آسیب شناسی سلبریتی های بورسی

تحلیل کوانتومی ، تحلیل اینترنال ، سوپر فیلتر بورس تهران ،کانال VIP ، کانال تلسکوپ و ... اگر شما هم از فعالان بازار سرمایه باشید حتما در طول یک یا دو سال گذشته این اسامی را شنیده اید. شاید به آنها خندیده و بی تفاوت از کنارشان رد شده باشید ، اما این اسم ها باعث ضرر های هنگفت به بسیاری از تازه واردان به بورس شده است. این ضرر به طور غیر مستقیم به فعالان حرفه ای هم وارد شده است ، چرا که با متضرر شدن و در پی آن خروج سرمایه گذاران غیر حرفه ای با خاطره بد از بازار عمق بازار کم می شود و رشد آن با تاخیر همراه می شود.

با کمی گردش در صفحات مجازی به تعداد زیادی کانال ، صفحه و وب سایت مرتبط با بورس برخورد می کنید که هرکدام خود را صاحب نظر در این زمینه می دانند. چیزی که در روزهای اخیر بیشتر جلب توجه میکند محتواهای تصویری گران قیمت است. بعضی از این محتواها که با استفاده از جلوه های ویژ سینمایی تولید شده اند رایگان در اختیار مخاطبان قرار می گیرند ، این سوال را در ذهن بیننده حرفه ای ایجاد می شود که هزینه این تولیدات از کجا تامین می شود و چرا باید یک تیم حرفه ای تولیدات خود را مجانی در اختیار مخاطبان بگذارد.؟

سلبریتی های بورسی پدیده ای جدید در بازار سرمایه ایران نیستند ، اما با گسترش فضای مجازی و همزمان با آن استقبال عامه مردم از بورس ، تاثیر گذارتر از قبل شده اند. محمد علی شیری زاده مدیر امور حقوقی و انتظامی سازمان بورس و اوراق بهادار در یک گفتگو اعلام کرد بیش از دو میلیون صفحه و کانال فعال در حوزه بورس وجود دارد. او گفت که تمام آنها زیر نظر هستند و مدیران کانال ها شناسایی شده اند.

شاید بتوان این سلبریتی ها را دستفروشان بورس تهران نامید. همانطور بعضی دستفروشان می توانند بدون نگرانی از عواقب کار خود جنس بی کیفیت ، خراب یا حتی دزدی را به خریدار قالب کنند و یکباره نا پدید شوند ، آنها هم بدون اینکه پاسخگو رفتار و گفتار خود باشند با اسامی مستعار فعالیت می کنند.

منابع درآمدی سلبریتی های بورسی

در علم اقتصاد جمله معروفی هست با این مضمون که نهار مجانی وجود ندارد. شما در برابر هر خدمت و یا جنس رایگانی که دریافت می کنید مستقیم یا غیر مستقیم هزینه ای پرداخت خواهید کرد. با این حساب این صفحات و کانال ها نیز در برابر خدماتی که به شما می دهند هزینه ای دریافت می کنند. اما چگونه؟

تبلیغات

اولین و شاید شرافتمندانه ترین روش برای درآمد از صفحات مجازی تبلیغات است. در هفته های گذشته تعداد زیادی از این صفحات رصد شدند. تقریبا هیچ کارگزاری یا شرکت سرمایه گذاری به آنها سفارش تبلیغات نمی دهد و اغلب به تبلیغ صفحات تازه کار دیگر می پردازند. بدیهی است این راه چندان درآمدزا نیست.

فروش بسته های آموزشی

بسته های آموزشی با عناوین عجیب و جذاب مثل آموزش تحلیل کوانتومی ، آموزش تحلیل اینترنال شرکت ها ، آموزش صفر تا صد بورس و از این قبیل بسیار متداول است. هیچ سازمان یا نهادی بر محتوای این بسته ها نظارت ندارد و بیشتر آنها مطالب جمع آوری شده از سطح اینترنت هستند که با قیمت های بالایی به فروش می رسند. این که فروش بسته های آموزشی بدون مجوز جرم است یا خیر جواب مشخصی ندارد اما بررسی ها نشان دهنده کیفیت پایین آموزش ها در برابر آموزش های استاندارد است.

