تقصیرِ ماهی‌هاست که ما سکسکه می‌کنیم!

شاید مسیر فرگشتیِ ماهی‌ها تا رسیدن به انسان عجیب به نظر برسد، اما نه فقط در فسیل‌ها بلکه در بدنِ خودِ ما شواهدِ روشنی در این خصوص وجود دارد.

صورتِ شما بارزترین بخشِ وجودیِ شماست و به دنیای اطراف شما می‌گوید که چه احساسی دارید، که هستید و از کجا می‌آیید. گرچه هرگز دو نفر، چهره‌ای کاملاً یکسان ندارند، همه چهره‌ها دارای خصایص مشترکی هستند: دو چشم، یک بینی، یک دهان و گودیِ بالای لب.
شما هر روز این گودیِ پشت لب را در آینه می‌بینید و احتمالاً هرگز به آن فکر نمی‌کنید...

ظاهراً هیچ کارکرد مشخصی ندارد حال آن که حادثه‌ای در منشاء بشری و نشانه‌ای از پیشینه‌ی ماهی بودن ما است!
صورت شما در نخستین ماه‌های حیات در رحم از هنگامی‌که به اندازه یک برنج بودید، تا زمانی که به اندازه یک کلیه رشد کردید شکل می‌گیرد. تصاویر ویدئویی از مراحل اولیه‌ی نمو جنین انسانی نشان می‌دهد که چگونه صورت انسان از چرخش و به هم رسیدن سه بخش اصلی شکل می‌گیرد. نحوه‌ی این روند تنها هنگامی معنا پیدا می‌کند که متوجه می‌شویم ما از نسل ماهی‌ها هستیم.
جنین انسانی در مراحل ابتدایی بسیار شبیه جنین سایر پستانداران، پرندگان و دوزیستان است. همه این‌ها از ماهی فرگشت یافته‌اند.

چشمان ما در کنار سرِ ما پدیدار می‌شود، اما بعد به وسط جا به جا می‌شود. لب فوقانی و آرواره در گردن ظاهر می‌شود. سوراخ‌های بینی و بخش میانی لب‌های شما از بالای سر به پایین می‌آید. همه این بافت‌ها و ماهیچه‌ها بدون هیچ شکاف و نقصی به هم می‌رسد و پیوند می‌خورد. اما این همه تحول و جابه‌جایی فقط یک رد و اثر از خود به جای می‌گذارد: گودی پشت لب بالا.
در طول این روند، کلیه این ذرات از بخشهای مختلف به هم می‌رسد و با دقت بالایی پیوند می‌خورد تا صورت انسانی را شکل دهد.
این سه بخش باید در زمان مشخصی رشد کند و به هم برسد تا این پیوند به‌طور صحیح انجام شود. اگر حتی یک ساعت تأخیر و یا تسریع صورت گیرد، نوزاد ممکن است لبی شکاف دار و چهره‌ای غیرمعمول داشته باشد که نزد عامه به «لب‌شکری» معروف است.

آناتومی انسانی ویژگی‌های عجیب دیگری نیز دارد که تنها با این نظریه قابل توضیح است که ما از نسل ماهی‌ها هستیم.
برای مثال، اگر کوسه‌ای را بشکافید غدد جنسی آن را در بالای سینه و پشت کبد کشف خواهید کرد.
غدد جنسی ما هم نظیر کوسه‌ها نخست در بالا و نزدیک کبد ظاهر می‌شود. اما برخلاف کوسه‌ها به تدریج به پایین می‌رود.
این غدد در زنان تبدیل به تخمدان شده، در نزدیکیِ رحم مستقر می‌شود. حال آن که در مردان تبدیل به بیضه می‌شود اما برای پایین رفتن و ورود به کیسه‌ی بیضه باید مسیر طولانی و دشوارتری را به سمت جنوب طی کند. در طی این سفر، دیواره‌ی شکمِ جنینِ مذکر ضعیف می شود و به همین دلیل احتمالِ دچار شدن مردان به «فتقِ کشاله‌ی ران» بیشتر از زنان است. فتقِ کشاله‌ی ران به‌صورت توده و یک برآمدگی ظاهر می شود و ممکن است دردناک باشد. این توده معمولا هنگامی‌که شما دراز می‌کشید ناپدید می‌شود. این برآمدگی در واقع بخش‌هایی از شکمِ شماست که از دیواره‌ی ضعیفِ ماهیچه‌ای عبور می‌کند و بیضه‌های شما در هنگامِ حرکتِ خود به سمت پایین بر جای گذاشته است. فتقِ کشاله‌ی ران معمولاً باید تحتِ جراحی قرار گیرد. اگر شما بدشانس و دچار آن هستید، ماهی‌ها را مقصر بدانید!

سکسکه؛ شاهدی دیگر!
چارلز آزبورن آمریکایی افتخارِ آن را دارد که با 68 سال سکسکه، از 1922 تا 1990، رکوردی جهانی برای خود ثبت کرده است. اما به‌ نظر می‌رسد مقصرِ این هم ماهیانی هستند که اجداد ما بودند.
عاملِ سکسکه، گرفتگیِ دیافراگم - عضله بزرگی در سینه- است که با بلعِ غیراختیاری دنبال می‌شود. ریشه‌ی هر دوی اینها در آب است!
در ماهی‌ها پیام‌های اعصابی که تنفس را کنترل می‌کند با سفری کوتاه از ساقه‌ی مغز به دستگاه تنفسی زیر گلو می‌رود. در انسان‌ها این وضعیت کمی پیچیده‌تر است. برای تنفس، ساقه‌ی مغزِ ما باید پیامی نه فقط به گلو، بلکه به سینه و دیافراگم بفرستد. این هماهنگی پیچیده به این معناست که اعصاب ممکن است گرفتگی عضلانی ایجاد کند که این خود به سکسکه منجر می‌شود.
وقتی سکسکه شروع شد، موتورِ ساده‌ای که به نظر می‌آید ما از یکی از اجدادِ دوزیست خود به ارث برده‌ایم آن را ادامه می‌دهد. برای قورباغه‌ها، این عصبِ کنترل‌کننده، کارکرد مفیدی دارد و اجازه می‌دهد دریچه‌ی شُش هنگام تنفس باز بماند و هنگامِ خوردنِ آب بسته شود. اما برای بشر و سایر پستاندارانی که سکسکه می‌کنند، این عملکرد هیچ فایده‌ای ندارد و فقط نشانه‌ی دیگری است که ما با دوزیستان، اجداد مشترکی داریم.

منبع: بی بی سی - دکتر مایکل موزلی
با کمی ویرایش