پژوهشگر و دانشجو دکتری علوم ورزشی دانشگاهKUL بلژیک.دانش پذیر کوچینگICF.
مراجع را کوچ کنید نه مسئله را
بخش اول
مراجع را کوچ کن نه مسئله ابزاری است که کوچ سوییسی خانم دیژانا کوکایی مطرح کرده است. کتابهایی با همین عنوان توسط مارشیا رینولدز و چاد هال نوشته شده اند.این مقاله با معرفی این ابزار به بررسی مختصر سه سطح کوچینگ می پردازد.
یکی از چالش های کوچ ها این است که در جلسه حرفهای مراجع را گوش کنند یا مسئله و موضوعات مطرح شده را ! دیژانا هم با این چالش روبرو بود و همیشه در جلسات سعی میکرد خود را درگیر جزییات مسایل و ارقام و موضوعات مطرح شده و آنچه قرار است اتفاق بیافتد نکند.و تمرکز خود را از مسئله بردارد. تا اینکه به این ابزار قدرتمند دست یافت.چاد هال در کتابش با همین عنوان سه رویکرد برای پیش بردن جلسه اشاره میکند که سطح سوم همان کوچ عالی MCC می باشدو تنظیم جنس گفتگو کوچینگ بر پایه این سطوح کوچینگ می باشد.
ترجمه: حامی طاهری
بر اساس کتاب هال سه روش برای نزدیک شدن به جلسه وجود دارد:
· مسئله را کوچ کنید
· مسئله را از طریق مراجع کوچ کنید
· مراجع را برای تغییر درونی کوچ کنید
مسئله را کوچ کنید ---------------------------------------------------------------------
چه زمانی کوچ روی مسئله تمرکز می کند؟ وقتی کوچ توجه خود را به مسئله معطوف می کند که می خواهد جزئیات بیشتری را در مورد مساله بداند و همچنین وقتی کوچ به جای گوش دادن به مراجع ، به فکر مسئله اوست و در ذهنش آن را پردازش میکند. تصویربالا نشان می دهد که توجه کوچ کجا می رود. هم کوچ و هم مراجع به مسئله توجه دارند. با این کار ، تمرکز از مراجع دور می شود ، بنابراین مراجع هیچ بینش جدیدی یا تغییر دیدگاهی به دست نمی آورد. با تلاش برای حل مشکل ، حتی ممکن است جلسه طوری پیش برود که به نظر برسد کوچ برای حل مسئله بهترعمل میکند و حس برتر بودن کوچ باعث عدم تعادل در روابط آنها و از بین رفتن ارتباط موثربشود. علاوه بر این ، اگر کوچ راهکاری ارائه دهد یا هدایت کند، مراجع خود را مالک آن راهکار نمی داند. حتی اگر راهکار خوبی هم در انتهای جلسه پیدا شود آن راهکار فقط از دیدگاه کوچ است و ممکن است با توانایی های مراجع سازگارنباشد. مهمتر از همه هیچ گونه یادگیری ، رشد وتغییر تحولی برای مراجع اتفاق نمی افتد.در این سطح تمرکز گفتگو بر کشف راهکار و حل مسئله است و مراجع بیشتر به تفسیر مسئله می پردازد و کوچ به حل آن.این رویکرد در سطح یک اتفاق می افتد و احتمال اینکه کوچ سقف ذهنی مراجع شود وجود دارد.
مسئله را از طریق مراجع کوچ کنید ----------------------------------------------------
در این رویکرد ، کوچ سعی می کند مسئله را از طریق مراجع حل کند. توجه مراجع بر مسئله و توجه کوچ بر مراجع است. همچنین کوچ مراجع را دعوت میکند تا مسئله را برای هر دو تفسیر کند ، نه فقط برای کوچ( آنچه در سطح یک اتفاق می افتد). هر آنچه در جلسه اتقاق می افتد یا شنیده می شود از دیدگاه مراجع است نه کوچ. کوچ به مراجع این فرصت را می هد تا با تغییر زاویه دید نگاه قویتری به مسئله داشته باشد.این کار به بالا رفتن توانایی مراجع در حل مسائل نیز کمک میکند.سوالاتی پرسیده می شود که مراجع را دعوت میکند تا خودش به مسئله نگاه کند اما با دیدی وسیعتر.در پایان جلسه ، مراجع تصویر بهتری از روند حل مسئله و راهکاردارد.
با این وجود ، این رویکرد دارای کاستی هایی است و مهمترین آن این است که بخش عمیق و احساسی مراجع بررسی نشده است و در کوچینگ سطح دو بیشتر از این رویکرد استفاده می شود.
مراجع را برای تغییر درونی کوچ کنید -------------------------------------------------
زمانی که توجه کوچ و مراجع هر دو روی مراجع است ، تحولات درونی شکل میگیرند. هدف این سطح کوچینگ راهکار یا حل مسئله نیست بلکه ایجاد یک تغییر درونی و دگرگونی در مراجع است.کوچ در نقش آیینه کمک می کند تا مراجع با نگرش درون خود به دیدگاهایی جدید برسد.و تمرکز مراجع بیشتر بر خودش است تا جلسه کوچینگ.دو جنبه اصلی در سطح MCCوجود دارد:
1. تغییرات درونی مراجع
شناسایی باور محدود کننده ای که به مراجع اجازه نمیداد منافع پشت آن موقعیت را ببیند
و همچین یادگیری نحوه بهره برداری آن موقعیت با تشخیص الگوی رفتاری اش.
2. ایجاد فضای امن برای مراجع
کوچ دائماً در حال هدایت و تشویق رو به جلو مراجع نیست بلکه به او فرصت میدهد تا درون خودش تامل کند و به آنچه گفته است بیاندیشد. توجه به یک موضوع و فرصت کافی برای تمرکزو تفکر بریک مسئله بدون تعجیل برای بررسی موضوع بعدی فرصتی طلایی برای بینشی عمیق تر و آگاهی فراهم میکند.کوچ در این سطح با ابزار قدرتمند سکوت هر آنچه گفته نمی شود را می شنود و مراجع را به سفر درونی خودش هدایت میکند. در این سطح کوچ نه تنها سقف درونی مراجع نمی شود بلکه دنیای بی انتها توانایی ها ی او را برایش شفاف میکند.
هال چند نمونه از سوالاتی که کمک میکند مراجع به خودش رجوع کند در کتابش ارائه داده که چند نمونه آن اینجا لیست شده اند.کاربرد این سبک سوالات در این است که مراجع را به درکی از خود دعوت می کند و مسبب تغییر و دگرگونی درونی میشود.
این چالش چه چیزی در درون شما را برمی انگیزد؟
چه چیزی باید در درون شما تغییر کند تا بتوانید با این مشکل کنار بیایید؟
این مسئله چگونه داستان زندگی شما را تغییر می دهد؟
ادامه دارد.....
مطلبی دیگر از این انتشارات
اورست خود را با کوچینگ فتح کنید
مطلبی دیگر در همین موضوع
مغالطهی «من میاندیشم، پس هستم»
بر اساس علایق شما
مستقل شدن ارزشش رو داره؟