احترام به عقاید, مغلطهای که همه تکرارش میکنند + 5 استدلال برای رد آن
روزانه هزاران نفر در جهان واقعی و مجازی جملاتیرا مانند این میگویند: «تو باید به عقاید من احترام بذاری»,«تو حق انجام این کار رو نداری, چون به عقاید من توهین میکند» و... .
خیلی اوقات این جمله طرف مقابلرا قانع میکند. انگار که واقعاً گزارهی درستی باشد. اما برخلاف چیزی که به صورت غیرمستقیم و مستقیم تبلیغ میشود, این جمله یک مغالطهی واضح است. من سعی میکنم در این نوشته واضحترین دلایل مغلطهآمیز بودن آنرا توضیح دهم.
بعد از خواندن این مقاله میتوانید با خیال راحت به گویندهی این مغلطه لبخند بزنید و به زدن حرفتان یا انجام کارتان ادامه بدهید.
احترام برای انسانها است, نه ساختههای آنها
احترام یک عمل اخلاقی است. اخلاق هم صرفاً در چهارچوب روابط انسانی معنا پیدا میکند. از طرفی عقیده ساختهی انسانها است, نه جزوی از وجودشان.
همانطوری که احترام گذاشتن به صندلیای که یک انسان ساخته کاری احمقانه است, احترام گذاشتن به عقیدهای که یک انسان دارد هم کاری احمقانه است.
اکثر عقاید اشتباه اند
عقاید تأثیر مهمی در رفتار انسانها با یکدیگر دارند و اگر به گذشته نگاه کنید, گمان میکنم با من موافق باشید که اکثر آنها اشتباه اند. پس باید عقایدرا بدون ترحم و محافظهکاری نقد کرد و به چالش کشید.
هرگاه که عقیدهای تبدیل به تعصب شد, باید آنرا به تمسخر گرفت و به آن توهین کرد تا دایرهی امنیت و پرسشناپذیری دور آن از بین برود و فضا برای نقد منطقی آن ایجاد شود.
این گزاره شرایط متناقضیرا به وجود میآورد
شما دو عقیدهی متضاد با همرا درنظر بگیرید. مثلاً: یک یهودی که خودشرا عضوی از قوم برگزیده میداند و افراد حزب نازیرا کافر و مهدورالدم خطاب میکند, و یک سرباز نازی که نژاد خودشرا برترین نژاد میپندارد, یهودیانرا پست میداند و فکر میکند که باید زمینرا از شر وجود آنها پاک کرد.
حالا چطور میتوانید به گزارهی «احترام به عقاید» عمل کنید؟ بسیاری از عقاید جهان با یکدیگر به صورت کامل یا جزئی در تضاد هستند و برای یکدیگر حکم مرگ صادر میکنند. حال چطور ممکن است همزمان به دو عقیده که با هم دشمنی دارند احترام گذاشت و هیچ کدامرا نقد یا رد نکرد؟
این گزاره شر سازمانیافتهرا پشتیبانی میکند
خب میخواهید به عقاید دیگران احترام بگذارید؟ پس بیایید این کاررا از عقاید داعش شروع کنید. دفعهی بعد که کسی چیزی خلاف عقیدهی داعشیها گفت بلند شوید و به او بگویید:«تو حق نداری این حرفرو بزنی. ما باید به عقاید همه احترام بگذاریم».
البته اگر خودتان داعشی نیستید بهتر است در راستای احترام به عقاید آنها, خودتانرا به نزدیکترین داعشی معرفی کنید تا زحمت بریدن سرتانرا بکشد. آخر میدانید, زنده بودنتان توهین به عقاید آنها محسوب میشود.
احترام به عقاید مخرب, امکان اینرا به پیروان آنها میدهد که به صورت سازمانیافته دست به اعمال شرورانه بزنند.
عقاید غیر شخصی تمام جامعهرا تهدید میکنند
عقیدهای که حوزهی ذهن یک نفر را ترک میکند و میخواد دست به اصلاح جامعه بزند, یک تهدید بالقوه برای تمامی افراد آن جامعه محسوب میشود.
اکثر عقاید با این اصل جلو میروند که تنها گفتهی برحق هستند, دیگران نیازمند نجاتیافتن اند و افرادی که با زبان خوش حاضر نیستند رستگار شوند لایق بدترین مرگها و شکنجهها هستند.
اگر نگاهی به تاریخ بیاندازید میبینید که سرتاسر زندگی بشررا خونهای ریختهشده به دست عقاید پوشانده است. ما به اندازهی کافی تجربه کرده ایم و من فکر میکنم که دیگر تکرار این حماقت کافی است.
دفعهی بعد که کسی از شما خواست که به عقایدش احترام بگذارید, سعی کنید با این استدلالها قانعش کنید که حرف اشتباهی میزند. اگر نشد؟ خب عقایدشرا مسخره کنید.
نظراتتانرا در این مورد در بخش نظرات پایین صفحه با من و دیگر خوانندهها درمیان بگذارید.
با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی, بلاگها و... به آگاهتر شدن جامعه کمک کنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
♦ اطاعـت؛ قاتـل هــوشمندی! ♦
مطلبی دیگر از این انتشارات
هدف از زندگی چیست؟... نه، واقعا!
مطلبی دیگر از این انتشارات
دنیای دیوانه دیوانه دیوانه!