معنی و مفهوم خودشناسی و خودآگاهی(خودت را بشناس)

خودت را بشناس (نوشته‌شده بر دیواره معبدی در شهر دلفی یونان، به قرن ششم قبل از میلاد)
خودت را بشناس (نوشته‌شده بر دیواره معبدی در شهر دلفی یونان، به قرن ششم قبل از میلاد)


در کتاب هاگاکوره[1]متنی بدین مضمون است: «در زندگی‌مان هر تاسی که می‌اندازیم شاید آخرین طاس زندگی‌مان باشد پس آن را حساب‌شده بیندازیم. هرچند می‌دانیم روزی فرامی‌رسد که جهان خواهد بود و ما نخواهیم بود، اما این تصور باطل همراه با ماست که همه، پیش از ما می‌میرند و ما آخرین کسی خواهیم بود که از دنیا می‌رویم و مرگ راهی بس طولانی است. آیا این تفکرات سطحی نیست؟ اگر عمیق‌تر بیندیشیم این طرز فکر، پوچ و بی‌ارزش است و تنها مانند لطیفه‌ای در یک رؤیاست. بهتر است این افکار را کنار بگذاریم و آگاهانه زندگی کنیم تا زمانی که مرگ در خانه‌مان را بکوبد. باید به‌اندازه کافی تلاش کنیم و به هوش باشیم.»

لازمه زندگی آگاهانه فقط در یک راز نهفته است؟ «خودشناسی خودآگاهی» و داشتن «فلسفه زندگی و چرایی».

در دنیای واقعی، زندگی همچون صحنة تئاتری است که زنان و مردان هر یک نقش‌های خود را بازی می‌کنند، لیکن نقش رهبران، مدیران و انسان‌های بزرگ بر شخصیت و اصالت آن‌ها و طول دوران رسالت آن‌ها بستگی دارد. برای چیرگی در رهبری، خودشناسی و خودآگاهی به‌عنوان یکی از اصول رهبری، لازمه هر زندگی هماهنگ، پایدار و موفق است. لیکن نیاز رهبران به خودشناسی و خودآگاهی؛ به شناخت پختگی‌ها، ناپختگی‌ها، واکنش‌ها، احساسات و اقداماتشان، بیش از افراد عادی است. در ضمن، پژوهش در زندگی بسیاری از مدیران و رهبران جاودان جهان نشان می‌دهد که آنان خودشان نسبت به روحیه، اخلاق، واکنش‌ها، شیوه زندگی و رفتار خویش در زمان رهبری آگاهی داشته‌اند و یا حتی عملکرد خود را منطبق بر آن، شرط قبول مسئولیت زمامداری خویش قرار داده‌اند. [2] یک رهبر اصیل برای تبدیل‌شدن به یک استراتژیست بزرگ در زندگی، در کسب‌وکار و یا حیات زمامداری‌اش، ابتدا باید فلسفه زندگی و چرایی خود را مشخص کند، سپس با کشف معمای وجودی (چرایی و فلسفه زندگی) و تعیین هدف نهایی (چشم‌انداز غایی) خود، جهتی را تعیین کند که نقاط قوت، مهارت‌ها و استعدادهایش را به آن‌سو سوق دهد. همان‌طور که ارسطو توصیه می‌کند، برای تسلط بر احساسات خود تمرین کنید و درباره آینده چنین بیندیشید: «این اقدام مرا به‌سوی هدفم پیش خواهد برد و این یکی، مرا به‌جایی نخواهد رساند.» باتوجه‌به این استانداردها، ما می‌توانیم قدرتمندانه به مسیرمان ادامه دهیم.

مولانا جلال‌الدین رومی

بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی


بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست   در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی


ادامه مقاله «معنی و مفهوم خودشناسی و خودآگاهی»