سبدگردانی

دریافت کارمزد در ازای مدیریت سبد سرمایه گذاری کاربر سبد گردانی نامیده می شود. ارائه خدمات سبد گردانی در انحصار اشخاص حقوقی دارای مجوز است و انجام آن توسط دیگر افراد حقیقی و حقوقی غیر قانونی است. هر روز تعداد زیادی پرونده با عنوان خیانت در امانت در مراجع قضایی تشکیل می شود دلیل آن ایجاد ضرر و زیان برای سرمایه گذار از طرف سبد گردان غیر قانونی است. برای درک این موضوع شاید یک مثال راه گشا باشد. پزشکی را تصور کنید که به دلیل قصور باعث مرگ بیماری شده است. در مراجع قضایی متناسب با اشتباه ممکن است به جریمه ، لغو پروانه طبابت یا در بدترین حال زندان محکوم شود اما اگر کسی بدون داشتن پروانه طبابت اقدام به درمان کسی کند و بیمار از دست برود ، وی به سادگی به قتل عمد متهم خواهد شد. در این مورد هم افرادی که بدون داشتن مجوز اقدام به ارائه خدمات مالی و مشاوره ای می کنند در صورت ارائه شکایت به سادگی محکوم خواهند شد.

سیگنال فروشی و کانال های VIP

سیگنال فروشی و کانال های VIP یکی دیگر از راه های درآمدی سلبریتی های بورسی است. آنها در قبال دریافت وجه و یا حتی رایگان به افرادِ ناآگاه دستور خرید یا فروش نمادهایی را می دهند. با پیام دادن به مدیران این صفحات متوجه می شوید که در برابر مبلغی پول حاضر به سیگنال کردن نمادهای سفارشی حتی در کانال های ویژه خود هستند. این مبالغ از 350 هزار تومان تا 20 میلیون تومان متغیر است. در واقع با تبانی در پشت پرده از سرمایه افرادی که به آنها اعتماد کرده اند سو استفاده می کنند.

این مدیران کانال ها و گروه هایی را هم ایجاد می کنند و افراد برای عضویت در آن موظف به پرداخت حق عضویت هستند. این حق عضویت ها هم تعرفه خاصی ندارند و از 500 هزار تومان تا 10 میلیون تومان برای هر ماه متفاوتند.

شاید بتوان شاهکار این روش را نیما آگاهی نامید. او در تابستان 99 یک کانال ویژه برای کاربران ایجاد کرد و نام تلسکوپ را بر آن گذاشت. افرادی که حق عضویت پرداخته بودند می توانستد در وبینار ماهانه شرکت کنند و در کانال تلگرامی عضو شوند. در اولین جلسه تحلیل بازار که در تیر ماه برگزار شد تعدادی از نمادها را همراه با حد ضرر و حد سود معرفی کرد. اما چند هفته بعد که بازار دچار ریزش شد، نمادها از حد ضرر خود گذشتند او از ابتکار خود در تحلیل رو نمایی کرد. وی از کاربران خواست برای نمادها حد ضرر داینامیک در نظر بگیرند، به این صورت که همراه با کاهش ارزش سهم آنها هم حد ضرر را کمی پایین تر ببرند! او با این روش سهامداران را تشویق به نگهداری و نفروختن سهام خود می کرد و آنها در ضرر بیشتری فرو می رفتند. این موضوع زمانی جالبتر می شود که نیما آگاهی چند ماه بعد در گفتگو زنده در صفحه اینستاگرام خود اعلام کرد از خرداد ماه این ریزش را پیش بینی کرده بود و زمانی که شاخص در یک میلیون ششصد هزار واحد قرار داشت از بازار خارج شده بود.

