مهندس عمران؛ پادکست «خوانش کتاب برای انسان خردمند»؛ نویسندهی علمی/تخیلی؛ مترجم و ویراستار؛ گوینده و تهیهکننده رادیو در سالهای دور! عاشق موسیقی، سینما، اخترفیزیک، اتیمولوژی، زبانشناسی و...
گاهی خواندن همین چند جمله کافیست! (3)
◄بخش سوم عصارهی خردِ ناب برای آنها که حوصلهی خواندنِ نوشتارهای بلند فلسفی را ندارند!
◄بخش اول این نوشتار را اینجا بخوانید.
◄بخش دوم این نوشتار را اینجا بخوانید.
![](https://files.virgool.io/upload/users/5470/posts/tr9pjjl28jej/hragsmfdbdlj.jpeg)
«نيچه» میگوید خدا مُرده است.
اين حرف اشتباه است زیرا خدايی که آنها میگویند هرگز وجود نداشته که حالا بخواهد بميرد!
زندگی هست، هميشه بوده و خواهد بود. اين يعنی خدا.
خدا را در نحوهی بودنِ خود جستوجو كن.
خدا را در هماهنگیات با هستی جستجو كن.
پيام من بسیار ساده است: در زندگی کردن حدومرزی برای خود قائل نباشيد.
با تماميتِ وجود، شور و شوق و عشق و نهايتِ احساس زندگی کنيد چرا که غير از زندگی خدايی وجود ندارد.
اگر زندگی کردن درست را بدانی، مُردنِ درست را نيز خواهی دانست!
زندگی نه بیمعناست و نه بامعنا.
زندگی فقط هست!
اما اگر سعی کنی معنایی در آن بیابی طبعاً آن معنا آنجا نیست.
تو خالق بیمعنا بودنِ خود هستی و به دنبال آن یأس است و پریشانی خاطر...
زندگی صرفاً هست.
از آن لذت ببر!
![](https://files.virgool.io/upload/users/5470/posts/tr9pjjl28jej/mnuwqclllk8b.jpeg)
يک انسانِ مذهبی، يک انسان واقعاً مذهبی نه اين مردمانِ بهاصطلاح مذهبی؛ کسی است که میگوید: «من نمیدانم»... وقتی میگویی«نمیدانم» آمادهی آموختن هستی.
وقتی میگویی «نمیدانم» هيچ تعصبی به اینسو يا آنسو نداری؛ هيچ باوری نداری؛ هيچ دانشی نداری.
فقط هشياری داری.
میگویی: «من هشيارم و هيچ عقیدهی جزمی از گذشته با خودم حمل نمیکنم.»
اساس مذهب، برخلافِ هرآنچه تاکنون در جهان دیدهایم، بر پرسشگری است.
اما این موضوع، کار و کاسبیِ مذاهبِ سازمانیافته را حسابی کساد میکند! از همین روست که تقریباً در همهی ادیانِ موجود، روحیهی پرسشگری را سرکوب میکنند و به شما پاسخهای آماده و غیر قابل تشکیک میدهند که سرتان گرم باشد!
![](https://files.virgool.io/upload/users/5470/posts/tr9pjjl28jej/oechyjnld9ea.jpeg)
بسياری از راهبان فقيرانه زندگی میکنند؛ اما برای حفظ زندگیِ فقيرانهی خود از جيب مردم بدبخت و بينوا میخورند.
آنها میتوانند بهجای پيش گرفتنِ زندگیِ فقيرانه، بروند كار كنند و خلاقيت به خرج دهند و بدینسان زندگیِ پيرامونِ خود را غنی و زیباتر كنند.
آيا من برای آنكه با نابينايان همدردی كنم بايد با چشمان بسته راه بروم؟!
نه، اين معيار خوب بودن و تقوا نيست!
این ریاکاریِ محض است.
برای همدردی با فقرا، به جای خودآزاری و روزه گرفتن، شکمی را سیر کن!
![](https://files.virgool.io/upload/users/5470/posts/tr9pjjl28jej/fyhvpvfn2nl8.jpeg)
با استاد بودن به معنای ياد گرفتنِ چيزی نيست...
با استاد بودن به معنای مبتلا شدن است.
با ديدن استادی كه بالوپرِ خويش را گشوده و در هوا چرخ ميزند، ناگهان به یاد ميآوری كه آری من هم بال و پر دارم! من هم میتوانم در آسمان صاف و آبی به پرواز درآیم.
استاد بالوپرِ تو را به يادت مياورد.
استاد چيزی را به تو ياد نمیدهد.
او فقط اشتياقی را در تو برمیانگیزد.
![](https://files.virgool.io/upload/users/5470/posts/tr9pjjl28jej/9goe3io9zl11.jpeg)
مطلبی دیگر از این انتشارات
«ماتریکس» و بودیسم؛ «نیو» و نیروانا!
مطلبی دیگر از این انتشارات
«فیزیک کوانتوم» برای کودکان 6 تا 96 ساله
مطلبی دیگر از این انتشارات
از والدینام متنفرم!