مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
خلسهی ارگاســـــم
◄ واژهی «ارگاسم» (اوج لذت) واژهی زیبایی است و خیلی ساده یعنی:
«تلاقی انرژی الحاق شدۀ دو نفر در تمامیتی شاد»!
مرد و زن نیمه هستند، نیمی از یک کل؛ بنابراین وقتی کل کنار هم میآید، لذتی عظیم حاصل میشود ولی به خاطر مذاهب، میلیونها نفر هرگز اوج لذت جنسی را تجربه نمیکنند.
در هندوستان، میدانم که درنهایت نود و هشت درصد از زنها هرگز ارگاسمی نداشتهاند!
در زبان هندیها حتی هیچ کلمهای برای «ارگاسم» وجود ندارد! به این دلیل ساده که زن هندی آموخته بوده وقتیکه مردی عشقورزی میکند او باید فقط ساکت دراز بکشد. فقط روسپیها حرکت میکنند و لذت میبرند، بانوان نجیب هرگز این کار را نمیکنند! بنابراین یک بانو فقط مثل یک جسد دراز میکشد و یک مرد اصیل، بدون پشتیبانی او و بهتنهایی کار را خاتمه میدهد. در اینجا هرگز یک تلاقی از هر دو انرژی در اوجِ یک رقص به وجود نمیآید؛ پس آنها نمیدانند که ارگاسم چیست!
◄ انزال هرگز ارگاسم نیست. تمام بدنتان باید در حالتی مانند رقص باشد؛ هر اتم درونت به رقص درآید؛ بنابراین باید این قضیه به همراهیِ یک زن باشد.
ولی اکثر به اصطلاح مذاهب در هند آن را ممنوع کردهاند؛ میگویند که لذت بردن برخلاف وقار یک زن است، پس او باید با چشمانی بسته آنجا منتظر بماند. حتی باز کردن چشمانش هم بینزاکتی است و به دلیل اینکه مرد بهتنهایی نمیتواند لذتی ببرد تنها کاری که انجام میدهد در واقع خودارضایی است و این چیزی نیست که بتواند یک ارگاسم بسازد...
او زن را تباه میکند. زن در تمام زندگیاش هرگز نمیفهمد که چه منابع شگرفی از لذت در بدنش داشته است.
در نهایت مرد برای به دست آوردن لذت و برای اینکه همسر یک بانوی نجیب باقی بماند، تعدادی فاحشه پیدا خواهد کرد! یک فاحشه لازم است. درواقع او دو زن را تباه میکند! فاحشه کردن یک زن زشتترین کاری است که یک مرد میتواند بکند؛ اینکه مجبورش کند تا بدنش را بفروشد، به این دلیل که باید وقار یک بانوی نجیب را حفظ کند. با یک فاحشه شما ممکن است اعمال جنسی شدیدتری داشته باشید، حرکات ژیمناستیک؛ ولی هرگز نمیتوانید ارگاسم داشته باشید زیرا عشقی در میان نیست! پول نمیتواند عشق بخرد!
◄ فقط عشق و س.ک.س در تمامیتشان، مقبولاند، فقط لذتی سعادتمندانه، میتواند موجب رسیدن به ارگاسم شود.
واژهی «ارگاسمی» بسیار زیباست، زیرا به وضعیت مراقبهگون نزدیکتر است.
آنچه ارگاسمی است، جزئی از احساس جنسی نیست، بلکه همهی کیفیات ارگاسم را دارد. بودا زیر درخت «بودیِ» خودش نشسته بود، این یک تجربۀ ارگاسمی با کل کائنات است. تمام وجودش همراه باد، همراه خورشید و همراه باران میرقصید.
◄ ارگاسم جنسی فقط پنجرۀ کوچکی است که به روی آسمانی فراختر و گستردهتر باز میشود. لازم نیست پشت پنجره بنشینی، تو فقط باید از انرژی جنسیات ممنون باشی که پنجره را گشوده است، ولی بیرون برو، چون تجربههای بسیار بزرگتری منتظرت هستند!
بنابراین آنهایی که مرا «مرشد س.ک.س» نامیدهاند صرفاً نادان هستند زیرا چیزی به این سادگی را درک نمیکنند!
◄◄◄ اگر دوست داشتید، این نوشتار را نیز بخوانید: از عشقبازی تا مراقبه
مطلبی دیگر از این انتشارات
نمیخوام بچهدار بشم، اشکالش چیه؟!
مطلبی دیگر از این انتشارات
والدین باید یاد بگیرند بگویند: «بله»!
مطلبی دیگر از این انتشارات
کتابها را بسوزان!