نتیجه شش سال تحصیل در ادبیات انگلیسی در ایران ...

این روز ها کنکوری های زیادی نتیجه آزمون خودشون رو گرفتند. به همین بهونه میخوام خیلی رک و ساده رشته ادبیات انگلیسی و نتایج انتخاب اون رو به شما معرفی کنم. من شاید تو زندگی انتخاب های خیلی خوبی نداشته باشم! اما رشته ام رو خوب انتخاب کردم. با این حال اگه اطلاعاتی که الآن دارم رو قبلا داشتم، احتمالا حتی از دوران تحصیلم بیشتر لذت میبردم! اگه شما هم کنکور زبان دادید و نتیجه باب میلتون بوده، این مطلب میتونه کمکتون کنه.

انتخاب دوم من رشته ادبیات انگلیسی بود، به چند دلیل:

  • کنار این رشته میتونستم کار کنم. زبانم خوب بود و کتاب های زیادی خونده بودم، پس قائدتا نباید ادبیات انگلیسی چیز خیلی دشوار و وقت گیری باشه، مگه نه؟
  • به علاوه افرادی که زبان انگلیسی میخونند معمولا از رشته های مختلف و پس زمینه های متفاوتی میان. کلاس ادبیات انگلیسی جای آدم های کسل کننده نیست!
  • این رشته با نوشتن و خلق کردن ارتباط نزدیکی داره. من به نوشتن علاقه داشتم، پس این یه امتیاز محسوب میشد.

چرا ادبیات مادر رشته های علوم انسانی محسوب میشه؟

ما از ادبیات حرف میزنیم! این رشته رابطه نزدیکی با خیلی از رشته های علوم اجتماعی، هنری و روانشناسی داره. پس اگه آدم کنجکاوی هستید، براتون ارضا کننده خواهد بود.

جو رشته و بچه های کلاس؟

بچه های ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران معمولا بچه های خرخون و کنجکاوی هستند. نسبت به اکثر بچه های علوم انسانی دوستانه تر و بازیگوش ترن! اما ممکنه خیلی منظم و جدی پیگیر انجمن ها نباشند و اصطلاحا میشه گفت فردگرایی بیداد میکنه. میتونن به شدت درگیر حاشیه ها بشن! پس حواستون رو جم کنید :) اما در کل میتونم بگم کلاس ادبیات انگلیسی جای خوبیه برای دوست پیدا کردن. تعداد دخترها معمولا بیشتر از پسرهاست! اما بچه ها معمولا فاز ازدواج ندارند و این جو رو ساده تر میکنه!

ورودی ما ورودی 94 بود، و چند تا همکلاسی خارجی داشتیم و دو نفر نیمه خارجی- که یکیشون من بودم. بقیه بچه ها تجربه کار با خارجی ها و تعدادیشون هم تجربه زندگی و تحصیل به زبان انگلیسی رو داشتند و این هم یه نکته مثبت دیگه بود. اکثر ما با علاقه انتخاب کرده بودیم.

اینکه دانشگاه تهران جز انگلیسی هشت تا زبان دیگه هم داشت یه نکته مثبت و جذاب دیگه بود. البته نکته منفی این بود که خیلی از بچه های رشته های دیگه با علاقه انتخاب نکرده بودند و ریزش داشتند، رو این حساب ممکن بود دوست های خودتون در رشته های ژاپنی و اردو رو به ترم سه نرسیده از دست بدید!

Hitting the Romantic Poetry Phase! Sitting like this and reciting odes...
Hitting the Romantic Poetry Phase! Sitting like this and reciting odes...


ادبیات انگلیسی و اسطوره شناسی

پیش نیاز بیشتر درس های ادبیات انگلیسی در دانشگاه های ایران و جهان آشنایی با اسطوره ها و تاریخ تمدن غرب هست. چرا؟ چون این اسطوره ها زبان تفکر و انسان شناسی مردم غرب رو پایه ریزی کردند! خوشبختانه لازم نیست یونانی و لاتین یاد بگیرید، اما باید نگاهی به کتاب های آشنایی با اساطیر بندازید. سایت ها و ویدیوهای جذاب زیادی تو اینترنت و یوتیوب هستند که میتونند کمکتون کنند.

حتی آثار مدرن ادبیات انگلیسی - به خصوصی جنش مدرنیسم در قرن بیستم- اشاره های زیادی به اسطوره ها و تمدن یونان باستان دارند. احتمالا اسم عقده ادیپ و یا کهن الگوهای یونگ رو شنیدید. خب تو درس های اولیه ادبیات انگلیسی قراره داستان پیشزمینه این اصطلاحات رو یاد بگیرید! این کهن الگوها در رشته های فلسفه و روانشناسی و به خصوص سایکوآنالیسز هم جایگاه پررنگی دارند. پس شاید بد نباشه با دانشجوهای فلسفه و روانشناسی هم اتاقی بشید! البته این نظریات به تاریخ علم پیوستند و کلی نقد بهشون وارده پس بهتره بخونید و ازشون رد بشید :).

