ریشه‌ها و تبعات اقتصادی مهاجرت نخبگان

مهاجرت عبارت است از جابه­‌جایی مردم از مکانی به مکان دیگر به علل مختلف و به امید دست­یابی به شرایطی بهتر. از دیرباز پدیده‌­ی مهاجرت در بین جوامع مختلف وجود داشته و از عواملی چون جنگ، بلایای طبیعی، وضعیت سیاسی، معضلات فرهنگی، مسائل اقتصادی، انگیزه­‌های شخصی و... تاثیر پذیرفته است. امروزه با گسترش جهانی­‌شدن، مهاجرت سرعت بیشتری یافته و اهمیت پرداختن به این موضوع بیش از پیش مشخص شده است.

آن­چه که ما در این مقاله مدنظر داریم مهاجرت بین­‌المللی یعنی حرکت در امتداد مرزهای سیاسی از یک واحد جغرافیایی به واحدی دیگر به‌­منظور اقامت دائم و یا موقت است. طبق آمارهای سازمان جهانی مهاجرت (IOM) در سال 2018، حدود 258 میلیون نفر یعنی حدود 4درصد جمعیت کره زمین در کشوری غیر از کشور زادگاه خود سکونت داشته­‌اند. بدون تردید این تحرک عظیم جمعیت، پیامدهای مختلفی از جمله پیامدهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، جمعیتی و... برای هر دو گروه کشورهای مبدا و مقصد به همراه دارد.

در بخش نخست این مقاله به بررسی اثرات متقابل اقتصاد و پدیده‌­ی مهاجرت خواهیم پرداخت، در بخش دوم نوعی خاص از مهاجرت یعنی مهاجرت نخبگان را همراه با علل آن معرفی خواهیم کرد، در بخش سوم به بررسی تبعات اقتصادی مهاجرت نخبگان خواهیم پرداخت، در بخش چهارم نگاهی به وضعیت مهاجرت نخبگان در ایران خواهیم داشت و در بخش نهایی راه­کارهایی برای پیش­گیری از مهاجرت نخبگان ارائه خواهیم داد.



اثرات متقابل اقتصاد و مهاجرت

یکی از حوزه­‌هایی که رابطه­‌ی متقابلی با پدیده­‌ی مهاجرت دارد، حوزه اقتصاد است. یعنی شرایط اقتصادی هم بر مهاجرت اثر می­‌گذارد و هم از آن تاثیر می­‌پذیرد. نقش اقتصاد در شکل‌­گیری مهاجرت بدین صورت است که شاخص‌­هایی چون تولید ناخالص داخلی، بیکاری و حکم­رانی خوب از عوامل اثرگذار بر مهاجرت در بلندمدت هستند.

در کشورهایی که رشد اقتصادی بالاتری دارند به دلیل رونق اقتصادی و فراهم بودن فرصت­‌های بیش­تر، میل کم­تری برای مهاجرت به چشم می­‌خورد. هم­چنین اگر رشد اقتصادی همراه با افزایش درآمد ملی سرانه باشد، می­‌تواند از میزان مهاجرت بکاهد. هم­چنین باید توجه داشت که متغیر رشد اقتصادی می­‌تواند تصویری کلی از شرایط اقتصادی کشورها و حتی شرایط حکم­رانی و مدیریتی باشد؛ بنابراین مهاجرت از کشوری که رشد اقتصادی منفی و یا پایین دارد دور از ذهن نیست.

