مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
مرگ فقط برای مُردگان رخ میدهد!
◄ آدمیان؛ شرطی شده برای رنج بردن
این فاجعهای است كه بر سر بشریت آمده است.
وقتی امور قشنگ پیش میروند و احساس آرامش و سكون و جمعیت خاطر داری، شروع میکنی به فکر کردن در مورد مرگ و مصیبت!
هرگاه مردم در حالت آرامش باشند فكر میکنند احتمالاً وقت مُردن است!
چرا چنین فكر نكنیم که «حالا وقت خوبی برای زندگی كردن است!»؟
در این موضوع چیزی نهفته است.
به سبب این شرطی شدگی، هرگاه احساس خوشحالی میکنی، فكر میکنی، حالا لحظهی مناسبی برای مرگ و بدبختی است.
چرا زندگیاش نكنی؟!
وقتی كه رنجور هستی، لحظهی مناسبی برای زندگی است و وقتی خوشحالی لحظهی مناسبی برای مردن است. این فكر بیمعنی را دور بینداز!
وقتیکه پرندهای پرواز میکند و احساس آرامش داری، این لحظهی مناسبی برای زندگی كردن، عشق ورزیدن و رقصیدن است.
چرا برای مرگ عجله داری؟ مرگ به وقت خودش میآید!
وقتی كه زنده هستی، طوری سرزنده باش كه حتی وقتی مرگ هم بیاید، نتواند تو را بكشد.
یك انسان واقعاً زنده به ورای مرگ میرود.
◄ مرگ فقط برای مردم مُرده رخ میدهد؛ كسانی كه پیشاپیش مردهاند، مرگ فقط برای این چنین مردمی روی میدهد. انسان واقعاً زنده به فراسوی مرگ میرود.
مرگ میآید، ولی به هدف نمیزند!
چگونه میتوانی كسی مانند بودا را بكشی؟ چگونه میتوانی كریشنا را كه فلوتش را بر لب دارد بكشی؟
ناممكن است!
خود مرگ در اطراف او به رقص درمیآید!
زندگی او چنان سرشار از فراوانی است كه خود مرگ عاشق او میشود.
همیشه به یاد داشته باش كه شاد بودن یعنی مذهبی بودن؛ شاد بودن یعنی متّقی بودن.
جشن گرفتن یعنی در نیایش بودن.
اهل ضیافت بودن و پیوسته ماندن در جشن و ضیافت یعنی یك سالك راستین بودن!
اوشو
برگردان: محسن خاتمی
ویرایش: فرهاد
مطلبی دیگر از این انتشارات
◄ مردان هم «پریود» میشوند!
مطلبی دیگر از این انتشارات
مرگ = شدیداً زندگی کردن
مطلبی دیگر از این انتشارات
زنانه/مردانه؛ نیمکرهها و رابطههای شکستخوردهی ما!