دانش آموخته فیزیک که حالا داره دکترای شیمی اونم در زمینه محاسباتی میگیره و آواره بلاد کفر شده.گاهی شاعر گاهی فیلسوف و بیش از همه علاقه مند به دنیای نرمافزار آزاد. خلاصه یک آش شلم شوربا که من باشم!
اولین کارهای یک دانشجو در خارج از کشور
برای دوره دکترا به شهر بلومفونتین کشور آفریقای جنوبی آمدم.جایی که من در آن اولین و تنها ایرانی این شهرم. این یک خوبی و یک بدی داشت. خوبی آن این بود که باید خودم گلیمم را از آب بیرون میکشیدم و کسی نبود که به داد من برسد. بدی آن هم این بود که اگر گیر اساسی میخورد هزینه و زمان زیادی را باید صرف کنم تا راه حلش را پیدا کنم از طرفی این دانشگاه چندان ذهنیتی از دانشجوی خارجی نداشت و استاد روس من نیز خود تازه به این دانشگاه آمده و قبلا در دانشگاه برمن آلمان بود. برای همین چند مورد را برای شما مینویسم تا اگر در موقعیت من قرار گرفتید تسمه تایم پاره نکنید.
۱-اول حساب بانکی باز کنید. معمولا در دانشگاهها یک یا دو بانک شعبه دارند.در کشورهایی که ارزشان دلار و یورو نیست باید هزینه بدهید تا دلار شما را به واحد پولی خودشان تبدیل کنند. برای بازکردن حساب به دو چیز نیاز است. پاسپورت (به همراه ویزا) و نامه ای تحت عنوان accommodation letter. اولی که تکلیفش مشخص است. دومی نامهای است که شما از کسی می گیرید که خانهتان را در کشور مقصد از آن اجاره کردهاید. از هتل گرفته تا دانشگاه یا مشاور املاک یا شخص. مابقی کار انتخاب نوع حساب بانکی و ... است که خودشان در بانک به شما می گویند که کدام حساب را باز کنید.
۲-یک سیمکارت محلی بخرید. این بسیار مهم است. چرا که باز باید به بانک بروید و تلفن خود را به بانک بدهید برای مسائل امنیتی. برای این مورد هم نیاز به همان مدارک بانک دارید به علاوه نامه دانشگاه که میگوید به شما بورسیه میدهند. البته اگر بیش از سه ماه در کشور مذکور هستید می توانید از بانک هم نامهای مرتبط بگیرید. البته این نامه را زمانی نیاز دارید که بخواهید قراردادهای بلند مدت بگیرید که هم هزینه اینترنت ماهیانهش ارزانتر است هم به صرفه تر.همان اول کار قرار داد بلند مدت نخرید و سیمکارت شارژی بگیرید. از یک پروایدر خوب و خوشنام با طرف بینالملل هم بگیرید.
۳-فروشگاههای خواروبار و لوازم را بشناسید. شده یکی دوروز صرفا از صبح تا شب بروید در آنها بگردید تا بفهمید چه چیزهایی دارند و چه چیزهایی میتوانید بخرید. همان اول یک دست قابلمه و ماهیتابه خوب(نه آشغالی )بخیرید به همراه یک زودپز که توصیه من زودپز برقی است. البته برخی ها از ایران همراه خودشان اینها را میآورند. کار درستی هم هست. به جای خوراکی از ایران این وسایل را بیاورد.چیزهایی که نیاز دارید و بهتر است برخی از آنها را از ایران با خود بیاورد:
*یک دست قاشق و چنگال و چاقو و پوست کن
*یک ماهیتابه دست کم ۳۰سانتی و یک قابلمه همین اندازه که میتواند رویی باشد یا از این گرانیتیها و یک قابلمه کوچکتر در حد شیر داغ کن یا خورش پزی
*کاسه پلاستیکی و ظروف نگهداری غذای پلاستیکی دست کم یک دست تا غذای مانده تان را درونش بریزید یا شب درست کنید فردا ببرید سر کار. از اینهایی که مایکروفر دوستند( سه تاش را ایران میخرید سی تومن اینجا هر دانه سی تومن است)
*یک ماگ ترجیحا از یک فروشگاه مربوط به وسایل کوهنوردی یکی بخرید خوبش را هم بخرید.
