شاعر _ نویسنده _تاریخ خوان_فعال محیط زیست/ وبسایت و شبکه اجتماعی: https://takl.ink/abolghasemkarimi/
گردآوری : داستان کوتاه آموزنده/49
مردي با اسلحه وارد يك بانك شد و تقاضاي پول كرد .
وقتي پولهارا دريافت كرد رو به يكي از مشتريان بانك كرد و پرسيد : آيا شما ديديد كه من از اين بانك دزدي كنم؟
مرد پاسخ داد : بله قربان من ديدم .
سپس دزد اسلحه را به سمت شقيقه مرد گرفت و او را در جا كشت .
او مجددا رو به زن و شوهري كرد كه نزديك او ايستاده بودند و از آنها پرسيد آيا شما ديديد كه من از اين بانك دزدي كنم؟
مرد پاسخ داد : نه قربان. من نديدم اما همسرم ديد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
دلنوشته_محیط زیست/35
مطلبی دیگر از این انتشارات
کنجکاوی های من:فروپاشی جماهیر شوروی
مطلبی دیگر از این انتشارات
گردآوری : داستان کوتاه آموزنده/48