اشتغال یکی از عوامل تاثیرگذار در تصمیم­‌گیری برای مهاجرت است. افراد برای امرار معاش نیاز به درآمد دارند تا هم نیازهای اولیه و هم نیازهای مترقی­‌تر خود را ارضا کنند و این درآمد از طریق کار کردن تامین می­‌شود. بیکاری نیروی واقع در سن کار علاوه بر اثرات اقتصادی بر زندگی فرد، تاثیرات روانی نیز برای وی به دنبال دارد که سبب دل­‌بریدن فرد از زادگاهش می­‌شود. علاوه بر بیکاری، اشتغال در مشاغل پایین‌­تر از حد انتظار نیز نقش پررنگی در مهاجرت دارد. نارضایتی از شرایط شغلی می­‌تواند به دو دلیل نامناسب بودن شغل و نامناسب بودن درآمد به وجود بیاید. از نظر تئوری انتظار می­‌رود مهاجرت از نواحی با درآمد پایین به نواحی با درآمد بالاتر صورت بگیرد، یافته‌­های آماری نیز تا حدود زیادی این ادعا را تایید می‌­کنند.

عامل تعیین­‌کننده‌­ی دیگر در مساله‌­ی مهاجرت، شاخص حکم­رانی خوب است. کشورهایی که در مولفه­‌های حکم­رانی خوب نظیر مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، کارایی و... دچار مشکل هستند با نرخ­‌های بالاتری از مهاجرت مواجه می­‌شوند. در این کشورها به دلیل بالا بودن فساد اقتصادی و وجود رانت­‌های مختلف، کارایی بخش­‌های مختلف اقتصاد کاهش می­‌یابد و نیز فرصت­‌های یکسانی برای افراد وجود نخواهد داشت.

ثبات اقتصادی نیز نقش موثری در مقوله­‌ی مهاجرت دارد. در کشورهایی که اقتصاد با نوسانات مداوم رو به رو است نارضایتی به­‌صورت مداوم افزایش می­‌یابد. بی‌­ثباتی در سطح عمومی قیمت‌­ها نرخ­‌های بالای تورم را رقم می­‌زند؛ با افزایش تورم، قدرت خرید افراد کاهش می­‌یابد و در نتیجه از رفاه آن­‌ها کاسته می­‌شود. در شرایط تورمی معمولا افزایش نرخ­‌های ارز نیز رخ می­‌دهد و از ارزش پول ملی کاسته می­‌شود. بی­‌ثباتی در اقتصاد ریسک نامطلوب فعالیت­‌های مختلف اقتصادی را نیز افزایش می­‌دهد، به همین علت حجم فعالیت­‌های اقتصادی از جمله تولید، خدمات، سرمایه­‌گذاری و... کاهش می‌­یابد. در این هنگام عدم امنیت شغلی افزایش می­‌یابد.

بنابراین انتظار می‌­رود افرادی که از شرایط کشورشان ناراضی هستند نسبت به مهاجرت به کشورهایی که وضعیت بهتری در شاخص‌­های فوق دارند و یا از ثبات اقتصادی بیشتری برخوردارند ترغیب شوند. مسلما با بهبود در شاخص­‌های نام­برده شده و برقراری ثبات در اقتصاد کلان، میل به مهاجرت در کشورها کاهش خواهد یافت.

اما رابطه اقتصاد و مهاجرت همین­‌جا خاتمه نمی­‌یابد، پس از این که مهاجرت انجام شد شاهد تغییراتی در اقتصاد هر دو گروه کشورهای مبدا و مقصد خواهیم بود. آثار اقتصادی مهاجرت تاکنون بارها مورد مطالعه پژوهشگران قرار گرفته است اما همچنان برداشت‌های متفاوتی از آن صورت می‌گیرد. به طور کلی دیدگاه غالب در خصوص کشورهای مبدا این است که مهاجرت به ضرر آن­‌ها تمام می­‌شود، به این موضوع در بخش­‌های بعدی خواهیم پرداخت.

