خبرها و مقالات به روز دنیای هوشمصنوعی «به فارسی» Ai Article
آیا هوش مصنوعی میتواند برگه های دانش آموزان را تصحیح کند؟
من یک معلم زبان انگلیسی در مدرسه راهنمایی هستم. در سال تحصیلی گذشته، افزایش قابل توجهی در تقلب دانشآموزان در تکالیف نوشتن با استفاده از هوش مصنوعی مشاهده شده است. بخش ما معتقد است که دانشآموزان 13 ساله فقط با تمرین و یادگیری از موفقیتها و چالشهایی که به همراه آن است، نویسندگان بهتری خواهند شد.
به تازگی بخش ما دانشآموزان را به نوشتن یک مقاله استدلالی مأمور کرد، تکلیفی که ما با شکستن فرایند آن به چند مرحله از آن حمایت کردیم. انجام این تمرین چند روز زمان کلاس و تکالیف خانگی را به خود اختصاص داد. همه دانشآموزان ما قراردادی را امضا کردند که در آن متعهد شدند از کمک هوش مصنوعی استفاده نکنند و والدین نیز قول دادند با نظارت بر فرزندانشان زمانی که در خانه کار میکردند، این توافق را رعایت کنند. با این وجود، بسیاری از دانشآموزان همچنان از هوش مصنوعی استفاده کردند.
برخی از اعضای تیم ما معیارهای ارزیابی خود را در یک پلتفرم کمککننده هوش مصنوعی بارگذاری کردند و دانشآموزان نیز مقالات خود را برای ارزیابی بارگذاری کردند. این برنامه به طور قابل توجهی دارای نقاط قوتی است. قابل توجهترین آن، بازخورد نوشتن به دانشآموزان و فرصت ویرایش کار خود قبل از ارائه نهایی است. مقالات در عرض چند دقیقه نمره داده میشوند و معلمان میتوانند نمره هوش مصنوعی را در دفتر ثبت نمرات خود وارد کنند.
من این کار را ریاکارانه میبینم. من ساعتها وقت صرف نمره دادن به مقالات دانشآموزانم میکنم. این کار خستهکننده است، اما احساس میکنم که مسئولیت من است - اگر دانشآموزی تلاش کند تا این کار را به پایان برساند، باید در طول فرایند ارزیابی توجه کامل من را جلب کند.
اینجایی است که من مشکل دارم: آیا باید فناوری جدید را پذیرفته و از ارزیابی کمکشده توسط هوش مصنوعی برای صرفهجویی در زمان و سلامت عقلم استفاده کنم، حتی اگر استفاده از آن را برای دانشآموزانم ممنوع کرده باشم؟ آیا برای معلمان غیراخلاقی است که از دانشآموزان بخواهند از هوش مصنوعی برای کمک به نوشتن استفاده نکنند، اما سپس اجازه دهند یک پلتفرم هوش مصنوعی کار آنها را ارزیابی کند؟ -- نام محفوظ
از جانب اخلاقشناس:
شما دلیل قانعکنندهای برای منصرف کردن دانشآموزان خود از استفاده از هوش مصنوعی برای نوشتن مقالاتشان دارید. همانطور که بسیاری از مهارتهای دیگر، نوشتن به خوبی و فکر کردن به روشنی با تمرین بهبود مییابد. در مقابل، شما قبلاً میدانید که چگونه مقالات را ارزیابی کنید؛ شما به تمرین نیاز ندارید.
مهم این است که آیا یک پلتفرم کمکشده توسط هوش مصنوعی میتواند به طور قابل اعتماد نوشتن دانشآموزان شما را ارزیابی و تشخیص دهد یا خیر، و توضیح و راهنمایی را که این دانشآموزان برای پیشرفت نیاز دارند، ارائه دهد. در تئوری، چنین ابزارهایی - و من میبینم که چند مورد در بازار وجود دارد، از جمله از ناشران آموزشی بزرگ - مزایای خاصی دارند. امید است که آنها بتوانند بدون ناسازگاری، بدون خسته شدن و بدون تحت تأثیر انتظاراتی که قطعاً بر کسانی که به صورت دستی مقالات دانشآموزان را ارزیابی میکنند، تأثیر میگذارد، ارزیابی کنند.
