♦ بگذارید فرزندانتان زیر باران برقصند! ♦

یك انسان شاد انسانی غیرخشن است.
وقتی‌که كودك را درك كنی، كودك تو را درك می‌کند.
اگر خوشی را بشناسی و اگر هشیار باشی،
قادر خواهی بود احساس كودك را درك كنی...

در بالارفتن از درخت چیزی اساسی وجود دارد.
اگر كودك هرگز این كار را نكرده باشد، چیزی را از دست داده است،
غنایی را در زندگی از كف داده است.

◄ اگر شادی را شناخته باشی، نسبت به هیچ‌کس بی‌رحم نخواهی بود، نمی‌توانی باشی.
اگر چیزی از زندگی را چشیده باشی، نسبت به هیچ‌کس ویرانگر نخواهی بود.
چگونه می‌توانی برای فرزندان خودت ویرانگر باشی؟
نمی‌توانی ابداً برای هیچ‌کس ویرانگر باشی.

◄ اگر هشیاری را شناخته باشی، همین كافی است.
با هشیار بودن شروع كن و شاد خواهی بود!
و انسان شاد، انسانی غیرخشن است.

و همیشه به یاد داشته باش: كودكان بالغ نیستند، نباید از آنان توقع بالغ بودن داشته باشی. آنان كودك هستند!
آنان نگرشی كاملاً متفاوت دارند، دیدگاهی متفاوت دارند.
تو نباید نگرش‌های بالغانه‌ات را بر آنان تحمیل كنی.

اجازه بده آنان كودك باقی بمانند، زیرا هرگز دوباره چنین موقعیتی نخواهند داشت و زمانی كه كودكی رفت، همه در آرزوی آن دوران خوش كودكی هستند. همه فكر می‌کنند كه آن روزها، روزهای بهشت بودند. آنان را مختل نكن.