یا بسیار شبیه به یکدیگر دارند. ایده‌ای که تا حدودی در اجرا نیز موفق عمل کرده و حتی در تیتراژ پایانی فیلم این ایده ادامه دارد، از آن تیتراژهایی که مخاطب را به تماشای فیلم تا آخرین لحظه تشویق و ترغیب می‌کند.

جزییات، حلقه‌ی اتصال این روایت‌های موازی هستند؛ حضور گربه‌ها در حیاط، تکرار صدای زمین خوردن در پله، واکنش هر یک به شنیده شدن صداها و ... سایر جزییاتی که در جایگاه مناسب و درستی به کار گرفته شده‌اند تا مخاطب در این روایت‌های تودرتو با هر دو شخصیت همراه شود و اگر بار اول به جزییات دقت نکرده در تکرار آن‌ها، ناخودآگاه ذهنن او به سکانس‌ها و روایت‌های قبلی بازمی‌گردد.

می‌توانید فیلم کوتاه آداپت را در سایت ودیو تماشا کنید.