در خصوص کشورهای مقصد این پرسش مطرح است که آیا مهاجرت یک منفعت برای این کشورها محسوب می‌شود یا تنها باری است اضافی بر دوش اقتصاد آن­‌ها؟ با ورود نیروی کار به کشور مقصد، سطح دست­مزدها می‌­تواند دست­خوش تغییر شود. با افزایش عرضه نیروی کار اگر تقاضا برای نیروی کار به همان میزان افزایش نیابد با به وجود آمدن مازاد عرضه، دست­مزدها کاهش می­‌یابد. این موضوع اگرچه به نفع کارفرما است اما به زیان نیروی کار قدیمی (اعم از افراد بومی و مهاجران پیش­تر مهاجرت‌کرده) است. از طرفی با ورود مهاجران و افزایش جمعیت تقاضا برای بسیاری از کالاهای مصرفی (به ویژه کالاهای ضروری نظیر غلات و مسکن) افزایش می­‌یابد که منجر به افزایش قیمت‌­ها و در نتیجه افزایش نرخ تورم می­‌شود.

از طرفی مهاجرت برای کشورهای مهاجرپذیر این امکان را فراهم می‌­کند تا از نیروی کار ارزان­‌تر استفاده کنند و این در حالی است که هزینه تربیت و آموزش نیروی کار مهاجر در گذشته توسط کشورهای مهاجرفرست پرداخت شده است.با ورود نیروی کار متخصص، بر انباشت سرمایه انسانی کشور مقصد افزوده می‌­شود که می­‌تواند افزایش رشد اقتصادی را در پی داشته باشد. بنابراین مهاجرت برای کشورهای مقصد هم منفعت اقتصادی دارد و هم زیان اما به نظر می­رسد که منافع آن بسیار بیش­تر از زیان‌­های آن است.


مهاجرت نخبگان و ریشه­‌های آن

دانش‌­آموختگان دانشگاهی و متخصصان برخوردار از دانش حرفه‌­ای که نخبگان علمی نامیده می­‌شوند، نقش به­‌سزایی در توسعه­‌ی اقتصادی کشورها دارند، به‌­گونه­‌ای که امروزه سرمایه انسانی به عنوان یکی از مهم­‌ترین ابزارهای توسعه شناخته می­‌شود. کمبود نیروی انسانی متخصص موجب کندی در پیش­رفت اقتصادی یک کشور می­‌شود. یک کشور به هر اندازه هم که دارای منابع طبیعی فراوان و سرمایه کافی باشد، اگر نیروی انسانی لازم و در حد احتیاج نداشته باشد، نمی­‌تواند به برنامه‌­های اساسی که برای روند توسعه­‌ی اقتصادی لازم است، روی آورد. اهمیت نیروی انسانی تا جایی است که گروهی از صاحب‌­نظران از نیروی انسانی دانش‌­آموخته و ماهر به‌­عنوان زیرساخت نرم توسعه یاد می­‌کنند که در کنار زیرساخت‌­های سخت توسعه مانند شبکه‌­ی حمل و نقل، ارتباطلات، انرژی و... جزو ملزومات توسعه­‌ی پایدار و خوداتکایی جوامع به­‌شمار می­‌آید. بنابراین مهاجرت نخبگان از کشور می­‌تواند کشورها را با مصائب و چالش­‌های بسیاری در مسیر توسعه مواجه کند.

اگر سردمداران یک کشور شرایط مناسب را برای نخبگان خود فراهم نکنند نارضایتی در میان آن­ها به وجود می‌آید. برآیند چنین شرایطی پدیده "مهاجرت نخبگان" و یا در تعبیری بدبینانه­‌تر "فرار مغزهاست". پدیده­‌ی مهاجرت نخبگان هم در زمینه­‌های داخلی کشور ریشه دارد و هم در زمینه‌­های خارج از کشور. این پدیده به کنش متقابل هم­زمان عوامل مختلف در کشور مهاجرفرست (عوامل بازدارنده یا منفی) و کشور مهاجرپذیر (عوامل جذب­کننده) مربوط می­‌شود. عوامل متعددی در وقوع این پدیده دخیل هستند. تقسیم‌­بندی کلی در این زمینه وجود دارد که می­‌گوید یکی عوامل دافعه­ است که موجب خروج نیروی کار متخصص از کشورهای در حال توسعه می­‌شود و دیگری عوامل جاذبه است که موجب جذب نیروی کار ماهر متخصص در کشورهای توسعه‌­یافته می­‌شود.