دستورالعمل ساخت سلبریتی

با نگاهی به روند فعالیت این افراد می توان یک نقشه راه ثابت برای آنها تعریف کرد.

جذب دنبال کننده

آنها برای درامد زایی نیاز به دیده شدن و جلب اعتماد مخاطب دارند. فرقی نمی کند سایت باشد یا کانال تلگرامی و یا صفحه اینستاگرامی. باید با استفاده از تکنیک های سئو توجهات را به خود جلب کرد و با خرید دنبال کننده اعتماد افراد بیشتری را به دست آورد. سایت های زیادی هستند که تعداد دنبال کننده های حقیقی یک صفحه اینستاگرامی را نشان میدهند. صفحاتی که چند صد هزار دنبال کننده داشتند را در این سایتها بررسی کردیم اغلب بیش از 90 درصد دنبال کننده ها جعلی بودند.

کراوات و خودرو لوکس

فرقی نمی کند او مرد باشد یا زن. باید نشان دهد که قبلا این مسیر را پیموده و به موفقیت رسیده است. بهترین راه استفاده از فخر فروشی با ظاهر فریبنده است ، حتی اگر عاریه باشد. استفاده از لباس های گران قیمت و داشتن عکس و ویدئو در خودروها و ویلاهای لوکس یکی از راه های این فخر فروشی است. چرا که مردم افراد شکست خورده را دنبال نمی کنند. آنها حتی افراد معمولی را هم دنبال نمی کنند. عامه مردم به دنبال راهی برای یک شبه پولدار شدن هستند و سلبریتی ها فروشنده این راه .

حل بحران اعتبار

تا قبل از این هیچکس در بازار سرمایه آنها را نمی شناخت و هیچکدام از فعالان معتبر بازار حاضر به معرفی ایشان نیست. پس برای کسب اعتبار و ساخت رزومه باید کاری کرد. خبرگزاری ها و نشریات نو ظهور و زردی هستند که این امکان را به آنها می دهند. با پرداخت کمی پول مصاحبه ها و یاداشت آنها منتشر می شود. اگر هم کمی سر کیسه را شل کنند یا روابط خوبی داشته باشند می توانند در تلویزیون های اینترنتی یا رسانه ملی هم عنوان کارشناس بازار سرمایه را برای خود بخرند. در اغلب این صفحات بخشی با عنوان در رسانه وجود دارد که قرار است بحران اعتبار را برایشان حل کند. در صفحات آنها یک بخش با عنوان در رسانه وجود دارد که این حضور رسانه ای را به رخ مخاطب می کشد.

شرکت در همایش ها هم می تواند تاثیر قابل توجهی بگذارد. در پاییز 99 یک همایش در کشور ترکیه برگزار شد و هر کس می توانست با پرداخت تنها هزار دلار به عنوان سخنران در آن شرکت کند. داشتن یک عکس با کراوات و درج نام انگلیسی در بروشور چنین همایش هایی به سادگی می تواند مخاطب نا آگاه را فریب دهد.

راه دیگر بهره گرفتن از القاب است. استفاده از عنوان دکتر یا مهندس بین این افراد بسیار متداول است. بعضی از آنها با استناد به مدرک DBA خود را دکتر می دانند. در مورد این مدرک باید گفت نام کامل آن دکتری مدیریت کسب و کار است اما معادل مدرک دکتری آکادمیک نیست. به عنوان مثال فردی با مدرک دیپلم برای آموزش شبکه به جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران مراجعه می کند و میتواند با موفقیت این دوره را طی و گواهینامه بگیرد. مطمئنا او نمی تواند خود را مهندس کامپیوتر از دانشگاه تهران بنامد. مدرک مدیریت کسب و کار توسط تعداد زیادی از دانشگاه ها و موسسات غیر داشنگاهی اعطا می شود. اطلاق نام دکتر به افرادی که تنها در یکسال می توانند این مدرک را دریافت کنند ظلم بزرگی است به دانشجویانی که چهار سال مطالعه و تحقیقی می کننند تا در نهایت از تز خود دفاع کنند و از طرف هیات داوران دانشگاه به درجه دکتری نائل شوند. در خوشبینانه ترین حالت این دوره را می توان یک گواهینامه معتبر برای مدیران دانست.