من متوجه شدم که نگرانیهایی در مورد اینکه آیا این پلتفرم ارزیابیهای قابل اعتمادی ارائه میدهد یا خیر، مطرح نکردهاید؛ شما باید تصمیم بگیرید که آیا این کار را انجام میدهد یا خیر. (اگر کاملاً مناسب نباشد، ممکن است در یک یا دو سال آینده به این مرحله برسد، بنابراین سؤال شما ادامه خواهد یافت.) در صورتی که این پلتفرم کار ارزیابی را به خوبی انجام دهد، من نمیبینم چرا باید همه کارها را خودتان انجام دهید. شما باید نسخههای ویرایش شده توسط هوش مصنوعی مقالات دانشآموزان خود را بررسی کنید، اطمینان حاصل کنید که با خروجی آن موافق هستید و یادداشتهایی از مسائل را برای مطرح کردن در کلاس تهیه کنید. اما زمان صرفهجویی شده در ارزیابی مقالات ممکن است بهتر باشد که صرف چیزهای دیگری شود - و با "بهتر" منظورم بهتر برای دانشآموزان است. در نهایت، کارکردهای آموزشی وجود دارند که فقط شما میتوانید آنها را انجام دهید.
خلاصه اینکه: استفاده از هوش مصنوعی به روشی که به دانشآموزان شما خدمت میکند، در حالی که اصرار دارید که آنها از آن به روشی که به آنها آسیب میزند استفاده نکنند، ریاکارانه نیست.
پاسخ خوانندگان
سؤال قبلی از خوانندهای بود که در مورد مرزهای حرفهای سؤال کرد. او نوشت: «من یک روانپزشک مرد بازنشسته و متأهل هستم. یک بیمار سابق زن من که اکنون طلاق گرفته است، اخیراً با من تماس گرفت، 45 سال پس از پایان درمانش. آیا صحیح است که با او از طریق ایمیل مکاتبه کنم؟ یا این یک مورد "یک بار بیمار، همیشه بیمار" است؟»
در پاسخ خود، اخلاقشناس متذکر شد: «انجمنهای حرفهای مربوطه معمولاً محدودیتهایی دارند که به طور خاص در مورد روابط جنسی با بیماران سابق است. ... در پرتو پتانسیل سوءاستفاده در رابطه درمانگر-بیمار، این قوانین به منظور حفظ مرزهای مشخص، محافظت از رفاه بیمار، حفظ یکپارچگی حرفه و حذف مناطق خاکستری که ممکن است منجر به نقض اخلاقی شود، وضع شدهاند. اما اگرچه شما وضعیت تاهل خود و او را ذکر میکنید، فقط در مورد ایمیل زدن با او سؤال میپرسید - در مورد برقراری روابط دوستانه. سؤال برای شما این است که آیا ممکن است به او آسیب برساند، آیا هر گونه دانش یا اعتمادی که از رابطه حرفهای شما حاصل شده است سایهای بر رابطه شخصی شما خواهد انداخت؟ بله، تقریباً نیم قرن از رابطه حرفهای شما گذشته است، اما شما هنوز باید مطمئن باشید که مکاتبه با او این معیار را رعایت میکند. اگر اینطور باشد، میتوانید با وجدان راحت به او ایمیل بزنید.»