*یک روفرشی یا چیزی که در ابعاد یک و نیم در یک و نیم باشد.داشته باشید بد نیست. به خصوص اگر مثل ما فقیر بیچارهها عادت زمین نشینی و غذا خوری دارید.(فردین شدم یک لحظه)
یک سری چیزها هم هست که من خودم خریدم.البته شما باید ببینید که خانه ای که به آن می روید چه چیزی دارد.
- یک بشقاب برای غذاخوردن
- یک توستر نان
- یک وسیله برای جوش آوردن آب
- گوشتکوب (اینجا گوشتکوبهاش از این پنجرهای هاست که من هم باهاش گوشت می کوبم هم چیزای دیگه)شاید خوابگاهی بوده باشید و بگویید ته استکان و اینها. باید عرض کنم کارهای خرکی خوابگاهی را بگذارید کنارو اینجا بلاد کفر است و شما تنها. یک وقت یک مرگیتان شود راحت کسی به دادتان نمیرسد و برو بچ پایه هم خبری نیست.کسی شما را به پتک راستش هم نمیگیرد حتی اگر در اتاقتان ریق رحمت را سر بکشید. به یاد داشته باشید که تنهایید پس تا جای ممکن امنیت را رعایت کنید.
- چاقوی بزرگ برای خردکردن و پوست کندن
- دربازکن
- یک فلاکس چای کوچک( میتوانید این را هم از همان ایران بخیرید یا از وسایل کوهنوردی یک خوب تمام فلزی اش را تهیه کنید)
- رنده
- یک کاسه استیل
- یک صافی طوری
- یک مخلوط کن ساده(من نخریدم ولی چیز بدی نیست)
- یک چسب زخمی چیزی که اگر بریدید ببندید.
بیش از هر چیزی( به خصوص به جای مایحتاج خوراکی) همراه خود منسوجات از ایران بیاورید. مانند پیراهن و شورت و در کل پوشاک. اینجا پوشاک گران است و زورتان می آید. به خصوص اگر مثل من برند پوش نبودهاید. اگر برند پوش بودهاید و مایه دار که پول را بیاورید و همین جا بخرید. یک پارجه دستگیره و دستمالی برای خشک کردن هم در لباسهایتان باشد.
اگر به ادویه خاصی هم توجه دارید مقداری بیاورید. البته برخی کشورها منع ورود دارند که باید این را چک کنید.همین طور کمی هم نان خشک با خورد بیاورید .در بسیاری از کشورهای خارجی اجاق ها برقی است. درجه آنها پادساعتگرد از کم به زیاد است. یادبگیرید خودتان پخت و پز کنید. خوردن غذاهای ایرانی باعث میشود دچار غربتزدگی(همان هومسیک) نشوید.
۴−در برخی از شهرهای خارجی که تعداد ایرانیها زیاد است.بسیاری از ایرانیان مقیم کشورها در تلگرام یا جاهایی مثل این گروههایی دارند که می توانید در آنها سوال بپرسید. اینکه من در مورد غذا نوشتم بیشتر به خاطر این بود که هر چند برخی از کشورها غداهای خوبی دارند ولی برخیشان واقعا افتضاح است. به علاوه برای بچه مسلمانهای هر چیزی خوردنی نیست و مثلا ممکن است مجبور شوید دنبال گوشت حلال بگردید. بدانید چه میخورید. من اینجا از سر همین نادانی بعضی چیزهایی که برخی برایش لهله میزنند را خوردم و هرچه فحش بلد بودم بعد که فهمیدم چه شکری خوردم هم به آنهایی که دنبال اصلش!میگردند دادم هم به این فرنگیهای زبان نفهم!(بیشتر هم به خاطر مزخرف بودنش تا دلایل دیگر)
۵−نکته بعد امنیت است. کشورهای خارجی همه جایش امن نیست. یعنی چی؟! توضیح اش این است که ما ایرانیها چون فضول کار هم هستیم امنیت هم داریم. یعنی اگر کسی با چاقو جلو شما را در خیابان گرفت چند نفر فضول هستند که پلیسی را خبر کنند. خدا پدرشان را هم بیامرزد. اینجا مثل ایران نیست. شما را بکشند هم مردم بی تفاوت از کنارتان رد میشوند. پس به مسائل و نکات امنیتی توجه کنید که شامل زمان عبور و مرور و مکانهایی میشود که نباید به آنها رفت. خود من ندانسته به یک محله خطرناک رفتم و چند سارق به من حمله کردند تا کیفم را بدزند و بسیار با شانس و اقبال جان و مال سالم به در بردم. این موضوع در کشورهای مختلف متفاوت است. اروپا نسبتا امن تر است ولی آمریکا این طور نیست. در آلمان برخی نقاط هنوز نژادپرستی ممکن است متوجه شما شود.در آفریقا که شما گاو همه جا سفیدید!میوه هم بخورید و اگر می توانید کمی هم ورزش کنید چون اینجا باید حواستان به سلامتتان باشد تا برایتان شر نشود. اینجا نه آقا ننه هستند که لی لی به لالای ما بگذارند نه گاهی هم اتاقیهای پایه. تنهایید.(با خندههای شیطانی)
۶−سیستم حمل و نقل محلی را شناسایی کنید. تاکسی ها و نحوه گرفتن آنها. مانند اوبر یا تاکسی های محلی یا اتوبوسها و چگونگی حرکت آنها و مترو و ...
