دلایل خروج ناگهانی ناتو و آمریکا از افغانستان و اشغال مجدد افغانستان توسط طالبان:

دلایل خروج ناگهانی ناتو و آمریکا از افغانستان و اشغال مجدد افغانستان توسط طالبان:
دلایل خروج ناگهانی ناتو و آمریکا از افغانستان و اشغال مجدد افغانستان توسط طالبان:

افغانستان، کشوری است که در دو دهه گذشته شاهد جنگ و خونریزی بی‌پایان بوده است.

در سال ۲۰۰۱، پس از حملات ۱۱ سپتامبر، نیروهای آمریکایی و هم‌پیمانان ناتو به افغانستان حمله کردند و رژیم طالبان را سرنگون کردند. هدف این حمله، شکست دادن القاعده و جلوگیری از تکرار حملات تروریستی بود.

اما پس از ۲۰ سال جنگ، هزینه‌های سنگین و تلفات زیاد، آمریکا و ناتو تصمیم به خروج از افغانستان گرفتند.

در تاریخ ۲۹ فوریه سال ۲۰۲۰، آمریکا و طالبان توافق‌نامه صلحی را در دوحه قطر امضا کردند که شامل خروج همه نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان، تعهد طالبان برای جلوگیری از فعالیت القاعده در مناطق تحت کنترل طالبان و مذاکرات بین طالبان و دولت افغانستان بود

این توافق‌نامه با مخالفت دولت افغانستان روبرو شد که خود را در فرآیند صلح نادیده گرفته می‌دید

همچنین بسیاری از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی، نگران عواقب خروج ناگهانی و شتاب‌زده آمریکا و ناتو بودند.

بعضی از دلایل خروج ناگهانی و شتاب‌زده آمریکا و ناتو عبارتند از:

عدم رسیدن به هدف‌های جنگ: پس از ۲۰ سال جنگ، آمریکا و ناتو نتوانستند القاعده را کاملاً شکست دهند، دولت مستحکم و دموکراتیک در افغانستان برپا کنند، حقوق بشر و حقوق زنان را تضمین کنند و صلح پایدار را در کشور فراهم کنند.

کاهش حمایت عمومی: جنگ افغانستان، جنگی بود که بیشتر مردم آمریکا و کشورهای ناتو از آن خسته شده بودند. نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که اکثریت مردم از خروج نیروهای خود از افغانستان حمایت می‌کردند و این جنگ را بی‌فایده و بی‌پایان می‌دانستند.

تغییر اولویت‌ها: آمریکا و ناتو، در سال‌های اخیر، تمرکز خود را از جنگ علیه تروریسم به رقابت با قدرت‌های نوظهور مانند چین و روسیه تغییر دادند. آنها معتقد بودند که حضور در افغانستان، منافع استراتژیک و امنیتی آنها را تضعیف می‌کند و منابع آنها را در برابر چالش‌های جدید تلف می‌کند.

خروج ناگهانی و شتاب‌زده آمریکا و ناتو، فرصتی را برای پیشروی سریع و گسترده طالبان فراهم کرد. طالبان، با استفاده از عوامل زیر، توانست در عرض چند هفته، بیش 90% از سرزمین افغانستان را به تسخیر خود درآورد:


عدم توانایی دولت و نیروهای افغان: دولت و نیروهای افغان، با مشکلات فساد، بحران رهبری، عدم هماهنگی، کمبود منابع و پشتیبانی، عدم حمایت مردم و ناتوانی در دفاع از خود روبرو بودند. بسیاری از سربازان و فرماندهان دولت، با طالبان صلح می‌کردند،  یا تسلیم می‌شدند یا فرار می‌کردند.

استراتژی هوشمندانه طالبان: طالبان، با استفاده از تجربه، سازماندهی، همبستگی، جذب پشتیبان، فشار روانی، تبلیغات و جاسوسی، استراتژی هوشمندانه‌ای را برای پیشروی در مناطق روستایی و شهری پیاده کرد. آنها با حفظ چشم‌پوشیدگي نسبي در قبال حقوق بشر و حقوق زنان، سعي كردند تصويري مثبت از خود به جهانيان القاء كنند.

عوامل منطقه‌ای و بین‌المللی: طالبان، با حفظ روابط با بعضي از كشورهاي منطقه‌اي و فرا منطقه ای، و مباحثه با آنها ، توانست  حمایت و همکاری آنها را جلب کند. این کشورها معتقد بودند که طالبان یک واقعیت جدید در افغانستان است و باید با طالبان گفتگو و تعامل داشته باشند. برخی از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی، همچنین سعی کردند با طالبان مذاکره کنند و به آنها شرایطی را برای تشکیل دولت و احترام به حقوق بشر و حقوق زنان ارائه دهند.

·بدین ترتیب، خروج ناگهانی و شتاب‌زده آمریکا و ناتو از افغانستان، یکی از عوامل اصلی اشغال مجدد افغانستان توسط طالبان بود. این خروج، نشان داد که آمریکا و ناتو، به عنوان قدرت‌های بین‌المللی، علاقه و توانایی لازم برای حل مسائل پیچیده و درازمدت را ندارند. این خروج، همچنین باعث شد که دولت و نیروهای افغان، بدون پشتیبانی و منابع، در برابر طالبان که با استراتژی، همبستگی و حمایت منطقه‌ای عمل می‌کردند، شکست بخورند. این خروج، در نهایت، سرنوشت میلیون‌ها نفر از مردم افغانستان را به خطر انداخت و آیندهٔ صلح و پیشرفت در کشور را تاریک کرد.

ابوالقاسم کریمی

ورامین

4/مهر/1402