تولید محتوا

شاید سخت ترین مرحله این قسمت باشد. تولید محتوا در قالب متن ، ویدئو و پادکست متداول ترین روش هاست. در اغلب این محتوا ها آموزش های سطحی و اولیه بازار ارائه می شود که می تواند دو دلیل داشته باشد. یکی به دلیل سطح اطلاعات مخاطبان و دیگری ناتوانی فرد از ارائه مطالب عمیق تر. نکته دیگر اظهار نظر کارشناسی در تمام بازارها است. فرقی ندارد که امروز اخبار داغ در مورد بازار مسکن است یا دلار یا ارزهای دیجیتال ، یک سلبریتی بورسی در تمام موارد به موضوع مسلط است و می تواند با روش های بنیادی یا تکنیکال یا روش های ابتکاری به سرعت پاسخ بگوید. آنها هیچوقت نمی گویند نمی دانم و همیشه تحلیل هایشان درست از آب در میاید چرا که تحلیل های اشتباه به سرعت از صفحه حذف خواهند شد.

به تازگی شاهد استفاده از انواع تکنیک ها برای تولید محتوا هستیم. مثل استفاده از نمایشگرهای بزرگ ، جلوه های ویژه سینمایی و یا موشن گرفی های حرفه ای که تولید آن مستلزم پرداخت هزینه های زیاد است.

تشخیص دوغ از دوشاب

شاید بهترین راه برای تشخیص افراد کلاه بردار از افراد معتبر بررسی سوابق تحصیل و کاری آنها باشد. البته هستند تحلیلگران معتبری که وابستگی به هیچ نهاد رسمی ندارند اما پیدا کردن آنها در این بازار مکاره به سختی پیدا کردن مروارید در خلیج فارس است. کسی که دارای نام شناخته شده و سابقه فعالیت در نهادهای مالی معتبر باشد به سختی حاضر می شود در برابر پول با آبروی خود بازی کند و اغلب با احتیاط و دقت زیاد در مورد مسائل مختلف اظهار نظر می کند. این نکته را فراموش نکنید که هیچ فرد حقیقی یا حقوقی بدون داشتن مجوز اجازه سبد گردانی یا سیگنال دهی ندارد. اگر کسی در این زمینه ها فعالیت کرد حتی با داشتن دانش وسابقه معتبر غیر قابل اعتماد است.

راه حل چیست؟

مدتی پیش برخورد فرابورس با کانال لکوموتیو بورس خبر ساز شد. اما نمیتوان با بیش از دو میلیون صفحه ، کانال و سایت برخورد سلبی کرد. چه بسا فشار زیاد باعث پیچیده تر شدن مسئله شود و شاهد بروز پدیده ای شبیه سایت های شرط بندی شویم. راه های بسیاری هست که این افراد به طور ناشناس فعالیت کنند و در صورت احساس خطر به خارج از کشور مهاجرت و از آنجا جسورانه تر به فعالیت خود ادامه دهند. چرا که نفس این کار در بسیاری از کشورها جرم محسوب نمی شود.

از طرف دیگر حضور این فعالان برای بازار می تواند مفید باشد. این بازاریابان غریضی به خوبی توجه عام مردم را به بورس جلب می کنند و به عمق بخشیدن به بازار کمک می کنند.

