گردآوری:داستان کوتاه آموزنده_بهترین داستان های خواندنی/68

شعرگان
شعرگان

مردی در پارک مرکزی نیویورک مشغول گردش است. ناگهان می بیند دختر کوچکی مورد حمله یک سگ بولداگ قرار گرفته است. مرد به شتاب بسوی سگ می دود. او موفق می شود سگ را بکشد و جان دختر را نجات دهد. پلیسی که مشغول تماشای این صحنه بود بسوی او می رود و می گوید: شما یک قهرمان هستید, شما فردا می توانید در تمام روزنامه ها بخوانید (یک مرد شجاع نیویورکی جان یک دختر بچه را نجات داد.) مرد میگوید: اما من نیویورکی نیستم. پلیس می گوید: اوه پس در روزنامه های فردا صبح می خوانید (یک آمریکایی شجاع جان یک دختر بچه را نجات داد.) مرد می گوید: ولی من آمریکایی نیستم. پلیس می گوید: آه پس شما اهل کجا هستید؟ مرد می گوید: من ایرانی هستم. روز بعد روزنامه ها می نویسند: یک اسلامی تندرو یک سگ بی گناه آمریکایی را کشت.