هکر ها به جهنم نمی روند


یک عصر بارانی در کافه ای در لندن، پسرک چشم به صفحه نمایش لپتاپ دوخته و آرام، شکار های امروزش را برای یافتن بهترینشان زیر و رو می کند. یک پسورد نامناسب و مقدار زیادی شانس کافیست تا سرور شما هم جزوی از این لیست باشد.

بدون جلب توجه خاصی، هکر کلاه سیاه ما مانند هرکسی آراسته و با رفتار معمولی در کافه به کار خود مشغول است، در واقع دلیل هکر خواندن او در اینجا همان کاریست به آن مشغول است، نه عینک دودی نداشته اش در فضای بسته یا رفتاری فوق غیر عادی.

هکر ها، به رنگارنگی مردمان

پسر چاق و گلوله مانند، به جای پرسه زدن در خیابان های دهه نود آمریکا، پشت یکی از عجایب تازه دنیا نشسته بود که شاید درکش برای خیلی ها زود بود. بله، هکر های در دهه نود میلادی خیلی توی چشم می زدند. اصلا چرا یک پسر نوجوان باید وقت و ایام نوجوانی اش را صرف کار های غیر قابل فهمی بر روی یک ماشین اداری کند و انقدر غذا بخورد تا شبیه به یک گلوله توپ جنگی شود؟ برای کسی که اعتیادش را نداشته باشد قابل فهم نیست، اعتیاد به سیگار یا هیجان یا الکل همگی بالاخره زمانی از اوج افتاده و در نهایت جایی در زندگی روتین باز می کنند که فقط باشند، اما درباره هک و سر و کله زدن با پیچیدگی های روزافزون کامپیوتر اینطور نیست. سرعت پیشرفت علوم کامپیوتر از سرعت پیشروی شما به طرز دیوانه واری بیشتر است و شما دنبال چیزی می دوید که هرگز به آن نخواهید رسید.

به هر صورت، عجیب نیست که چرا "خوره های کامپیوتر" و "نرد ها" و در نهایت "هکر ها" اینقدر توی چشم می زدند، اما حالا و در ابتدای دهه سوم از قرن بیست و یک، افتادن پشت یک کامپیوتر و خوردن و خوابیدن و تکرار این روند آنقدر ها هم روند عجیبی محسوب نمی شود و این دلیلی است که هکر های سال ۲۰۲۰ را همرنگ با هر آدم دیگری در این عصر می سازد.

تفاوت ها پایدارند

در یکی از عصر های بهاری شیراز در باغ جهان نما قدم میزدم و مشتاقانه جوی های نه چندان عجیب باغ را دنبال می کردم و "شبکه" ی تشکیل شده از این جوی ها تمام ذهنم را مشغول می کرد. پس از یک ساعت پرسه زدن و نگاه کردن به بی مصرف ترین جاذبه باغ، به خودم لطفی کردم و سرم را بالا آوردم. آدم ها، آدم ها مثل قبل نبودند. مثل کبک سر هایشان را تا ته درون سیاه چاله گوشی ها فرو کرده بودند و مشغول بودند. در عصر ارتباط، یک آدم تنها در گوشه ی باغ هم در نهایت به یک نفر در این عالم مجازی متصل می شد؛ شاید حالا یک شبکه جذاب تر از جوی های آب پیدا کرده بودم!

هک در معنای لغوی و باطنی مورد بحث بسیاری است و به قولی، از آن بحث های بی سر و تهی است که ارزش مباحثه ندارد. هک در فرهنگ و باطن هرچه که باشد، ریشه در دید و درونیات افراد دارد. اینجاست که همان پسرک همرنگ سال ۲۰۲۱، فرسنگ ها از بقیه جامعه فاصله می گیرد، کافیست پای حرفش بنشینید. هک در دید فنی اصولا کار پر زحمت و گاهی بسیار اعصاب خرد کن است. چه می شود که یک نفر تمام این زحمت ها را گاهی برای هیچ (و اکیدا هیچ) به جان می خرد؟ میلیون ها نفر در جهان به اصول اولیه لازم برای هکر شدن آگاهند و حداقل هزاران نفر تسلط لازم را برای این کار دارند، اما چرا در نهایت عده محدودی "هکر" می شوند؟ شخصی می گفت آمدن در این ورطه هک و هکر بازی بسیار آسان است اما ماندنش، نه. اینجاست که هکر بودن پایش را از علم فراتر گذاشته و به ما ثابت می کند کشش درونی خاص و عجیبی لازم است تا شما را در مرکز این فشار ها نگه دارد و شاید آن ها را برایتان لذت بخش کند.

