اندیشه های سیاسی آلن تورن

آلن تورن متولد 1925 یکی از چهره های مشهور فرانسوی در جامعه شناسی نومارکسیستی اخیر است .

او در جامعه برنامه ریزی شده یا فراصنعتی تخاصم اجتماعی جدیدی یافته که در آن فن سالاری و مدیریت در تخاصم با گروه های وسیعی از جامعه مانند کارگران قرار گرفته اند .عقاید تورن از بعضی جهات با نومارکسیستهای دیگر نظیر رایت میلز و دارندروف تفاوت دارد . او با این نظر نیلز که قدرت در دست گروه کوچکی از نخبگان است موافق نبوده و معتقد است که دولت بخخشهای بزرگ اقتصادی را اداره میکند و نمیتواند به عنوان ابزار سلطه نخخبگان مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد.

تورن همچنین برخلاف دارندروف تغییرات اجتماعی را بر اساس طبقه و اقتدار تحلیل نمیکند ، پیش فرضهای اساسی تورن این است که آنچه برای جامعه شناسی مهم است ، تغییرات اجتماعی ، ماهیت قدرت و جنبشهای اجتماعی نوین از قبیل جنبشهای دانشجویان و اعتراضهای ضد هسته ای است ( پیام سفر آلن تورن به ایران : ایران، یک بهشت ایده آل برای جنبش دانشجویی دختران است . زمستان1380 به دعوت مهاجرانی به تهران آمد و بسته پیشنهادی اش برای اصلاح طلببان خلق یک انقلاب زنانه در ایران بود .. تورن تحلیلگر برجسته در زمینه جنبش های اجتماعی اوپوزسیون است . وی رهبران دولت اصلاحات را به پیروی از الگوی موسسه تحقیقات امنیتی پنداگون در گستره اسلام لیبرال فرا خواند . تورن هم رای با فرید ذکریا و ولی رضا نصر در شورای روابط خارجی آمریکا گفت: راه تجدد ایران از ترکیه میگذرد . هجاریان نیز میخواست تا از شخصیت هایی مثل هابرماس برای بحران زدایی از تئوری و عمل در سپهر اندیشه اصلاحات کمک بگیرد .)

نخستین دوره فعالیت های تورن با تحقیق درباره مناقشه های کارگری در کارخانه خودروسازی رنو آغاز شد که بر افکارش تاثیر گذاشت . تلاش برای یافتن کنشگران اجتماعی و مناقشات جامعه صنعتی به عقیده وی قدرت از کنترل مراکز کار خارج میشود و در اختیار تولید فرهنگ قرار میگیرد .

امید بستن تورن به کنشگران و تجدید حیات اجتماعی ، از قرار جای خود را به ترور و خشونت خودکامگی و بدبینی ژرف نسبت به فوکوئیسم و مارکسیسم ساختاری سپرد . نقش بسیج دانشجویی در چالش تولید اجتماعی دانش و فن آوری همان نقش جنبشهای کارگری از جامعه صنعتی بوود تورن به جای تاکید برانسجام تنشها را برجسته میسسازد

وی میگوید جامعه شناسی مجموعه ای از افکار، اندیشه ، و پژوهشهایی است که کانون اصلی آنها را از میان رفتن بنیادی وحدت در جوامع مدرن تشکیل میدهد .

جهانی شدن را باید با برخودهای نقادانه پذیرفت . تفکیک دولت و کلیسا زمینه رشد ارتباط میان گروه های اجتماعی است . این اندیشه تورن اعتقادش به لائیسته را اظهار میکند . لازمه چنین حرکی را نیز نظام پلورالیستی و دموکراسی مبتنی بر نمایندگی میداند .

تورن حاکمیت مفاهیم دوقطبی بویژه در جهان غرب را انتقاد میکند مثل تولید_ بازتولید با مردان آفریننده و عقلانی ، زنان غیر آفریننده و غیر عقلانی . از نظر تورن سوژه برای زیستن و بقای خود به ترکیب این دوگانه بپردازد زنان در این بازه بیشتر سوژه هستند . ( برگزیده سایتها )