جای سیاست‌پیشگان در تیمارستان است!

◄ حتی یك هیتلر هم می‌تواند یك بودا شود، ولی باید سیاست را بیاندازد.
تمام سیاست‌های درونت را دور بریز و یادت باشد وقتی‌ می‌گویم سیاست‌بازها، منظورم مشخصاً كسانی نیست كه در سیاست‌اند، بلکه منظورم تمام افراد جاه‌طلبِ دور و برمان است.

ذهنِ یك سیاست‌باز، ذهنی ویرانگر است.
شاید در مورد ملت و كشور صحبت كند، شاید در مورد مدینه‌ی فاضله، سوسیالیسم یا کمونیسم حرف بزند، ولی در اساس، یك ویرانگر است؛ و ذهن ویرانگر نمی‌تواند به روشنی برسد.
نخست، تمامی انرژی باید به سمت زندگی برود، به سمت خلاقیت.
فقط در این صورت است كه رفته‌رفته می‌توانی در آن سازندگی غایی مشاركت كنی كه نیرواناست، آن سازندگی نهایی، كه تو همچون موجودی الهی زاده می‌شوی: بی‌نهایت و نامحدود.
آن‌گاه منبسط می‌شوی؛ در تمامیِ هستی منتشر می‌شوی، آن‌گاه دیگر یك موج نیستی بلکه خود یک اقیانوس شده‌ای.

یك سیاست‌باز هرگز نمی‌تواند به اشراق برسد.
البته نمی‌گویم كه یك سیاست‌باز نمی‌تواند به سمت اشراق حركت كند، چرا، می‌تواند. ولی همچنان كه در راه است، باید سیاست را بیندازد.

یك سیاست‌باز نیز یك موجود انسانی است، ولی باید دست از سیاست بردارد و زمانی كه یك مراقبه‌کننده شود، دیگر سیاست‌باز نخواهد بود.
حتی یك هیتلر نیز می‌تواند یك بودا شود، سرانجام روزی انسان امیدوار است كه چنین شود.
یك روز، در دوردست‌ها، در آینده، حتی یك آدولف هیتلر نیز یك بودا خواهد شد: زیرا این توان بالقوه‌ی اوست.

◄ یک لطیفه:

جنگ اتمی درگرفته و تمام شده است: فقط یك میمون كوچك در تمام دنیا در منطقه‌ای دورافتاده زنده مانده است. پس از هفته‌ها سرگردانی عاقبت به یك میمون كوچكِ ماده برمی‌خورد.
دستش را به نشانه‌ی دوستی روی شانه‌ی او می‌اندازد و می‌گوید: از گرسنگی هلاك شدم، چیزی برای خوردن پیدا داری؟
میمون ماده می‌گوید: خب، من این سیب را پیدا کرده‌ام؛ می‌خوری؟
میمون نر جیغی می‌کشد و می‌گوید: واااای نه!! ما دوباره شروعش نمی‌کنیم!

حتی میمون‌ها هم نگران بشریت هستند!
و من سخنان میمون‌ها را شنیده‌ام؛
آنان اعتقادی به داروین ندارند؛ نمی‌گویند كه انسان از میمون‌ها به تكامل رسیده است، آن‌ها فكر نمی‌کنند كه اصلاً انسان موجودی تکامل‌یافته باشد! آن‌ها معتقدند كه انسان از میمون‌ها سقوط كرده است!

و این به‌نوعی هم درست است، زیرا انسان تاكنون سیاسی باقی‌مانده است.
تمام تاریخ انسان تاكنون، تاریخی سیاسی بوده است؛ تاكنون هیچ تمدنی وجود نداشته كه واقعاً مذهبی باشد؛ فقط افرادی نادر، در اینجا و آنجا، بسیار دور از هم... در جایی یك بودا، یك مسیح، یك زرتشت، یك لائوتزو... جزیره‌هایی پراکنده.

غیر از این‌ها جریان اصلی بشریت، سیاسی باقی‌مانده است.
سیاست هم در اساس جاه‌طلبی است.
سیاست‌بازی خطاست چون جاه‌طلبی خطاست.

دین راستین می‌گوید: تو نباید كسی بشوی، تو پیشاپیش هستی!
نباید قدرتمند بشوی، تو پیشاپیش قوی هستی.
تو تجلی آفرینشی! نباید نگران قوی شدن باشی و كسی باشی كه بر تخت و تاج بنشیند.
این‌ها تماماً بازی‌های احمقانه، بچگانه و ناپخته هستند و نمی‌توانید مردمانی نابالغ‌تر از سیاست‌بازها پیدا كنید.

درواقع، در دنیایی بهتر، سیاست‌بازها در تیمارستان‌ها نگه‌داری می‌شوند و به مردم دیوانه اجازه داده می‌شود تا در دنیا حركت كنند!
آن مردم دیوانه كار خطایی نکرده‌اند. شاید قدری از جاده دور باشند، ولی آسیبی نرسانده‌اند.
در عوض سیاست‌بازها مردمانی دیوانه و خطرناك هستند؛ بسیار خطرناك!

شنیده‌ام كه «ریچارد نیكسون» پیش از این‌كه اریکه‌ی قدرت را رها كند همكارانش را به جلسه‌ای فراخواند و تهدید كرد كه قدرتش را دارد كه به اتاق دیگر برود، دگمه‌ای را فشار دهد و تمام دنیا ظرف بیست دقیقه نابود شود.
و آری، او چنین قدرتی داشت. میلیون‌ها بمب اتمی آماده‌اند، فقط باید دگمه‌ای فشرده شود. قدرت بمب‌های اتمی و هیدروژنی كه تاكنون آماده ‌شده می‌تواند سیاره‌ی زمین را هفت بار نابود كند!
ما در ویرانگری چنان اَبَـرماهر شده‌ایم كه می‌توانیم هفت سیاره‌ی زمین را به یک‌باره نابود كنیم!
و كسی چه می‌داند؛ هر زمان رئیس‌جمهور آمریكا، شوروی یا چین می‌توانند دیوانه شوند!
این را هم بگویم که سیاست‌بازها اصولاً دیوانه‌اند! هر زمان هرکسی می‌تواند آن دگمه را فشار دهد.
و ناگفته پیداست که هركس در زندگی لحظاتی از دیوانگی و خشم دارد... این تهدیدی بسیار واقعی است.

سیاست‌بازها، بیماری بشریت هستند؛ سرطان معرفت!

تمام سیاست‌ها را در درونت دور بینداز؛ و به یاد بسپار: وقتی در مورد سیاست‌بازها سخن می‌گویم، منظورم مردمانی مشخص در عرصه‌ی سیاست نیست، منظورم تمام جاه‌طلب‌هاست. هر جا كه جاه‌طلبی وجود داشته باشد، سیاست وارد می‌شود.

هرگاه می‌کوشی از دیگری پیش بیافتی، سیاست وارد می‌شود: هرگاه می‌کوشی بر كسی سلطه پیدا كنی، شاید زنت باشد یا شوهرت، سیاست وارد می‌شود.

سیاست مرضی بسیار شایع است، مانند یک سرماخوردگی مزمن!




◄ این مطلب را نیز بخوانید: سیاست؛ نام زیبایی برای کلاهبرداری!

اوشو - موسیقی باستانی در درختان كاج
OSHO: Ancient Music in the Pines
برگردان: محسن خاتمی
ویرایش: فرهاد