۷−دست کم یک پزشک و بیمارستان که بیمه شما را قبول میکنند و یک دندانپزشک را شناسایی کنید.مثل من ممکن است برایتان اتفاقی بیوفتد و محتاج دوا و درمان شوید.
۸−معمولا فروشگاههای این خارجیها فروشگاههای زنجیرهای بزرگی است که گاهی هم مختص یک چیز است. مثلا اینحا pick n pay, checkers. woolworthخوراکی و مایحتاج دارند و برخی چیزهای اولیه زندگی یا کلیکس برای موارد بهداشتی و درمانی و داروخانهای و اینهاست یا کلوپرس و ماکرو برای وسایل زندگی و لوازم و ابزار و .... البته فروشاگاههای محلی هم هستند که مثلا اینجا یکی را پیدا کردم که مستقیم شیر از مزرعه میآورد. اینها در کشورهای مختلف متفاورت اند. اسم برخی چیزهای ساده را راهم به انگلیسی بدانید.مثلا tomato paste همان رب گوجه است. یک قلم و کاغذ بردارید و برید آشپزخانه تان و هر چیز به چشمتان خورد را و دیدیدبه دردتان میخورد را به زبان محلی یا انگلیسی بنویسید و یاد بگیرید.مثلا اینجا ۱۰ نوع متفاوت کنسور گوجه ای دارند که شما برای یک ماکارونی ساده باید بروید آنچه خوردید و أشنایید را بگیرید. البته همیشه برای تجربههای جدید زمان بگذارید.
۹−رجییستر دانشگاه را تکمیل کنید و سریعا به اینترنت وصل شوید. همیشه به اینترنت متصل باشید و هر جا گیر کردید از گوگل بپرسید . همیشه یک چیزی یا راه حلی جلو پای شما می گذارد.
۱۰−چشمانتان را خب باز کنید. هر چند خانواده میتوانند از ایران با پست حمهوری اسلامی ایران برای شما چیز بفرستند ولی آخرش که سر حساب می شوید برای هچی چیز نمیصرفد.من تمام این زرنگی ها را امتحان کردم و آخرش هم در پاچه تان است.
۱۱−یک نکته مهم! هر کسی گفت هر جایی بهتر از ایران است از طرف من هر چه میتوانید نثارش کنید تا دیگر شکر اضافه نخورد. کشور خود آدم از همه جا بهتر است اگر دو چیز درونش تضمین باشد امنیت(شامل مادی و معنوی) و سلامتی. این سخن از پیامبر اسلام که گفته است «النعمتان مجهولتان الصحت والامان». برای مایی که درس خواندیم به امید آینده بهتر به خصوص یکی مثل من که با هزار بدبختی و قاچاقی بزرگ شدم و یک درسی خواندم تا دل مادرم را شاد کرده باشم(که الان در سی ویک سالگی میدانم پخی نیستم) وضع کشورمان باعث شده از همه آنچه هویت و ماهیت و داشتههای ماست دل بکنیم و به این بلاد کفر بیاییم.
در پایان از دوستان میخواهم که از تجربه خود در هر کشوری که هستند پای این نوشتار بنویسند تا امت در رو بخوانند و استفاده کنند!
مطلبی دیگر از این انتشارات
علامت های قبول شدن در مصاحبه شغلی
مطلبی دیگر از این انتشارات
دره سیلیکون - بخش دوم -گفتگو با کارآفرینان
مطلبی دیگر از این انتشارات
دوره جامع جزئیات اپلای ارشد که نمیدانید (بهجز علوم پزشکی و حقوق)