اندیشه های ی پاول فایرابند

فایرابند سال 1924 در اتریش متولد شد که جهره ای تاثیرگذار در فلسفه علم است . وی وجود متدولوژی خاص در دانش تجربی را نفی میکند .

تلاش برای گسترش آزادی و بالندگی و تلاش برای کشف رموز طبیعت و انسان مستم طرد هرگونه معیار جهان شمول و هرگونه سنت جزمی است . به عقیده فایرابند برای مقایسه و داوری عادلانه باید به نظریه های رقیب فرصت برابری داد . همه ایدئولوژی ها را باید در چشم انداز تاریخی نگاه کرد . از نظر اوو اسطوره علم دیروز است و علم اسطوره امروز است .

اقتدار انحصاری علم نوین با زور و سرکوب مخالفین آن حاصل شده است و در آن خخبری از نگرش دموکراتیک و کثرتگرایانه نیست . فایرابند یک آنارشیست است .

از نظر فایرابند ( بر خلاق نظر پوپر ) تفکیک علم از غیر علم نه تنها تصنعی است بلکه برای پیشرفت دانش هم زیانبار است . در جامعه ایده آل فایرابند حکومت به لحاظ عقیدتی خنثی است ، آحاد انسانها بایدآزاد باشند و دارای اختیار ، باید جامعه را از بند خفقان آور علمی که به لحاظ تحجر یافته رها سازیم . آزادی اندیشه تامین کننده عقلانیت معرفت است .

باید میان دولت و علم جدایی ایجاد شود . فایرابند اموری مثل تربیت و تبلیغات ، تکنیکهای تلقینی را دارای نقش اساسی و جدی میداند . وی نقش علم در تعلیم و تربیت را به شدت مورد حمله قرار میدهد . در دیدگاه فایرابند روش شناسیهای علمم موفق به ارائه قواعد مناسبی جهت هدایت فعالیت دانشمندان نگردیده اند ، حتی فایرابند به لاکتوش هم انتقاد میکند که اندک محدودیتی را برای روش علمی ارائه کرده است

فایرابند در مسئله آزادی فردی ، از استوارت میل متاثر است و سعی میکند از طریق این مولفه مشکلات نظریه خودش را جبران کند . فایرابند علم را یک ایدئولوژی سرکوبگر میشناسد چون حق انتخاب و آزادی فکر را از بشر سلب میکند . او عنصر آزادی را آنقدر مهم میداند که میتوان و بلکه توصیه میشود بر حقیقت _ که ساخته ایدئولوژی است _ مقدم داشت .( برگذیده سایتها )

(( گردآوری و تلخیص سیسی ))