در پژوهش‌­های بین‌­المللی معمولا به چهار عامل در تشدید پدیده‌­­ی فرار مغزها در کشورهای مهاجرفرست اشاره می­‌شود: عامل اقتصادی و وضعیت بازار کار و درآمد (که در بخش قبلی به تفصیل توضیح داده شد)، عامل سیاسی درخصوص بی­‌ثباتی یا فشارها و ناامنی سیاسی (استبداد، سرکوب، بی‌قانونی، بحران و جنگ)، عامل فرهنگی و اجتماعی (فساد، تبعیض جنیستی، مذهبی و قومی و محدویت‌­ها) و عامل علمی و دانشگاهی (از جمله کمبود امکانات پژوهشی و آموزشی). از این رو، شرایط مساعد اقتصادی و علمی و نیز سیاست‌­های جذب نیروی انسانی کارا در کشورهای مهاجرپذیر نقش تشدیدکننده را در مهاجرت ایفا می­‌کنند.



تبعات اقتصادی مهاجرت نخبگان

اما مهاجرت نخبگان چه تبعات اقتصادی‌ای برای کشور مبدا به دنبال دارد؟ در ابتدا باید گفت اگر مهاجرت از نوع غیردائمی باشد و فرد نخبه پس از کسب دانش، مهارت و تجربه‌ی بیش­تر به کشور بازگردد و یا اگر مهاجرت دائمی و بدون بازگشت باشد اما مهاجر از خارج از کشور برای کشور خود منفعت ایجاد کند، این نوع از مهاجرت می­‌تواند از نظر اقتصادی بسیار سودمند باشد. اما آن­چه که در فرار مغزها رخ می­‌دهد عمدتا قطع ارتباط مهاجر با زادگاه خود است. این نوع از مهاجرت تبعات اقتصادی سوئی را برای کشور مبدا به‌همراه دارد. در این­جا نکته‌ی بسیار مهم این است که کشوری که در حفظ نخبگان خود ناموفق است قطعا نخواهد توانست نخبگان دیگر کشورها را جذب کند. بنابراین یک جریان یک­‌طرفه به سود کشورهای توسعه­‌یافته و به زیان کشورهای توسعه­‌نیافته و در حال توسعه شکل می­‌گیرد.

نخستین پیامدهای منفی مهاجرت مغزها در بازار نیروی کار کشور ظاهر می‌­شود. با خروج متخصصان تحصیل‌کرده رفته‌­رفته از سهم نیروی کار با کیفیت در بازار کار کاسته می­‌شود و سهم نیروی کار غیر ماهر در نیروی کار شاغل افزایش می­‌یابد.

مهاجرت مغزها نوعی فرار سرمایه‌­ی ملی محسوب می­‌شود و همان­‌گونه که دنیای پیش­رفته تا به حال در غارت منابع کشورهای جهان سوم عمل کرده است، با جذب افراد متخصص موجب انتقال سرمایه انسانی از این کشورها می­‌شود. برآورد هزینه تعلیم و تربیت یک فرد از زمان تحصیلات ابتدایی تا پایان دوره دبیرستان و دانشگاه نشان­‌دهنده‌­ی سرمایه­‌گذاری دولت در زمینه منابع انسانی است. همچنین اتلاف هزینه­‌ها مهم­ترین اثر مهاجرت مغزها بر کشور مبدأ است؛ یعنی هزینه‌­هایی که صرف تعلیم و تربیت نیروی ماهر و تحصیل­‌کرده شده است. کشورهای در حال توسعه هر سال با صرف هزینه­‌های هنگفت براي بخش آموزش و پرورش که در واقع، سهم مهمی از بودجه ناچیزشان است، به آموزش و تربیت انسان‌­های ماهر می­‌پردازند، اما با مهاجرت این افراد به کشورهای پیش­رفته منابع عظیمی از سرمایه خود را از دست می­‌دهند و این سرمایه به سوی کشور میزبان سرازیر می‌­شود. هر چه سطح تحصیلات بالاتر برود، مقدار هزینه‌­ی صرف شده در بخش آموزش هم بیش­تر می­‌شود و بنابراین، با عزیمت دائم دانش­‌آموختگان به خارج از کشور صدمات مالی فراوانی به کشور مبدأ وارد می‌­شود.

