گوشت مردهی یک روزه
خطر اسپویل
دو نفر در یک گودال عمیق افتادهاند و تنها یکی از آنها میتواند از آن بیرون بیاید.
گودالهای عمیق به اندازه و به موقع اطلاعات میدهد و به اندازه و به موقع اطلاعات را دریغ میکند. میدانیم چگونه این دونفر سر از اینجا بر آوردهاند اما نمیدانیم چرا. گودالهای عمیق داستانی بدون مضمونزدگی تعریف میکند و صرفا داستان خودش را میگوید. اما در زیرمتن خود، مضمون را پنهان میکند بدون این که آن را در چشم مخاطب خود برجسته کند. گودالهای عمیق روایت یک مرد و یک زن است که هر دو از یک رمّال دستور مشترکی گرفتهاند که در ماه کامل گوشت مردهی یک روزهای را ببرند و نزد او ببرند. با یک نکتهی مهم که همهچیز را تغییر میدهد. گوشت هر مرده تنها یک بار قابل استفاده است. زن و مرد در روایتی جذاب مدام یکدیگر را از سر راه کنار میزنند، تا این که در نهایت از پی حادثهای، در تاریکی گورستان، زن میمیرد و مرد از گوشت خود او برای طلسمش استفاده میکند.
گودالهای عمیق با انتخاب موقعیت مکانی درست، نیمی از راه را میرود و سپس با قابهای درست نیم دیگر را. بازی بازیگران قابل قبول است و نورپردازی با این که میتوانست بهتر شود، اما به کلیت آسیب نمیزند. صدابرداری، افکتهای صوتی و موسیقی میتوانستند بیشتر کمک کننده باشند.
البته اگر فیلم با امکانات بصری، نوری و صدایی بهتری ساخته میشد قطعا بسیار تکمیلتر از آنچه هست ساخته میشد.
برای دیدن داستانی که تلاش نمیکند شما را نصیحت کند، گودالهای عمیق را ببینید.
گودالهای عمیق را در وُدیو ببینید.
.
مطلبی دیگر از این انتشارات
بازی در بازی
مطلبی دیگر از این انتشارات
جشنواره فیلم کوتاه تهران؛ جمعبندی
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک یک به درون خویش تبعید شدیم*