گزارشی از یک جامعه در آستانه فروپاشی

کاوه مظاهری شهربازی را برمبنای سنت‌ها و کلیشه‌هایی ساخته که سینمای اجتماعی ایران بر اساس آن شکل گرفته است. یک خانواده به دلیل فقر مالی مجبور هستند راه عجیبی را برای پول درآوردن انتخاب کنند و همین راه عجیب بدل به هسته مرکزی درام این فیلم کوتاه می‌شود. بسیاری از فیلم‌سازان ایرانی از چنین ایده‌های بکری فیلم‌های بلندی می‌سازند که چون کشش لازم برای یک فیلم بلند را ندارند بدل به فیلم‌هایی می‌شوند مطول و کشدار که تماشایشان به جز عذاب و سختی برای تماشاگر نتیجه‌ای در بر ندارد. اما همین ایده در شهربازی که اساساً برای ساخت یک فیلم کوتاه طراحی شده است به نتیجه جالب توجهی رسیده. فیلم مظاهری در چند سطح موفق شده تماشاگر را درگیر کند. اول این‌که از همان اولین دقایق فیلم موفق می‌شود تماشاگر را درگیر مشکلات این خانواده از هم پاشیده کند. ایده مرکزی فیلم به حدی جذاب است که تماشاگر را به تفکر وادار می‌کند. مسئله بعدی که مظاهری در آن موفق است ساختن موقعیت‌هایی است که در عین تلخ بودن به شدت رقت‌آور است و در لحظاتی تماشاگر را به یاد سینمای نئورئالیسم ایتالیا و تماشای غذا خوردن پسر پولدار توسط پسر فقیر در رستوران فیلم دزد دوچرخه می‌اندازد. صحنه تمرین با سطل آشغال پلاستیکی شهرداری نه تنها وضعیت رقت‌بار این خانواده در آستانه فروپاشی را نشان می‌دهد که موفق می‌شود تماشاگر را در وضعیتی قرار دهد که علاوه بر همذات‌پنداری با شخصیت‌ها بتواند خودش را در آن شرایط سخت و در عین حال رقت‌آور تصور کند و با توجه به وضعیت نامتعادل اقتصادی این روزها به این فکر کند که شاید خودش هم روزی روزگاری مجبور به انجام این کار یا کارهای مشابه دیگری شود که نه در شان اوست و نه می‌تواند با توجه به ماهیت چنین کارهایی او را نجات دهد. شهربازی در همین مدت کوتاه با داستانی که شاید ظاهر خیلی کلیشه‌ای داشته باشد موفق می‌شود گزارشی دقیق از جامعه‌ای در آستانه فروپاشی ارائه دهد. جامعه‌ای که نوسانات اقتصادی در کسری از ثانیه خانواده‌ای که به هر حال داشت زندگی‌اش را می‌کرد به مرحله‌ای رسانده که دست به یک بازی خطرناک برای بقا بزند. بازی که در آن نان و جان در مقابل هم قرار می‌گیرند و برای حفظ یکی باید دیگری را فدا کرد تا حداقل بقا تضمین شود و ادامه یابد. این وسط کودکان هم درگیر این بازی هولناک و عامل اصلی فاجعه می‌شوند تا تماشاگر به خوبی متوجه شود قربانی و در عین حال عامل اصلی چنین فجایعی دقیقاً افرادی از خانواده هستند که در ظاهر مظلوم‌تر و بی‌دفاع‌تر هستند. شهربازی گزارشی بی‌رحم و حقیقی از جامعه‌ای است که در آستانه فروپاشی قرار گرفته و مهم‌ترین دستاورد این فیلم هم این است که به خوبی به ما نشان می‌دهد که انتهای این تونل هیچ نور اُمیدی برای بهبود اوضاع وجود ندارد.