لذت خوندن متن های حماسی نوشته شده به زبان Old English با لذت شاهنامه خونی برابری میکنه! اسطوره هایی مثل Beowulf و Gilgamesh دید عمیقی درمورد معنای فانی بودن و در عین حال قدرت غیر قابل انکار انسان به شما میدن. نکته جالب درمورد ادبیات غرب اینه که ... بر خلاف ادبیات شرقی که معمولا ما رو دعوت به فروتنی و تفکر میکنه، به عصیان و قدرتنمایی که در ذات بشر هست ارزش خاصی میده!

البته شما معمولا به نسخه هایی که حاشیه نویسی و ساده نویسی شدند نیاز خواهید داشت چون زبان انگلیسی قدیم برای خود انگلیسی زبان های تحصیل کرده هم ممکنه غیر قابل فهم باشه.

ادبیات و هنر، زوج دوست داشتنی!

شما حرف های مشترک زیادی با بچه های رشته های ادبیات نمایشی، ادبیات فارسی و تئاتر خواهید داشت! اما حتما با نقاشی های معروف و مکتب های هنری هم آشنا میشید. Drama از پایه های همیشگی برنامه درسی شماست چه توی کارشناسی چه تو ارشد. البته عجیب هم نیست، خیلی از آثار ادبی بزرگ انگلیسی نمایشنامه هستند.

اجرا کردن تئاتر به زبان انگلیسی باید جزوی از برنامه تحصیلی بچه های ادبیات انگلیسی باشه، اما متاسفانه ممکنه تو بیشتر دانشگاه های ایران این اتفاق نیفته. خودتون دست به کار بشید، نمیتونید توقع داشته باشید شکوه Othello یا نمایشنامه هایی مثل Blasted رو صرفا با خوندنشون درک کنید.

البته درمورد Blasted شوخی کردم، خیلی بعیده بتونید روی صحنه اجراش کنید!

تاریخ تمدن ها در زبان استعمارگران!

وقتی درس شما بیشتر پیش بره، باید با کلیات تاریخ تمدن دنیا یا حداقل کشورهایی که تحت استعمار قرار گرفتند هم آشنا بشید. گرچه استعمار و برده داری حقایق تلخی هستند، اما باعث شدند جنبه های جدیدی به ادبیات انگلیسی - که دیگه به هیچ وجه محدود به مردم انگلیس نمیشه - اضافه بشه.

ادبیات هند، ادبیات آفریقا، و حتی شرق آسیا، و ادبیات مهاجران! آثار زیادی در این دسته ها هستند که به زبان انگلیسی نوشته شدند. مثل آقای ایشی گورو که معرف حضورتون هست، یا جومپا لاهیری، یا حتی غولی مثل ولامیر ناباکوف!

به علاوه باید اعتراف کنیم تعداد زیادی از بهترین ترجمه های ادبی دنیا از زبان های دیگه به زبان انگلیسی نوشته شدند. به عبارت دیگه، اگه میخواهید کتاب هایی به زبان های دیگه مثلا فاوست گوته یا جنایت و مکافات داستایوسکی رو بخونید و تحلیل کنید، ترجمه انگلیسی اون آثار احتمالا بهتر از ترجمه های مشابه به زبان های دیگه خواهند بود.

بازار کار رشته ادبیات انگلیسی؟؟

خیلی از فارغ التحصیل های این رشته وارد شاخه های مختلف تجارت میشن! شاید باورش براتون سخت باشه اما تعداد زیادی از افرادی که در کارشناسی رشته ادبیات انگلیسی رو انتخاب کردند، در ادامه وارد بازاریابی دیجیتال، سیاست و یا مدیریت و گردشگری شدند. البته برای بچه های فارغ التحصیل از ادبیات انگلیسی، گزینه هایی مثل تدریس زبان و ترجمه ادبی هم همیشه روی میز هستند.

فارغ التحصیل های این رشته در ایران هم نرخ بیکاری خیلی کمی دارند، و معمولا رضایت بالایی از تجربه دانشگاهی خودشون دارند. واقعا باید آدم کم ذوقی باشید که از درس های داستان کوتاه و رمان لذت نبرید! و البته انجام دادن تکالیف که ممکنه نوشتن مقاله یا شعر یا نقد داستان باشه حوصله میخواد اما ارزشش رو داره.

اگه سئوالی بود خوشحال میشم جواب بدم.