مهاجرت مغزها هم­چنین نوعی انتقال معکوس فناوری از کشورهای توسعه‌نیافته یا در حال توسعه به کشورهای پیش­رفته است. مهاجرت نخبگان به کشورهای توسعه­‌یافته آثار زیان­باری بر پیش­رفت جوامع در حال توسعه داشته است. طبق برآورد کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل متحد (UNCTAD)، مشارکت فناورانه‌­ی افراد متخصصی که از کشورهای توسعه‌­نیافته به سه کشور آمریکا، کانادا و انگلستان رفته­‌اند، فقط طی سال‌های 1960 تا 1972 بیش از 51 میلیارد دلار برای کشورهای صنعتی ارزش داشته است. در واقع، کشورهای در حال توسعه به کشورهای صنعتی پیش­رفته سرمایه و فناوری ارزشمند صادر می­‌کنند تا رشد و توسعه اقتصادی آنان تسریع شود و زمینه برداشت هر چه بیشتر و بهره­‌وری هر چه عمیق‌­تر از امکانات و اقتصاد خویش را به نفع آن کشورها فراهم کنند.

مهاجرت نخبگان اثرات قابل ملاحظه‌­ای بر رشد اقتصادی نیز دارد. سرمایه انسانی یکی از عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی است و بنابراین، خروج یک­باره سرمایه انسانی نه‌تنها زیان کوتاه مدت است، بلکه موجب کاهش سرمایه انسانی و به دنبال آن کاهش رشد اقتصادی در بلندمدت می­‌شود.

نکته‌­ای که باید در نظر گرفت این است که در بسیاری از پژوهش‌­های انجام شده، تنها هزینه‌­ی صریح مغزهای از دست­رفته برای کشورها محاسبه و کشورهای بازنده در این رقابت مشخص شده‌­اند. اما موضوعی که در بسیاری از این پژوهش‌­ها مغفول مانده، تأثیرگذاری نخبگان بر فرایند تولید علم، ارزش‌­آفرینی و بهبود تولید و فعالیت­‌های اقتصاد بوده است. مهاجرت نیروی انسانی با استعداد فقط از دست دادن نیروی کار ماهر برای کشورهای جهان سوم نیست، بلکه آینده و فرایند پیش­رفت کشور است که با خروج هر متخصص به تأخیر می‌افتد. خروج افراد نخبه و متخصص از کشور سبب میدان‌­داری افراد ناکارآمد می­‌شود که این مساله سبب تداوم چرخه‌­ی توسعه­‌نیافتگی در کشور مبدا می­‌شود.


مهاجرت نخبگان در ایران

ایران به­‌عنوان یکی از کشورهای دارای جمعیت جوان که بخش قابل توجهی از آن شامل جوانان در حال تحصیل و هم­چنین دانش­‌آموختگان دانشگاهی است از جمله کشورهای در حال توسعه است که با مشکلات خاص خود در زمینه رسیدگی به امور نخبگان روبه­‌رو است. از همین رو ایران همواره با خروج درصدی از نخبگان مواجه بوده است. مهاجرت نخبگان پدیده­‌ی تازه‌­ای نیست اما در دوران جدید و همگام با پدیده‌­ی جهانی­‌شدن فرهنگ و گسترش ارتباطات افزایش چشم­‌گیری داشته است.

