روزمرگیهای یک پسر معمولی
نه به سوپر لیگ!
تاریخ را نوشتید ، اینک آماده اید برای در تاریخ ماندن
چرا که کسی جرئت ندارد ایستادگی کند در برابر اراده تان برای بردن
از بدو طلوع ستاره ها ، چامارتین قدیمی من
مجذوب کرد ما را از دور و نزدیک گرد هم
جامه ات را به تن می کنم ، به قلبم چفتش می کنم
روزهایی که بازی داری ، از خود بیگانه می شوم
لاسائتا می دود ، مادرید من می تازد
می جنگم ، زیبا هستم ، این سرود را آموختم :
مادرید ، مادرید ، مادرید ، زنده باد مادرید!
همین و بس ، همین و بس ، زنده باد مادرید
نیمهی احساسی شد
این ترجان فارسی سرود تیم محبوبم است که اسپانیاییها با عشق آن را سرودهاند، و من اینک که در حال نوشتن هستم صدایش پیچیده در گوشم و هی دارد تکرار میشود. تکرار قهرمانیها و درخشیدنها و تکرار رد پای کهکشانی در مستطیل سبز و تکرار ابدیت! آینا دا ماس، همین و بس. انگار که کسی دستش خورده باشد به دکمهی پاوز کنترل و بعدش کنترل را خورد خاکشیر کند. انتهای این فیلم چه میشود؟ حالا و در این لحظه که دیگر نمیتوان پلی شود چون کنترلی برای پلی کردن و ادامه دادن نمانده است. پس آینا دا ماس! سیزده قهرمانی چمپونز لیگ، سی و دو قهرمانی لالیگا، ۱۹ قرمانی کوپا دل ری، سوپر جام اروپا، سوپر کاپ اسپانیا، جام باشگاههای جهان و جدا از همهی اینها دریافت جام بهترین تیم فوتبال قرن بیستم. این آخری به نحوی یونیک و خاص است که مو به تن سیخ میکند. همهی اینها در زیر سایهی یوفا و فیفای به قول خودشان دزد سر گردنه بوده است. ما یک روزه کهکشانی نشدهایم، زمین خوردیم، تحقیر شدیم، حذف شدیم و زمین زدیم، تحقیر کردیم و حذف کردیم تا شدیم رئال مادرید. من از دو ماه قبل منتظر کادیز بودم که برد یک هیچ و شانسی نیم فصل را جبران شده ببینم، بی صبرانه منتظر الکلاسیکویی هستم که باز بتوانیم پنجتاییشان کنیم و سه امتیاز پنجگله نوش جان کنیم. منتظر چهاردهمین قهرمانی تیم بدون رونالدو و هازارد و بیل و دیماریا هستیم. اما هیچ وقت منتظر آخر خط نبوده و نیستیم. سوپر لیگ اروپا! این فاجعهی شوم که سایهی زشت و منحوس انداخته بر رئالمادرید، نه نه نه بر فوتبال، کل فوتبال. همه چیزش. منتظر این نبودیم. که همه چیز به یکباره تمام شود. حرص خوردن از باخت به کادیز تا لذت فتح الکلاسیکو و بالا بردن جام لیگ قهرمانان و پخش شدن آهنگش در بلندگوهای استادیوم این بار به صورت کاملا اختصاصی و ویژه. انگار که این بار صدایش خیلی متفاوتتر و رسا تر پخش میشود چون به افتخار تیم ما پلی شده. همین و بس! این است فوتبال! مجموعه دقایق لبریز شور و احساس. فوتبال برای ما بیشتر از سینما و موسیقی به مراتب احساسیتر است. پس چرا با تمام احساسم به سوپر لیگ اروپا نه نگوییم؟؟؟ مطمئنم وضع برای هوادار بارسا و اتلتیکو و منچستر و لیورپول و ... هم همین حال واویلاییست که ما داریم. چرا؟ لطفا جوابی بدهید که این بحران احساسی-عاطفی را با خود بشورد و ببرد.
نیمهی منطقی
چرا باید بازیکنان و مربیان راضی بشوند در یک لیگ منحصر به فرد و مختصر و محدود کار کنند؟ چرا باید ۱۲۰ ۳۰ سال افتخار و تاریخ را کنار بگذاریم و از اول شروع کنیم؟ چرا باید فرار کنیم از حل موضوع؟ اگر یوفا و فیفا فاسد اند خب بجنگید و پیروز شوید. تا مردم هم افتخار کنند به وجود چون شماهایی! این که نشد راه حل. متاسفانه مدیران فوتبال پول بیشتر میخواهند که پول بیشتر خرج کنند و پز بیشتر بدهند. فوتبال بیست سال پیش که این همه میلیارد میلیارد دلار و یورو نداشت! ولی شور و هیجان چرا... شما به بازیکنان مثل کالاهای لوکس نگاه میکنید که بشود دولا پهنا قالبشان کرد. کار به جایی رسیده که پول شده همه چیزتان. آقای پرز چند سال قبل که بارسا کانسپت جدید نیوکمپ را رونمایی کرد شما هم بلافاصله برای خالی نبودن عریضه و صرفا جهت پز دادن کانسپت دادید. و پارسال وقتی کرونا شروع کرد به تخته کردن همه جا شروع به ساخت کردید. حدود نیم میلیارد یورو هزینه برای نو کردن سانتیاگو برنابئو. در حالی که بارسا کما فی سابق با همان نیوکمپ بی سقف کنار آمده. حالا میخواهید برای جبران آتش بزنید به کل فلسفهی رقابت در فوتبال؟؟؟ شرم بر شما. مگر صدای مردم را نشنیدید؟ پس چرا انقدر خودخواهانه بر صحت سوپرلیگتان پافشاری میکنید؟ خیال نکنید همتایان پرز انسانهای فرهیختهتری هستند، آنها به همان مقدار شرور و یاغی هستند، با این تفاوت که کمی باهوشتر. بعد از واکنش هواداران به این پدیده آنها پا پس کشیدند اما پرز همچنان اصرار دارد به برگزاری سوپر لیگش... واقعا چرا؟؟؟؟
حرف زیاده برای گفتن و وقت کم. در یک کلام نه به سوپر لیگ. نه بر یکجانبه شدن فوتبال. در روزگاری که همه دم از آزادی بیان و دموکراسی میزنند. در زمانی که کمکم عادتمان شده قبل از هر فوتبال اعتراض و واکنش به یک کنش سیاسی اجتماعی را ببینیم. چون فوتبال را مکانی برای گفتن حرفدلها و عقیدهها میدانستیم. حالا که پای خود فوتبال در میان است سعی کردند بودن نظر خواهی از هواداران خودسرانه رای به تغییر بدهند. پس نباید بگذاریم این فوتبال را از ما بگیرند. فوتبال مال ماست و ما مالکان اصلی فوتبال هستیم نه پرز و امثالهم. والسلام
مطلبی دیگر از این انتشارات
Tailwind: طراحی واکنشگرا
مطلبی دیگر از این انتشارات
قصهی نرمافزارهای پخش مویرگی در ایران
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی بازی: Oddmar