چرا اومدم ایتالیا

از اونجایی که همش توی خونه ام، گفتم یکم بنویسم.
در معرفی کوتاه خودم بگم که سجادم. از سال ۹۳ تا ۹۸ توی امیرکبیر مهندسی نرم‌افزار خوندم. برنامه‌نویس فرانت اندم و الان هم توی پلی‌تکنیک میلان (Politecnico di Milano) توی رشته مهندسی مخابرات گرایش شبکه‌های کامپیوتری درس میخونم.
تو این پست میخوام کوتاه داستان مهاجرت تحصیلی مو بنویسم.

سال ۹۶ بود که توی یک شرکت کوچیک حدودا ۱۵ نفره کار می‌کردم. حدودای دی بود که کم کم قیمت دلار صعودی شد و از اینور اونور حرفای مختلفی به گوش میرسید. و روز اول فروردین ۹۷ بود که دلار شد ۵ هزار تومن. اونجا بود که قضیه جدی شد. یادمه تا شهریور قیمت دلار به ۱۸۷۰۰ تومن رسید. دیگه همه فهمیدیم چه فاجعه‌ای در حال رخ دادنه. هر کسی هر پول نقدی داشت تبدیل میکرد به دلار و سکه و طلا و ... . قیمت خونه و ماشین هم زیاد شد.
من همیشه برنامه مهاجرت کاری داشتم، ولی قصدم این بود که ارشد رو تو ایران بگیرم، سربازی رو با امریه یا پروژه کسری یا یه روش دیگه اوکی کنم و توی ۲۸ سالگی مثلا از ایران برم مثلا آلمان یا هلند یا استرالیا. قصدم خیلی جدی نبود البته.

ولی وقتی این شرایط بد اقتصادی رو دیدم به خودم گفتم هر چه سریعتر باید برم. هیچ چشم‌اندازی برای آینده‌ی ایران وجود نداشت و همه میدونستیم قراره اوضاع روز به‌ روز بدتر بشه. افرادی که همیشه توصیه میکردن بمونیم داخل ایران کار کنیم هم تصمیم گرفته بودن برن. چندتا از اساتید دانشگاهمون استعفا دادن و مهاجرت کردن. فرض کن یک استاد ۵۰ ساله دانشگاه امیرکبیر، سابقه ۲۰ ساله خودشو ول کنه و مهاجرت کنه. دیگه همه میدونستیم اوضاع ناجوره و فقط دنبال یه راه برای رفتن از ایران بودیم. این تفکرات همه از تیر ۹۷ تا آبان ۹۷ توی ذهن من میچرخید. اون موقع توی خوابگاه زندگی میکردم. تو اتاقمون ۱۱ نفر بودیم و من یادمه شبی نبود که با بچه‌ها از اوضاع داغون ایران حرف نزنیم. خلاصه که آبان ۹۷ تصمیمم قطعی شد که هرجور شده از ایران برم تا ببینم بعدا چی پیش میاد.

من چون میخواستم سریع برم راهی که داشتم مهاجرت تحصیلی بود. برای کانادا باید با استادا مکاتبه ایمیلی میکردم و من وقتشو نداشتم. چون اون موقع آخرای آبان بود و من هیچ چی نداشتم (نه مدرک زبان، نه توصیه‌نامه، نه هیچ چی). خلاصه با پرس و جو از این و اون و سرچ توی اینترنت، تصمیم گرفتم برم ایتالیا. خوبی ایتالیا این بود که برای اپلای فوق لیسانس رقابت خیلی نبود و رزومه من براش کافی بود. من تقریبا قطعی میدونستم ایتالیا پذیرش میگیرم. پس شروع کردم. اول از همه مدرک زبان بود. آخرای آبان آیلتس ثبت نام کردم و ۵ ژانویه آزمون دادم و شدم ۶. خیلی آماده نبودم ولی خب همین برای ایتالیا کافی بود (اینم خوبی دومش بود که نمره آیلتس یا تافل بالا نمیخواد. آیلتس ۶ و تافل ۷۸ برای همه دانشگاه‌هاش و سفارتش کافیه). البته برای بعضی دانشگاه‌هاش مثل پلی‌تکنیک میلان حتی مدرک زبان هم موقع اپلای نیاز نیست و میشه تا زمان سفارت زبان رو اوکی کرد. ولی من چون ۵ تا دانشگاه میخواستم بفرستم قبلش زبان رو اوکی کردم که خیلی هم طول نکشید و دوماهه آماده شد. خلاصه از بهمن ۹۷ شروع کردم به اپلای تا آخرای اسفند. از وسطای عید جواب پذیرش ها اومد که نهایتا چندتا دانشگاه پذیرش گرفتم که بهترینش پلی تکنیک میلان بود که وسطای اردیبهشت ۹۸ اکسپت کردم.

اون موقع درگیر پایان نامه بودم. باید تا شهریور ۹۸ مدارکو آماده میکردم تا ببرم سفارت. چون پایان نامم تکمیل نشد، پذیرشمو دیفر کردم برای ترم دوم (یعنی فوریه ۹۸). خلاصه توی مهر ۹۸ فارغ‌التحصیل شدم و کارای نظام وظیفه و آزادسازی مدرک رو انجام دادم و ۲۰ آذر رفتم سفارت، آخرای دی ویزا گرفتم و ۲۹ بهمن با پرواز ایران‌ایر اومدم میلان ایتالیا.

من اولین باری بود که از ایران خارج میشدم (حتی ترکیه و عراق هم نرفته بودم) و خب اینش برام خیلی جذاب بود. همه چی جدید بود و همش حس میکردم توی بازی GTA هستم. هفته بعد ورودم کرونا توی ایتالیا پخش شد و دانشگاه مجازی شد و هفته بعدش هم قرنطیه سراسری و داستان‌های اون موقع که دوره بدی بود واقعا.