مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
ای وای! مــــردم چی میگن؟!؟
◄ چرا ما همیشه نگران نظرات دیگران هستیم؟
مردم تمام عمرشان را با این نگرانی زندگی میکنند كه دیگران چه میگویند.
آنان به دیگران وابسته هستند. برای همین است كه از نظرات دیگران بسیار میترسند.
اگر آنان فكر كنند كه تو بد هستی، تو بد میشوی.
اگر آنان تو را سرزنش و محكوم كنند، تو نیز شروع میکنی به سرزنش خود.
اگر آنان بگویند كه تو یك گناهكار هستی، تو احساس گناه میکنی.
زیرا باید متكی به نظرات دیگران باشی و باید پیوسته با مفاهیم آنان تطبیق كنی.
وگرنه، آنان نظراتشان تغییر میکند!
این تولید نوعی اسارت میکند، یك اسارت بسیار ظریف.
اگر مایلی بهعنوان خوب، باارزش، زیبا، باهوش شناخته شوی، آنوقت باید واگذار كنی.
باید پیوسته با مردمی به آنان متكی هستی سازشکاری كنی.
و مشكل دیگری ایجاد میشود: چون تعداد مردم زیاد است، آنان ذهن تو را با انواع نظرات تغذیه میکنند، حتی نظرات متناقض. بنابراین در درونت یك سردرگمی بزرگ ایجاد میشود.
یك نفر میگوید كه تو خیلی باهوش هستی و دیگری میگوید كه احمق هستی، حالا چگونه تعیین میکنی؟
پس تو تقسیم میشوی. در مورد خود تردید میکنی، در مورد اینكه كی هستی... و پیچیدگی بسیار زیاد است، زیرا در اطراف تو هزاران نفر وجود دارند. با مردمان بسیاری در تماس هستی و هركس مفهوم خودش را به ذهن تو میخورانَد.
و هیچکس تو را نمیشناسد، حتی خودت نیز خودت را نمیشناسی!
بنابراین تمام این مجموعه در درون به هم میریزند.
تو در درونت صداهای بسیار داری.
هرگاه بپرسی من كیستم، پاسخهای بسیار خواهند آمد.
برخی از پاسخها مال مادرت هستند و برخی مال پدرت و برخی مال آموزگارها و همینطور و همینطور؛ و تعیین اینكه كدام درست است غیرممكن است.
چگونه تعیین میکنی؟ معیار چیست؟
انسان در اینجاست كه گم شده است... این، جهل از خویشتن است.
ولی چون تو به دیگران وابسته هستی، از رفتن به تنها بودن میترسی، زیرا به محضی كه به سمت تنها بودن حركت كنی، شروع میکنی به احساس ترس زیاد: از اینكه خودت را گم كنی. تو از اول هم خودت را نیافته بودی!
ولی هرگونه خودی كه از نظرات دیگران ایجاد کردهای باید پشت سر گذاشته شود.
بنابراین رفتن به درون بسیار هولناك است.
هرچه عمیقتر بروی، كمتر خواهی دانست كه كیستی.
بنابراین، در واقع تو به سمت خودشناسی حركت میکنی، ولی پیش از اینكه آن واقعه رخ دهد، باید تمام مفاهیم در مورد خود (Self) را دور بیندازی.
اوشو - خدا فروشی نیست
God is Not For Sale
برگردان: محسن خاتمی
ویرایش: فرهاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
مرگ را جشن بگيريم!
مطلبی دیگر از این انتشارات
ده به اضافهی یک "نا"فرمان!
مطلبی دیگر از این انتشارات
گاهی خواندن همین چند جمله کافیست! (3)