میدان دادن به رسانه ها

رسانه های دارای مجوز به طور وسواس گونه ای اطلاعات منتشر شده را کنترل میکنند چرا که پوست در بازی دارند و نگران از دست دادن مجوز خود هستند. در حال حاضر رسانه ها دارای محدودیت زیاد برای ارائه اطلاعات و تحلیل ها به مخاطبان خود هستند و مجبورند به نقل قول از نهادهای معتبر بپردازند. این در حالی است که بازار به شدت نیازمند تحلیلگران مستقل و معتبر است. رجوع کنید به مقاله " جای عادل فردوسی پور در بورس تهران خالی است" . از طرف دیگر سلبریتی ها با اسامی مستعار و آزادانه مشغول ارائه سیگنال و تحلیل های گوناگون هستند.

با کاهش خطوط قرمز رسانه ها می توانند بخش زیادی از نیازهای مخاطبان این افراد را پاسخ دهند کم کم از فروغ آنها بکاهند.

شناسایی و معرفی برای پرداخت مالیات

شاید نتوان به طور کامل جلوی فعالیت این صفحات را گرفت اما با شناسایی مدیران و پیگیری حساب های آنها می توان با اهرم مالیات جلوی بسیاری از تخلفات شان را گرفت. از طرف دیگر باید مثل دیگر افراد که شرافتمندانه قسمتی از درامد خود را برای مالیات می پردازند با آنها برخورد کرد و با دریافت مالیات از درامد از جذابیت این شغل کاذب کاست.

شکست انحصار

سال هاست انحصار عجیبی در بین نهادهای مالی وجود دارد. در سال اخیر تلاش هایی برای صدور مجوز جدید برای فعالان بازار انجام شده است که مطمئنا کافی نیست و باید گسترش پیدا کند. با از بین رفتن انحصار شاهد رقابت خواهیم بود این رقابت عرصه را بر فعالان غیر قانونی تنگ می کند.

استفاده از ظرفیت های روابط عمومی و بازاریابی

شرکت های زیادی هستند که به طور قانونی و با کیفیت بالا در حال فعالیت در بازار سرمایه اند. اما به دلیل ضعف در روابط عمومی و بهره نگرفتن از مشاوران حرفه ای ادر بین مردم ناشناخته باقی مانده اند. سلبریتی ها از غفلت نهایت بهره را برده اند و با معرفی خود به راحتی کوتاهی های آنها را جبران کرده اند.

ایجاد سامانه ای برای تربیت و معرفی مدرسان معتبر

چند سال پیش سازمان بورس و اوراق بهادار با ایجاد گواهینامه های حرفه ای تلاش خوبی برای سامان دادن به نیروهای شاغل در نهادهای مالی کرد. ولی برای کمک به عامه مردم گام های کمی برداشته شد. شاید تنها کار مثبت تعریف طرح درس برای آموزشگاه های مجاز باشد.

پیشنهاد می شود سازمان اقدام به رتبه بندی مدرسان بازار سرمایه به دو دسته درجه دو و درجه یک کند. این مدرسان موظف به طی کردن دوره های مشخصی برای در یافت مدرک مدرسی درجه دو و سپس درجه یک باشند و در طول دوره اعتبار گواهینامه خود مجبور به طی کردن دوره های باز اموزی شوند. با این روش علاوه به ساماندهی به بازار پر سود آموزش شاهد ارائه آموزش های یکسان و با کیفیت خواهیم بود.

بسیار مهم است که اسامی مدرسان مجاز در سامانه ای ثبت شود و عامه مردم به آن دسترسی داشته باشند و بتوانند نظر خود را در مورد کیفیت این افراد اعلام کنند. این کار باعث ایجاد جو رقابت بین مدرسان خواهد شد و کمک می کند مدرس بی کیفیت زودتر شناسایی و حذف شود.

اگر دوست داشتید این مطلب هم مطالعه کنید :مهناز صادقی؛ پدیده روزهای سبز بازار