تفریح عصر جدید

عکس هایشان را ورق میزنم. خیلی خوب میان آن جنتلمن های کت شلواری توی چشم می زنند؛ چند پسر جوان با ظاهر مد روز دهه ۸۰ در یکی از نمایشگاه های الکامپ تهران در همان دهه ۸۰.

از هکر های پیشگام ایران بودند و اکثرا زیر ۲۵ سال سن داشتند. یکی از آن ها پس از سال ها، عکس را مرور می کرد: "اکثرا کار و بارشان را جمع کرده اند و از ایران رفته اند، چند تایی بیکار برای خود می چرخند، عده ای درگیر جاسوس و جاسوس بازی شدند و چندتایی هم یا زندانی اند یا غیب شده اند."

جالب اینکه بسیاری از آن ها پس از مدتی، دست از هک و علوم مربوطه کشیدند و فعالیت شغلی و حرفه ای خود را در حوزه دیگری ادامه دادند. امروز هم اگر آن تیپ های عجیب و غریب دهه ۸۰ را فاکتور بگیریم، اوضاع آنچنان متفاوت نیست. اکثر نوجوانان دنبال راهی برای ورود به این حوزه هستند و اگر پای صحبت هایشان بنشینید، از دست آورد های فوق فضاییشان در هک و امنیت می گویند.

عده بسیار کمی که شانس رهایی از توهم هکر بودن را پیدا می کنند، قسمت سخت کار را گذرانده اند و فقط کافیست بقیه سال های عمرشان را آتش بزنند و در این مسیر قدم بردارند، البته که معمولا راه برگشتی هم هست و برای همین است که از آن عده کم راه یافتگان به دنیای هک، اکثرشان بعد از مدتی "تفریح" و سپس روبرو شدن با واقعیت های زندگی و مشکلات مالی، به این هکر بازی ها پایان می دهند و این را نیز به عنوان یک برگ از زندگیشان به خاطرات می سپارند.

هکر در ۲۰۲۱، متفاوت از گذشته

همه ما تاختن گروه های هکری مثل Anonymous با آن ماسک های معروف یا گروه های هکتیویست که سایت های مختلف را هک می کردند تا پیام خود را برسانند به یاد داریم، هکر هایی که یک صدا اتحاد را فریاد می زدند یا حتی مانیفست معروف هکر ها (توسط Loyd Blankenship) که مدام خوانده می شد و شکاف عمیق میان دنیای هک و بقیه آدم ها را نشان می داد. این یک واقعیت است که وقتی کسی بیشتر زمان بیداری و حتی خوابش را در عالمی نسبتا ایزوله شده از باقی آدم ها می گذراند، تبدیل به یک درونگرای احتمالا افسرده می شود، افسردگی که حس طرد شدگی عمیق و مشترکی به جامعه هکر ها داده و برای همین است که در سال های ۱۹۸۰ تا همین سال های اخیر، گروه های هکتیویست و خشن بسیاری به وجود آمده اند و بیشتر از ابعاد فنی و مالی، موضوعات ایدئولوژیک را هدف قرار می دهند. تمام این ها را به وضوح می توان به شکاف میان دنیای افسرده و دیجیتالی هکر ها و باقی آدم ها ربط داد، شکافی که امروز و در سال ۲۰۲۱ به حداقل رسیده و باقی آدم ها هم زمان بسیار زیادی در دنیای مجازی صرف کرده و به همان دلیل هم افسرده می شوند، انگار که سلاح گروه هایی مثل Anonymous را گرفته باشید! با وقوع این تغییرات سریع در جوامع بین الملل، گروه هایی مثل Anonymous مثل یخی که در دست گرفته باشید آب شدند و حالا فقط نمونه های نادر آثار این نفرت را می توان در هکر های سرخورده ای مشاهده کرد که مثلا آسیب پذیری های حیاتی سیستم ها را فقط برای دل خودشان منتشر می کنند.

هنوز هم می توان از آن هکر های اصیل ماقبل قرن بیست و یکمی پیدا کرد اما واقعیت آن است که امروز هک بیش از تمام چیز هایی که در گذشته بوده، یک علم، تفریح و منبع درآمد (قانونی و غیرقانونی) بی نظیر است. گرچه مشخصا فیلم ها و داستان ها دست از شخصیت های افسانه ای با سبک های زندگی که زمانی وجود داشته اند بر نمی دارند و جلوه هکر ها را مانند قبل، ثابت نگه می دارند.