پروتکل های ارتباطی در یک سیستم AI

وب موفق شد زیرا یک مشکل هماهنگی را حل کرد: میلیون‌ها بازیگر مستقل نیاز داشتند اسناد را بدون کنترل مرکزی به یکدیگر پیوند دهند. استانداردهای باز - مانند HTTP، URIها و HTML - این کار را ممکن ساختند با ارائه یک لایه پروتکل مشترک که هیچ طرف واحدی مالک آن نبود.

عامل‌های هوش مصنوعی با مشکل هماهنگی مشابهی روبرو هستند. در سیستم‌های چندعاملی، عامل‌هایی که توسط طرف‌های مختلف ساخته شده‌اند، باید نه تنها داده‌ها، بلکه معنا را مبادله کنند: اینکه “مشتری”، “تأییدشده” یا “تاریخ تحویل” واقعاً به چه چیزی اشاره دارد. زبان طبیعی به تنهایی نمی‌تواند این مشکل را حل کند. مدل‌های زبانی بزرگ (LLMها) می‌توانند زبان طبیعی را به طور انعطاف‌پذیری تفسیر کنند، اما همین انعطاف‌پذیری دقیقاً مشکل است وقتی عامل‌ها باید به طور قابل اعتمادی بر اساس اطلاعات مشترک عمل کنند. ابهامی که انسان‌ها می‌توانند از طریق Context حل کنند، در تعاملات خودکار ماشین‌ها با سرعت و مقیاس بالا، به منبع شکست تبدیل می‌شود.

اشتراک‌گذاری معنا به طور غیرمبهم نیازمند دو چیز است: یک سیستم رسمی معناشناسی که قادر به استنتاج دقیق باشد، و شناسه‌های منحصربه‌فرد جهانی (globally unique identifiers)که بتوانند به تعاریف معتبر ارجاع دهند. بدون معناشناسی رسمی، عامل‌ها نمی‌توانند به طور قابل اعتمادی استدلال کنند که چه چیزی از چه چیزی ناشی می‌شود. بدون شناسه‌های قابل ارجاع، “مشتری” در سیستم A و “مشتری” در سیستم B همچنان مبهم باقی می‌مانند - ممکن است همخوانی داشته باشند یا نداشته باشند.

این الزامات جدید نیستند. آنها اصول بنیادی وب معنایی هستند:

RDF برای معناشناسی رسمی، URIها برای شناسایی،

و HTTP برای ارجاع.

هر کسی که قابلیت همکاری عامل‌ها را از صفر بسازد، یا در برآورده کردن این الزامات شکست می‌خورد، یا آنها را برآورده می‌کند و به معماری اساساً مشابهی می‌رسد.

سؤال مهم این است که آیا این اصول را به صورت باز یا اختصاصی (proprietary) در نظر بگیریم. رویکردهای اختصاصی با مشکل ساختاری روبرو هستند: قابلیت همکاری نیازمند تعاریف مشترک است، اما تعاریف مشترک تنها وقتی ارزشمند می‌شوند که به طور گسترده پذیرفته شوند، و پذیرش گسترده نیازمند باز بودن است. این همان منطق اثر شبکه‌ای است که باز بودن وب را ضروری کرد. یک وب اختصاصی فقط مجموعه‌ای از باغ‌های دیواربندی‌شده باقی می‌ماند.

بنابراین، مسیر روشن است: با بالغ شدن سیستم‌های عامل‌محور و افزایش هزینه‌های شکست قابلیت همکاری، فشار به سمت استانداردهای معنایی واقعاً باز ،شدت خواهد گرفت.