گزیده هایی از سخنان «اوشو» در باب همجنس‌گرایی

- همجنس‌بازی زاییده‌ی قوانین و اخلاقیات سرکوبگر است. زاییده‌ی هزاران سال جداسازی زنان و مردان از یکدیگر است و متفاوت از همجنس‌گرایی.

واقعیت انکارناپذیر این است که دِیرهای مسیحی و معابد بودایی و... از همجنس‌بازی آکنده است و این کاملا طبیعی است چرا که به ساکنان‌شان سکس طبیعی را نیاموخته اند و انرژی جنسی شان را سرکوب کرده‌اند. انرژی جنسی بلافاصله راه‌های انحرافی خودش را یافته است.

- خود را آن گونه که هستی بپذیر. بدون محکوم کردن. بدون قضاوت کردن. بدون هرگونه ارزیابی و سنجش درست و غلط.

همجنس‌گرا هستی؟ خوب که چه؟ لذت ببر! این گونه آفریده شده‌ای! ... در طول تاریخ و از سقراط به بعد، همجنس‌گراهای فوق العاده ای داشته ایم!

- این حقیقتی است که هرکه و هرچه که باشی به کسی مربوط نیست. اگر دو مرد از بودن با هم احساس خوبی دارند کسی حق ندارد دخالت کند. نه قانون، نه دولت، نه مذهب و نه کلیسا، ابدا هیچ کس حق ندارد دخالت کند. اگر هر دو راضی و شاد باشند تصمیم فقط و فقط با خودشان است. و مگر خواسته ی ما جز شاد بودن همه ی دنیاست؟ این دو نفر با شاد بودن خود به دنیای اطراف شان شادی می بخشند. اگر دو زن از بودن با هم احساس خوبی داشته باشند نیز، دنیا شادتر خواهد شد. اجازه ندهید کسی بی‌دلیل احساس گناه کند. این احساس مثل کنه به ما چسبیده است زیرا در طول اعصار گذشته همواره به ما آموخته‌اند که همجنس‌گرایی گناه کبیره است!

شاید شگفت زده شوید اگر بدانید تا همین صد سال پیش در تعدادی از ایالت‌های آمریکا مجازات همجنس‌گرایی، اعدام بود و هنوز هم کشورهایی هستند که اگر در آنها کسی حین روابط همجنس‌گرایانه دستگیر شود سرش را از تن جدا می‌کنند!

بشریت در طول تاریخ مرتکب حماقت‌های زیادی شده است و همگی ما این شرطی‌شدگی را همچنان در اعماق ناخودآگاه‌مان با خود حمل می کنیم.

- ... اما همجنس‌بازی پشتوانه ی زیست شناختی ندارد. بدن انسان برای تمایل به جنس مخالف طراحی شده است و من همچنان بر این واقعیت تاکید می کنم که همجنس‌بازی نتیجه‌ی فشار و سرکوب وقیحانه‌ی دیرها و معابد ادیان گوناگون بوده است که به نام خلوص و تجرّد به خوردِ انسان‌ها داده‌اند.

در مدارس و دانشگاه‌ها، دختران و پسران را از یکدیگر جدا کرده‌اند و معلمان و استادان‌شان با نظارتی خداگونه بر آن‌ها جلوی هر نوع ارتباطی را با جنس مخالف سد کرده‌اند، از این رو من آن را همچنان یک انحراف می‌دانم. انحراف هم هست! در طبیعت هرگز چیز بی فایده خلق نمی‌شود و همجنس‌بازی بی‌فایده است. چیزی در شما ایجاد نمی‌کند. نه به درد زاد و ولد می‌خورد و نه تجربه‌ی ارگاسم ناب ایجاد می کند. آیا تا کنون از یک همجنس‌باز چیزی در مورد تجربه‌ی ارگاسم ناب شنیده اید؟ آنچه آنها تجربه می‌کنند صرفاً تخلیه‌ی جنسی است. آن‌ها می دانند انزال چیست اما چیز مهمی را از دست می‌دهند.

- همجنس‌بازی کمک زیادی نمی‌کند. انرژی هر دو نفر از یک سنخ است و نمی‌تواند رضایت کامل ایجاد کند. در بهترین حالت بیشتر شبیه خودارضایی است. وجود یک زن ضروری است (خطاب به یک همجنس گرا ی مرد) مثل این می‌ماند که بخواهی از یک مرد متولد شوی اما یک زن تو را زاییده است. در اعماق ناخودآگاهت تصویر یک زن حک شده است نه یک مرد و تا زمانی که زنی را پیدا نکنی که با او عشقی نظیر عشق مادری تجربه کنی و تا زمانی که حس بازگشت به رحم مادر را با او تجربه نکنی، به طور کامل ارضا نخواهی شد. تو فریب خورده‌ای. همجنس‌بازی کمکی نمی‌کند. تا حدی مایه‌ی تسلی است اما حقیقی نیست. تناسب کامل تنها از ترکیب زن و مرد حاصل می شود. زن و مرد، دو قطب مخالف‌اند و این قطبیت لازم است. مثل این می ماند که بخواهید بدون داشتن هر دو قطب مثبت و منفی، برق تولید کنید.

عملکرد سکس کلا بر پایه‌ی الکتریسیته‌ی بدن هاست. الکتریسیته‌ی زن منفی است. الکتریسیته‌ی مرد مثبت است. او منفعل است؛ تو فعالی و از برخورد این دو نوع الکتریسیته رضایتی عمیق حاصل می‌شود که هیچ جای خالی در تو باقی نمی‌گذارد. اما وقتی تو با یک همجنس معاشقه می‌کنی این اتفاق نمی‌افتد.

- باز هم تاکید می کنم: من مخالف همجنس گرایی نیستم. من فقط خیلی ساده واقعیت را در این خصوص بیان می کنم. من آن را محکوم نمی کنم، فقط می گویم ارضای کامل از آن به دست نمی آید. همین.

- همجنس گرایان، چه زن و چه مرد، باید مجامع خودشان را تاسیس کنند و با بقیه کاری نداشته باشند.

چرا آزارشان می دهید؟ چرا نابودشان می کنید؟ چنین حقی ندارید.

شما کاملا آزادید که هرکاری می خواهید بکنید اما در زندگی دیگران دخالت نکنید. من هرگونه دخالتی در روش زیستن دیگران را به شدت تقبیح و محکوم می کنم.

- هر بذری که می‌کارید باید پذیرای ثمره‌اش نیز باشید. اگر شما همجنس‌گرایی را با شادی پذیرا باشید با همجنس خود احساس خوشبختی می کنید؛ به او اعتماد می کنید و دوستش می دارید از این رو دیگر احساس گناه لزومی ندارد. این پاسخِ من به تمام همجنس‌گرایان جهان است: وظیفه تان این است که همجنس گرایی تان را اعلام کنید و خواستار تشکیل مجامع خود باشید!