همانطور که همیشه، من با اخلاقشناس موافقم. من اضافه میکنم که نویسنده نامه متوجه نیست که درمانگر در واقع دو نفر متفاوت است - حرفهای و شخص معمولی زیر آن. درمانگران خود حرفهای خود را به بیماران خود نشان میدهند. بیمار سابق ممکن است پس از ملاقات با درمانگر خارج از زمینه حرفهای، ناامید شود. همچنین، احساساتی که نسبت به درمانگر دارد ممکن است بر اساس انتقال باشد و آنها باید با آن برخورد کنند. -- آنماری
من یک روانشناس بالینی هستم. اگرچه توصیف اخلاقشناس از مرزهای اخلاقی حرفهای صحیح است، اما داستان بیشتر از اینها است و من با نتیجهگیری او مخالفم. یک سؤال بزرگ این است که چرا این بیمار سابق پس از 45 سال با او تماس گرفته است. این سؤالی است که باید در قالب یک رابطه درمانی بررسی و پاسخ داده شود. بهتر است که او به این درخواست به شیوهای مهربان و متفکرانه پاسخ دهد و پیام واضحی بفرستد که برای ارتباط مداوم در دسترس نیست، و به او پیشنهاد کند که اگر فکر میکند مفید است، با یک درمانگر دیگر مشورت کند. -- مارگارت
در مورد من، این درمانگر بود که چند سال پس از پایان جلسات ما، با من تماس گرفت و خواستار برقراری دوستی شد. من شگفتزده شدم، اما او به اشتراک گذاشت که از آن زمان به بعد، یک تراژدی شخصی مشابهی را تجربه کرده است که من در جلساتمان با او کاوش کرده بودم. اگرچه چند سال از دیدار ما به صورت حرفهای گذشته بود، من پاسخ دادم. هیچ نشانهای از علاقه عاشقانه یا جنسی وجود نداشت. با این وجود، همانطور که او همچنان با من تماس میگرفت و به وضوح دوستی را میخواست، برای من درست به نظر نمیرسید. این کار غیرحرفهای به نظر میرسید، زیرا دانش او از من از رابطهای حاصل شده بود که قرار بود حرفهای باشد، نه شخصی، هرچند که ما ممکن است در طول جلساتمان احساس گرمی داشته باشیم. در نهایت، از او به دلیل تلاش برای برقراری دوستی با من ناامید شدم. -- لیام
من یک روانپزشک (نیمه)بازنشسته هستم که از سال 1974 در این حرفه مشغول به کار بودهام. به نظر من، "یک بار بیمار، همیشه بیمار" درست است. برقراری هر نوع رابطه شخصی با یک بیمار سابق ممکن است پیشرفتهایی را که بیمار در درمان خود داشته است از بین ببرد و سراشیبی لغزندهای به سمت رفتارهای کاملاً غیراخلاقی است. وظیفه ما به عنوان روانپزشک این است که با بیماران در مواجهه و حل مشکلاتی که مانع درک واقعگرایانه آنها از زندگیشان میشود، کار کنیم. با چنین دیدگاهی، آنها قادر خواهند بود روابط رضایتبخشتری با دیگران برقرار کنند. یک روانپزشک اخلاقی در پی برقراری چنین رضایتمندی برای بیماران خود نیست. -- راجر
به نظر من بین دوستی و دوستی با یک مشتری سابق تفاوت وجود دارد. من به عنوان کسی که قبلاً به رواندرمانی میرفتم و به رواندرمانگر خود بسیار علاقهمندم، فکر میکنم که او به من نشان داد که صحیح است که پس از پایان رابطه درمانی، ایمیلهایی با بهروزرسانیهای زندگی برای او بفرستم. اما فراتر از آن، فکر میکنم برقراری دوستی با او، و برعکس، نامناسب و ناراحتکننده است، زیرا قبلاً رابطه بیمار-درمانگر و پویایی قدرت بین ما وجود داشته است. نویسنده نامه محتوای ایمیل بیمار سابق خود را به اشتراک نگذاشته است، اما اگر فقط یک بهروزرسانی دوستانه باشد، فکر میکنم صحیح است که پاسخ دهد و از او تشکر کند. فراتر از آن، فکر میکنم برقراری ارتباط یا دنبال کردن یک رابطه عمیقتر غیرحرفهای خواهد بود. -- مگان
منبع : New York Times
🔹این مقاله به صورت ماشینی، توسط Aiticle ترجمه شده و ممکنه ایراداتی داشته باشه، فیدبکهای شما به ما در جهت بهبود سیستممون خیلی کمک میکنه :) لطفا نظراتتون رو باهامون به اشتراک بگذارین.
مطلبی دیگر از این انتشارات
فیسبوک پیج، از تصویر تولید شده توسط هوش مصنوعی از یک سرباز معلول برای افزایش تعامل استفاده میکند
مطلبی دیگر از این انتشارات
گوگل در حال بازطراحی موتور جستجوی خود است - و این بازطراحی کاملاً بر اساس هوش مصنوعی است
مطلبی دیگر از این انتشارات
از حالا ChatGPT می تواند مانند اسکارلت جوهانسون در فیلم Her با شما صحبت کند