گردآوری : داستان کوتاه آموزنده/49

گردآوری : داستان کوتاه آموزنده/49
گردآوری : داستان کوتاه آموزنده/49

مردي با اسلحه وارد يك بانك شد و تقاضاي پول كرد .

وقتي پولهارا دريافت كرد رو به يكي از مشتريان بانك كرد و پرسيد : آيا شما ديديد كه من از اين بانك دزدي كنم؟

مرد پاسخ داد : بله قربان من ديدم .

سپس دزد اسلحه را به سمت شقيقه مرد گرفت و او را در جا كشت .

او مجددا رو به زن و شوهري كرد كه نزديك او ايستاده بودند و از آنها پرسيد آيا شما ديديد كه من از اين بانك دزدي كنم؟

مرد پاسخ داد : نه قربان. من نديدم اما همسرم ديد.