این در حالی است که پیش­‌بینی‌­های صورت­‌گرفته درباره پویش‌­های جمعیتی در کشور حاکی از آن است که اکنون فرصت مناسبی جهت استفاده از نیروی عظیم جمعیت جوان در کشور است؛ چرا که بخش عمده‌­ای از جمعیت کشور را در مقطع کنونی افراد آماده تحصیل، تولید و کار تشکیل می­‌دهند. این شرایط به­‌واسطه کاهش رشد جمعیت در سال­‌های گذشته، ظرف یکی دو دهه­‌ی آینده دگرگون خواهد شد و جمعیت جوان به تدریج مسن خواهد شد. بنابراین تبعات مهاجرت نخبگان جوان در آینده شدیدتر خواهد بود.

اگرچه آمارهای مربوط به این نوع از مهاجرت چندان شفاف و دقیق نیست اما در مجموع آمارهای رسمی و غیررسمی گویای این واقعیت است که امروزه نیروی انسانی کارآمد بسیاری متشکل از استاید دانشگاه‌­ها، پزشکان، پژوهشگران، مهندسان و... به امید بهبود وضعیت خود کشور را ترک می­‌کنند. بنا بر آمار مجلس شورای اسلامی در سال 1389، 60هزار نفر از ایرانیانی که در این سال مهاجرت کرده‌­اند، در زمره مهاجران نخبه دسته‌­بندی می‌­شوند. این افراد غالبا دارای مقا‌م‌­هایی در المپیادهای علمی یا جزو نفرات برتر کنکور یا دانشگاه‌ها هستند. با وجود آن­که تلاش شده است تا از این روند کاسته شود، اما درصد زیادی از دانش‌آموختگان علمی هنوز مایل­‌اند به کشورهای پیش­رفته مهاجرت کنند.

طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال 1387روزانه 15 نفر با مدرك کارشناسی ارشد، 3.2 با مدرك دکتری و در مجموع 5475 نفر با مدرك کارشناسی از کشور مهاجرت کرده‌­اند. در سال 1388 وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اعلام کرد 60هزار دانشجوی ایرانی خارج از ایران تحصیل می­‌کنند؛ هم­چنین از ابتدای انقلاب اسلامی در سال 1357، از میان 12هزار دانشجویی که با هزینه دولت به کشورهای مختلف رفته­‌اند، 400 نفر بازنگشته‌اند. طبق آمارها‌ی رسمی نسبت خروج دانش­‌آموختگان از ایران به تعداد کل این افراد 15درصد است.

صندوق بین­‌المللی پول در گزارش سال 2009 خود اعلام کرده است که کشور ایران از نظر مهاجرت نخبگان در میان 91 کشور در حال توسعه یا توسعه­‌نیافته جهان مقام نخست را دارد. طبق این گزارش در آن سال بیش از 250هزار مهندس و پزشک ایرانی و بیش از 170 هزار ایرانی با تحصیلات عالی در کشور آمریکا ساکن بوده‌­اند. گزارش صندوق بین­‌المللی پول در ادامه افزوده است که بیش از 15درصد سرمایه­‌های انسانی کشور ایران به کشور آمریکا و 25درصد به کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی اروپا (OECD) مهاجرت می­‌کنند.

واضح است که کشور ایران نتوانسته است شرایط مناسبی را فراهم کند تا نخبگان آن برای بهبود رفاه و موقعیت خود رهسپار کشورهای دیگر نشوند. تقریبا تمامی علل اقتصادی و غیراقتصادی که برای مهاجرت برشمردیم در ایران به چشم می­‌خورند. علاوه بر این عللی چون ناکارآمدی اقتصاد دولتی، ضعف در ساختار پژوهشی و پایین بودن بودجه پژوهشی سبب شده تا نخبگان کشورهای دیگری را برای ادامه­‌ی زندگی خود انتخاب کنند تا بخش عظیمی از سرمایه­‌ی انسانی کشور از دست برود.


