خودکشی غیرعمد

برای افراد زیر 18سال مناسب نمی‌باشد

حالت تهوع شدیدی دارم. دوست دارم چیزی را بالا بیاورم. درد را. زائده را. کثیفی را. نجاست را. دیگر نمی‌توانم. یعنی حتی یک حالت حال بهم‌زن اضافه زشت هم درونم نمانده ؟ باید حداقل چیزی باشد. با شتاب فراوان به سوی روشویی می‌روم. می‌خواهم آن‌جا استفراغ کنم. سر و گردنم تکان می‌خورد؛ به سوی جلو می‌آید. زبانم با سقف دهانم در حال معاشقه است. همه چیز آماده است. اما نجاست بیرون نمی‌آید.

رابطه دهان و زبان تمام شد. زبان، مایع حاصل از ارضا شدنش را درون روشویی می‌ریزد. این کار را چندان دقیق انجام نداد. هنوز خوب خود را از کثیفی پاک نکرده. نه... شاید اصلا آن کثیفی از آن من است. زبان درون من است. من خودم هستم. پس زبان بخشی از من است. نه ... مشکل از من نیست ...این یک توطئه است ... کثیفی از آن من نیست ... من سالمم ... زبانم علیه‌م قیام کرده ... می‌خواهم بالا بیاورم ... اما فایده ندارد. شاید اصلا همین زبان متجاوز است که مانع تخلیه و تطهیر من شده‌. یک اخلال کوچک... آری همین طور است. پس به دستور مغز : زبان باتوجه به تجاوز آشکار به دهان حتما عامل اصلی وجود نجاست، مقاومت در برابر پاکسازی و اخلال نظم در حکومت مقدس بدن هم هست. پس محکوم به بیست سال تبعید از بدن می‌شود.

دیگر نمی‌توانم. چرا اینطور شد. باید چیزی را بالا بیاورم... نجاست را... با تمام وجود سعی می‌کنم. فایده ندارد ... آری. حکم را همین الان اجرا می‌کنم. مجرم را تبعید می‌کنم. قول می‌دهم پس از دوران تبعیدی، او را به وطنش باز گردانم. پس خداحافظ. چاقوی خونینم را از قلبم بیرون می‌آورم‌. زبانم را می‌برم. راحت شدم ... قول می‌دهم او را برگردانم ...

حالا با خیال راحت می‌توانم نجاست را بالا بیاورم. دوباره تلاش می‌کنم. فایده ندارد. چیزی بالا نمی‌آید. نتیجه را نمی‌بینم. نجاست کجاست؟ حتما نفوذی ها رخنه کرده‌اند . آن‌ها مانع پاکی من شده‌اند. قطعا شورشیان طرفدار زبان علیه‌م قیام کرده اند ... مغز چه می‌گوید؟ درست است ... به دستور مغز، این مسخره بازی باید همینجا تمام شود ... آری . همه را بکش... نفوذی ها به همه جا رخنه کرده اند. با چاقو به خود حمله می‌کنم... ضربات پی‌درپی ... باید از نجاست پاک شوم. عده ای نجس، با این کار مخالفند ... چندین ضربه محکم به خودم وارد کردم....

دکتر بالای سرم ایستاده و اعلام می‌کند : « مرگ بر اثر ضربه چاقو به مغز »

گمان می‌کنم به این معنا است که کارم را درست انجام داده‌ام.