مدیر پروژه و بنیان گذار شرکت بهین فناوران آرکا. عاشق برنامه نویسی و مطالب جدید در حوزه فناوری اطلاعات
مدیر خوب: ریاست، رهبری یا هر دو؟
امروز میخوام راجع به یک مبحث مهم توی شرکتها به خصوص در شرکتهای کامپیوتری باهاتون صحبت کنم. معمولا توی شرکتها افرادی در نقش کارمند و نیروی کار وجود دارند که توسط یک یا چند مدیر، مدیریت میشوند. نقش مدیر برای پیشرفت یک شرکت و دادن روحیه به افرادی که تحت مدیریت وی هستند، بسیار مهم است. یک نکته مهم دیگه که در مدیریت شرکتهای کامپیوتری مهم هست، آشنایی مدیر با مباحث کامپیوتری هست که بتونه بهترین تصمیمات رو بگیره. در ادامه با انواع مدیریت آشنا میشیم.
مدل ریاستی
در این مدل مدیران با تهیه یک سری وظایف و قوانین، نیروی کار خود را به سمت اهداف تعیین شده هدایت میکنند. بیشتر مواقع مدیران بدون نظرخواهی از نیروی کار خود، وظایف را شرح داده و با نظارت خود انتظار رسیدن به هدف را دارند. مدل ریاستی را شاید بشه یک مدل کلاسیک برای مدیریت در نظر گرفت.
مدل رهبری
در این مدل مدیران علاوهبراین که وظایف و قوانین را تعریف میکنند، با نیروی کار خود همراه شده و سعی در به انجام رساندن وظایف به نحو احسنت دارند. نیروی کار ترجیح میدهد مدیرانش به این صورت باشند، مشورت با نیروی کار انجام بدهند و باهم به سوی هدف حرکت کنند.
تجربه من در آرکا
من تقریبا 2-3 سال هست که نقش مدیر پروژه رو در شرکت آرکا برعهده دارم. مدیر پروژه یکی از سختترین نقشها در شرکتهای کامپیوتری هست. مدیر پروژه دائما با نیروی کار درگیر هست و با آنها تعامل داره. یکی از کارهایی که من در شرکت انجام دادم، بحث راجع به تکنولوژیهای مختلف و گوش دادن به صحبتهای نیروی کار هست. همیشه دنبال تکنولوژیهای جدید هستیم و آنها رو باهم مقایسه میکنیم. جوی که در شرکت بهوجود آوردم طوری هست که اعضا هم همیشه پیشنهادهای خودشون رو میدن و من با مقایسه کردن این پیشنهادات بهترین رو انتخاب میکنم. یک نکته مهمی که وجود داره این هست که مدیر باید با نیازها و اخلاق تیم آشنا باشه. بعضی وقتها شده با برخی افراد تیم راجع به گیم، عقاید و روشهای بهتر زندگی کردن صحبت کردیم و این صحبتها هست که باعث ایجاد صمیمیت بین مدیر و نیروی کار شده و تلاش برای رسیدن به هدف و کیفیت کار افزایش پیدا میکنه.
نکته دیگه که وجود داره، در بیشتر شرکتهای کامپیوتری سعی میکنن برروی یک تکنولوژی خاص تمرکز کرده و با اون تکنولوژی پیش برند. این امر نکته مثبتی هست و باعث تمرکز در شرکت میشه، اما نیروی کار در این محیط پیشرفتی نمیکنه. برای همین یکی دیگر از کارهایی که در شرکت آرکا انجام میشه، بحث بر روی استفاده از تکنولوژیهای مختلف برای انجام پروژهها هستش. این اعتماد به نیروی کار وجود داره که نیروی کار از یک تکنولوژی جدید برای انجام یک پروژه استفاده کنه. این ریسک برای مدیر زیاد هست ولی در نهایت باعث پویایی شرکت و افزایش دانش نیروی کار میشه و میتونه یک شرایط برد – برد را ایجاد کنه.
برای اینکه سطح دانش نیروی کار افزایش پیدا کنه، ما هر هفته یک جلسه برگزار میکنیم و افراد یک هفته مهلت دارند راجع به موضوع بحث اطلاعات جمعآوری کنند و اطلاعات رو به اشتراک بگذارند. این کار هم باعث افزایش دانش تیم و ایجاد صمیمیت بین افراد تیم بشه.
یک مدیر خوب باید بتونه در عین همکاری با نیروی کار، برخی تصمیمات رو قاطعانه بگیره. وقتی نیروی کار احساس کنن که نظراتش مورد توجه قرار میگیره، تلاش میکنه انرژی بیشتری برای شرکت بگذاره و این کار هم برای شرکت و هم برای نیروی کار مفید واقع میشه. ازتون ممنون هستم که این پست رو خوندین. امیدوارم براتون مفید واقع شده باشه. خوشحال میشم تجربیاتتون رو در کامنت با من به اشتراک بگذارین ?
مطلبی دیگر از این انتشارات
روش های API نویسی؛ REST یا GraphQL
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی و بررسی IDE و Editor ها
مطلبی دیگر از این انتشارات
بررسی فریمورکهای برنامه نویسی سمت Back-end