راه­کارهایی برای پیش­گیری از مهاجرت نخبگان

در کشورهایی که "پدیده­‌ی مهاجرت" به "بحران مهاجرت" تبدیل شده است برای مدیریت این بحران باید با نگاهی به درون، تحولی عظیم در ساختار اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشور به وجود آورد؛ چرا که نمی‌­توان از جاذبه کشورهای مقصد کاست و هر انسانی حق دارد برای بهبود وضعیت خود محل زندگی مناسب‌­تری پیدا کند. اما کاستن از دافعه­‌های داخلی امری ممکن است. انسان­‌ها زمانی مهاجرت می­‌کنند که چاره‌ی دیگری نداشته باشند. بنابراین با کاهش و یا از بین بردن عوامل منجر به مهاجرت می­‌توان تا حد زیادی از میزان مهاجرت (از جمله مهاجرت نحبگان) کاست. این امر مستلزم برنامه­‌ریزی و به­‌کارگیری روش‌­های درست و فعالانه­‌ی مدیرتی است. اگر سردمداران کشورهای توسعه‌­نیافته و در حال توسعه (از جمله ایران) بتوانند فضایی مطمئن، عادلانه و تهی از رانت و فساد را برای فعالیت نخبگان به وجود بیاورند می­‌توان امیدوار بود که از بسیاری از مهاجرت­‌ها پیش­گیری شود. جذب پیش­گیرانه به­‌عنوان راهبردی کارآمد باید کانون توجه قرار گیرد. هدف از این راهبرد درگیر کردن نخبگان در مقوله‌ی توسعه و ایجاد شرایطی است که آن­‌ها دیگر خود را قربانیان توسعه­‌نیافتگی تلقی نکنند، بلکه توسعه‌­نیافتگی را مشکل خود فرض کنند و در شرایط سخت بمانند و برای نیل کشورشان به توسعه­‌ی اقتصادی و پیش­رفت مشارکت کنند.


فهرست منابع و مآخد

خاوری­‌نژاد، سعید؛ اقتصاد سیاسی مهاجرت نخبگان در ایران، انتشارات دنیای اقتصاد، تهران، 1393.

حیدری، حسن؛ داوودی، نرمین و طالبی فرزانه؛ آثار کلان اقتصادی و بخشی مهاجرت نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، فصل­نامه پژوهش و برنامه‌­ریزی در آموزش ­عالی، دوره 22، شماره 4، 1395، صفحات 25 تا 42.

متقی، سمیرا؛ تاثیر عوامل اقتصادی بر مهاجرت در ایران؛ تاثیر بر شاخص‌­های درآمد و بیکاری، فصل­نامه سیاست­‌های راه­بردی و کلان، سال سوم، شماره یازدهم، پاییز 1394، صفحات 63 تا 74.

عیسی‌­زاده، سعید؛ مهران­فر، جهان­بخش؛ مهاجرت بین­‌المللی و اثرات اقتصادی آن در بازار کار کشورهای مهاجرپذیر، فصل­نامه جمعیت، جلد 21، شماره 90 و 89، صفحات 53 تا 72.

عرب­‌مازار، علی اکبر؛ مشرفی، رسام، مصطفی‌­زاده، محمد؛ مهاجرت نیروی کار از ایران به کشورهای OECD و عوامل اقتصادی موثر بر آن، فصل­نامه اقتصاد و الگوسازی دانشگاه شهید بهشتی، دوره 8، شماره 30، تابستان 1396، صفحات 63 تا 94.


این مطلب در شماره پنجم نشریه دانشجویی "شاخص" دانشگاه شهید بهشتی (بهار 1398) منتشر شده؛ همچنین در نهمین جشنواره داخلی دانشگاه موفق به کسب رتبه اول در بخش بهترین مقاله‌ی اقتصادی شده است.