دیوانه - لایک‌ها

"شبی شاید رها کردم جهان پر اضطرابم را...!"

Github: @EhsanShahbazii - Telegram: @ehsandevv

یک غروبِ قریب که غبارِ خاکستریِ اندوه، مارا در خود حل میکند واژه ها متوطن خواهند ماند.

در نظرش اگر یک روی زندگی زشت میشد،روی دیگری بود که بشود به آن پناه برد.

چادر سیاه ماه که نمی‌ره تن خورشید

مانند هیتلری که میخواهد خودکشی کند اما هنوز احمقانه به نجات برلین امیدوار است

انگار کسی مرا نمی‌دید و این من بودم که به همه نگاه میکردم.

من نقاش آینه هام . حقیقت ها رو میکشم و مینوسم ... یه نقاش خیال باف ؛ یه قاصدک که دوست داره همیشه آزاد و تنها باشه ...

هیچ نمیدونم برای چی مینویسم

یلدام،عاشق لطافت شکوفه های گیلاس و نرمی کاهی کتاب و زیبایی مسحور کننده ی ابر ها☁️یه آدم معمولی که در تکاپوی بهتر شدنه✨

اون تار موت، یعنی آخرین ریسمانمون

منم آن مست سراپا همه آشوب و خراب و تو آن وسوسه انگیزترین نوع شراب

« این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمرم را حرام دیدارش کردم؟ »

از نو برایت مینویسم ...

مراقب خودت باش :)

:):

داشتن اعتقادات متفاوت نباید موجب جدایی انسان های #باشعور شود!《یک INTP :◇》