سرکوب میل جنسی

(بخشی از یک سخنرانی بلند):

... رهایی از میل جنسی سرکوب آن نیست، درک آن است؛ و فرد از خلال درک است که می‌تواند به ماوراء آن دست یابد؛ اما رهایی به این معنی نیست که شما ضد و دشمن میل جنسی شوید.
شما سعادتمند می‌شوید و برای همه سعادت طلب می‌کنید و امید دارید که روزی آن‌ها هم از آن رها شوند.

دین واقعی باید ریشه در زمین داشته باشد.
بله، دین واقعی همچنین باید به سمت خورشید هدایت شود.
درست مثل نیلوفر آبی که ریشه در گِل دارد و رو به خورشید رشد می‌کند. نیلوفر آبی باید از گِل رهایی یابد؛ اما گِل نباید خفیف شمرده شود؛ زیرا خوراک اصلی آن است.

انرژی جنسی شما خوراک اصلی سامادهی (مرحله آخر یوگا یا یکی شدن یوگایی و به معنای وصل و هماهنگی با کل وجود- مترجم) است. از میان گِل درهم‌آمیزی است که نیلوفر سامادهی شکوفا می‌شود.

هرگز میل جنسی را سرکوب نکنید.
هرگز بر ضد آن نباشید.
در عوض در آن عمیق شوید، با شفافیت و عشق در آن فرو روید.
مثل یک مکاشفه‌گر همه گوشه و کنار میل جنسی را در خود جستجو کنید و از آنچه به دست می‌آورید متعجب، غنی و سودمند خواهید شد.

با آگاهی یافتن نسبت به میل جنسی یک روز خود را بر فراز معنویت خواهید یافت. این‌گونه آزاد خواهید شد. انرژی شما به مرحله بالاتری دست یافته و حالا آمیزش برایتان بازیچه‌ای بیش نخواهد بود؛ اما از دیگرانی که هنوز با اسباب‌بازی‌شان سرگرم‌اند عصبانی نخواهید شد! بلکه آن‌ها را درک می‌کنید، به آن‌ها شفقت می‌ورزید، کمک‌شان می‌کنید که به ماوراء آن دست یابند؛ اما محکومشان نمی‌کنید؛ و آن‌ها را برای مجازات عمل‌شان به جهنم نمی‌فرستید. چون آن‌ها هیچ کار بدی نمی‌کنند.

آمیزش گناه نیست.
هیچ‌کس برای آن مجازات نخواهند شد.
هیچ‌وقت کسی برای آن به جهنم نخواهد رفت؛ چرا که در این صورت خدا مسئول خواهد بود نه شما!
خدا این میل را به شما داده، با آن متولد شده‌اید، شما آن را خلق نکرده‌اید.
چیزی نیست که با دست خود ساخته باشید. چیزی مثل بمب اتم نیست، یا مثل نیزه و شمشیر. مثل پول نیست یا مثل سیاست.
این‌ها ساخته دست بشر هستند.
ساخته‌ی ذهن نازیبای انسان.
اما میل جنسی یک هدیه خداداد است. بذر خارق‌العاده‌ای است که وقتی خاک مناسب را بیابد و شروع به جوانه زدن کند، درخت بزرگی خواهد شد و هزاران گل بر آن خواهد روئید.

تنها فرزند نیست که از درون آمیزش متولد می‌شود. بلکه از خلال همین آمیزش است که خود شما دوباره متولد می‌شوید.
آمیزش اهرم نسل‌هاست، منبع خلاقیت است، از آمیزش است که زندگی جدیدی متولد می‌شود. به کودکی زندگی می‌دهید، این حیات نوین است که متولد می‌شود. فقط به همین بیندیشید. آمیزش باید بسیار ارزشمند باشد. خداوند آن را به‌عنوان مسیر خلقت انتخاب کرده است.

چه چیزی ارزشمندتر از زندگی است؟
چه چیزی می‌تواند از زندگی باارزش‌تر باشد؟ و خداوند آمیزش را چرخ زندگی قرار داده.
زندگی از خلال آمیزش می‌گذرد. از درون آمیزش شکل می‌گیرد؛ و آن‌ها که می‌دانند، آن‌ها که به ماوراء آن دست‌یافته‌اند، می‌گویند که زندگی دیگر، زندگی معنوی هم از همین راه می‌گذرد.
نه‌تنها فرزند شما از آن متولد می‌شود، شما هم از آن دوباره متولد خواهید شد. دوباره زاده خواهید شد. از درون آمیزش احیا می‌شوید. این انرژی زندگی‌بخش است.

آمیزش باید محترم شمرده شود. آمیزش مقدس است. معبد خداوند است؛ بنابراین من نمی‌توانم بگویم که آمیزش برای انسانی که از میل جنسی رها شده هیچ جاذبه‌ای ندارد. چرا که آمیزش خود زندگی است؛ و آمیزش معنویت بالقوه است. چگونه کسی می‌تواند تمایلش را به آن از دست بدهد. بله، شخص می‌تواند تمایل شخصی‌اش را به انجام آن از دست بدهد، چرا که از آن عبور کرده است؛ اما تمایلش هزار بار بیشتر شده. در واقع برای شخصی که از میل جنسی رهایی یافته، تمایل او بسیار عظیم‌تر شده. حالا تمایل او به همه‌چیز است. به کل زندگی است.

وقتی شما عقده جنسی داشته باشید، به هیچ‌چیز دیگر علاقه نشان نمی‌دهید.
به شعر علاقه ندارید، به موسیقی علاقه ندارید، به زیبایی علاقه ندارید.
فقط به مسائل جنسی علاقه دارید؛ و اگر گاهی به موسیقی، شعر، زیبایی یا هنر علاقه نشان می‌دهید، تنها به این دلیل است که در آن مسائل جنسی مطرح شده است.
به شعری علاقه‌مند می‌شوید که از میل جنسی نشانه‌ای دارد، از نقاشی یا عکسی خوشتان می‌آید که برهنه است، که اندام جنسی را القا کند. به موسیقی گوش می‌دهید اگر میل جنسی شما را تحریک کند. در غیر این صورت از هیچ‌کدام آن‌ها لذت نمی‌برید.

این علاقه به موسیقی و نقاشی نیست. این تمایلات جنسی شماست!

به همین دلیل است که %99 درصد اشعار، موسیقی، نقاشی و مجسمه‌سازی ریشه در این میل دارند؛ زیرا %99 درصد مردم هیچ تمایلی به‌جز تمایلات جنسی ندارند.
فیلم‌هایتان، رمان‌هایتان، حتی کتاب‌های خیلی مذهبی، پر از مسائل جنسی است!
گاهی حتی تحت عنوان محکوم کردن، به جزئیات بدن و مسائل آمیزشی می‌پردازند. گاهی همین‌ها بسیار شهوت‌انگیزند.

انسانی که از میل جنسی رها شده، علاقه‌مندی‌هایش هم از این تمایلات رها هستند.
تمایلاتش به همه جنبه‌های زندگی گسترده می‌شود...

اوشو
برگردان: آهو شکرایی، 2011