زاویه: یک مسیر بی‌انتها

شاید ۵ سال پیش هیچوقت فکر نمی‌کردم که پروژه فضای کار اشتراکی بدون نامی که با یک میز از زیرپله‌های آواتک شروع شد تبدیل به یکی از پررنگ‌ترین بخش‌ها و مسیر‌های زندگی شخصی و حرفه‌ای من بشه.

امروز که این یادداشت رو در مورد یک تغییر توی این مسیر برای دوستان، همکاران ومخاطبان زاویه می‌نویسم به ۵ سالی فکر می‌کنم که هر لحظه‌اش پر از تجربه، ساختن و یادگیری با آدم‌های ارزشمند و الهام بخش بود.

در واقع، شخصا برای زاویه نقطه شروع و پایانی متصور نیستم و معتقدم که زاویه برآیند و نقطه اتصال تمام چیزهاییه که من توی مسیر شخصی و حرفه‌ایم یاد گرفتم و آدم‌هاییه که ملاقات کردم. از اون مهم‌تر زاویه فقط مسیر شخصی من نیست و نتیجه تلاش آدم‌های دلسوز، ارزش آفرین و اعضاییه که هرکدوم توی بخشی از این مسیر برای ساخت چنین اجتماع و فضایی تلاش کردند.

برای من همیشه زاویه و همه آدم‌‌های اون نماد عینی آینده ایران بوده و هست. جایی که امید و نا‌امیدی، فرصت ها و چالش‌های یک اجتماع رو به رشد رو میشه هر لحظه در اون دید.

بعد از ۵ سال هیجان انگیز و پر از تجربه در زاویه، امروز وقت خداحافظی با این گوشه امن و شروع مسیر جدید رسیده…

تصمیم تغییر مسیر تصمیم سخت و البته اجتناب ناپذیر بود. چرا که توی این مدت خیلی بیش‌تر از قبل حس کردم که بسیار از ماموریت‌ها و هدف‌‌های مشخص شده زاویه به سرانجام رسیده و این گوشه امن بیش از چیزی که باید برای من امن شده بود.

یادمه روزهای اول هدف گذاری زاویه، هدف تبدیل شدن به بهترین هاب و فضای کار اشتراکی ایران و منطقه و بود. فکر می‌کنم با تمام اتفاقات سال‌های اخیر بخش زیادی از این هدف محقق شده. توی این سال‌ها با بیش‌تر از ۲۰۰۰ نفری که به عنوان عضو زاویه بودند و هزاران نفری که با صدها رویداد و نشست‌هایی که توی زاویه برگزار شد با ما تعامل داشتند زاویه جایگاه خودش رو به عنوان مرکز خیلی از اتفاقات اکوسیستم استارتاپی و اجتماعات کارآفرینی پیدا کرده.

هرچند امکان تشکر از صدها آدمی که ساختن در این مسیر همراه بودند وجود نداره ولی میخوام از تعدادی از دوستان و همکاران عزیزی بخش جدایی نشدنی این داستان بودند تشکر کنم.

از رضا کلانتری نژاد و آذین امینی و هم‌آوا ممنونم بابت اعتمادشون توی این مسیر و بستری که فراهم کردند تا زاویه بتونه توی اون متولد بشه.

محسن ملایری که فرصت ساختن رو به من داد.

محمود کریمی که حامی و مشوق من در ابتدای این مسیر بود.

سعید رحمانی که همیشه بهترین مربی بوده و بدون اون زاویه و کارخونه‌ای وجود نداشت.

همکاران طراحی و اجرای زاویه، گروه دیبا، علیرضا بهزادی، لیلا عراقیان و میترا معصومی که زاویه زیبای امروز به خاطر حضور اون‌‌هاست.

تمام همکاران عزیزم در آواتک و هم آوا که که حضور، همفکری و کمکشون تا لحظه تولد زاویه، همیشه باعث دلگرمی و روشنی مسیر بود.

از همه مهم‌تر تیم زاویه که زاویه امروز حاصل تلاش تک تکشون و لحظات ارزشمند اون‌هاست:

اتابک آکسون که اولین همراه و دوست من در این مسیر بوده و بخش زیادی از روح فعلی زاویه امروز نتیجه تلاش و شور و شوق همیشگی اون و روحیه تیمی ستودنی اون بوده و هست.

غزاله مطیعا که حضور و تاثیرش توی زاویه هیچ وقت محدود به زمان خاصی نبوده و زاویه و تجربه اون رو برای همه زیبا‌تر کرد.

نازنین پورنوری همکار پرتلاش و با استعداد زاویه.

و سحر طوسی که بیش‌تر از یک همکار، دوست و مشوق الهام بخش که توی مدت کوتاه حضورش خیلی چیزها رو ازش یادگرفتم و خوش شانس بودم که توی این تغییر مسیر، همکار و حامی مثل سحر حضور داشت.

همینطور تمامی اعضای زاویه که این مدت با هم زندگی کردیم و توی لحظات مهم این گوشه امن به ساختن و بهتر شدن اون کمک کردند.

از اردیبهشت ۹۵ تا اردیبهشت ۱۴۰۰، ۵ سال از بهترین لحظات عمرم رو توی زاویه‌ سپری کردم. برای من این مسیر تموم نشده چون که باور دارم زاویه محدود به فضای فیزیکی نیست و اجتماع آدم‌های شگفت‌انگیزیه که دغدغشون تجربه ساختن و یاد گرفتنه.

بعد از گذشت تمام این سال‌ها و در این لحظه افتخار می‌کنم که توی ساخت آینده نقش کوچیکی داشتم و ثمره تلاش آدم‌‌های ارزش‌آفرین رو در ساخت زاویه و کارخونه نوآوری آزادی دیدم.

چراغ کارخونه و زاویه هنوز روشنه و من هم برای ادامه مسیر پیش رو هیجان زده‌ام و بی صبرانه منتظرم خبر‌های بعدی در مورد مسیر جدیدم رو با شما به اشتراک بگذارم.

ایمان داودیان

۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

زاویه