در خدمت جناب آقای ابوالفضل رنجبران طراح گرافیست و پژوهشگر تاریخ هنر هستیم، و قرار است توسط ایشان در این مقاله به تاریخ هنرهای مختلف ایران، تاریخ هنر خاورمیانه و تاریخ هنر جهان بپردازیم.
ابوالفضل رنجبران از حدیث سلسلةالذهب و خوشنویسی میگوید:

در خدمت جناب آقای ابوالفضل رنجبران طراح گرافیست و پژوهشگر تاریخ هنر هستیم، و قرار است توسط ایشان
در این مبحث به حدیث سلسلةالذهب و خوشنویسی بپردازیم.
جناب آقای رنجبران لطفا مختصری از حدیث سلسلةالذهب و خوشنویسی همراه با ارائه منبع بفرمایید؟
حدیث سلسلةالذهب و خوشنویسی
حدیث سلسلةالذهب از جمله احادیثی است که کتابت آن بسیار مورد توجه هنرمندان خوشنویسی قرار گرفته و در طول تاریخ، آثار متنوعی با انواع مختلف خط، از آن کتابت شده است.کتابت حدیث سلسلةالذهب در هنر کاشیکاری نیز، بهعنوان یکی از هنرهای تزئینی و معماری ایران، نمود یافته و آثار مختلف از آن در اماکن مقدس نصب میگردد.
حدیث سلسلةالذهب
حدیث سِلسِلَةُالذَّهَب حدیث قدسی منقول از امام رضا(ع) در باب توحید و شروط آن است. امام رضا(ع) این حدیث را هنگام عبور از نیشابور به طرف مرو بیان کرد. راویان این حدیث همگی امامان معصوماند تا به پیامبر(ص) و سرانجام به خداوند میرسد. به همین دلیل این حدیث را «سلسلةالذهب» به معنای «زنجیرۀ زرّین» توصیف کردهاند. طبق برخی گزارشها، همزمان با نقل حدیث، بیش از بیست هزار نفر آن را مکتوب کردند.
بر اساس این حدیث، اعتقاد به توحید باعث نجات از آتش جهنم است، ولی امام رضا(ع) خود را شرط این نجات معرفی کرده است. به گفته عالمان شیعه، منظور امام رضا(ع) اعتقاد به امامت است.
متن حدیث سلسلةالذهب
اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا...
خداوند جل جلاله میفرماید: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد «امام رضا»(ع) گفت: «البته» با شرایطش و من جزو شرایط آنم. (شیخ صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵).
این روایت را عالمانی همچون شیخ صدوق(وفات ۳۸۱ق) در کتابهای «توحید»، «الامالی»، «معانی الأخبار» و «عیون اخبار الرضا(ع)»، نیشابوری (وفات ۵۰۸ق) در «روضة الواعظین و بصیرة المتعظین» و طبری آملی(وفات ۵۳۳ق) در کتاب بشارة المصطفی لشیعة المرتضی با سند و الفاظ مختلف و مضمون واحد نقل کردهاند.
در کتاب امالی مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است. برخی با توجه به اینکه این روایت از قرن سوم هجری قمری به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است، آن را حدیث متواتر دانستهاند.
بنابر نقل شیخ صدوق در کتاب التوحید از اسحاق بن راهویه، وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، پس از آنکه اراده کرد به سوی مأمون کوچ کند، مُحدِّثان جمع شدند، و عرض کردند:ای پسر پیغمبر(ص) از شهر ما تشریف میبرید و برای استفاده ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:
«شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم علی بن ابیطالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا(ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّوجلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با صدای بلند فرمود: «با شروط آن و من خود یکی از آن شروط میباشم».
حدیث سلسلةالذهب از جمله احادیثی است که کتابت آن بسیار مورد توجه هنرمندان خوشنویسی قرار گرفته و در طول تاریخ، آثار متنوعی با انواع مختلف خط، از آن کتابت شده است.کتابت حدیث سلسلةالذهب در هنر کاشیکاری نیز، بهعنوان یکی از هنرهای تزئینی و معماری ایران، نمود یافته و آثار مختلف از آن در اماکن مقدس نصب میگردد.
با توجه به اینکه اکثر مخاطبان امام رضا(ع) اهل سنت بودند، حضرت به موضوع امامت اشاره میکند و میفرماید: «و انا من شروطها».
این حدیث معروف به حدیث سلسلةالذّهب [یعنی زنجیرۀ زرّین] است. این نامگذاری به این دلیل است که افراد حاضر در سند حدیث، همگی از معصومان هستند؛ یعنی امام رضا(ع) از امام هفتم و او از امام ششم و او از... تا اینکه به امام اول میرسد و او از پیامبر(ص) و پیامبر از خدا نقل میکند. همچنین این نقل شده که یکی از امیران سامانی، این حدیث را با طلا نوشت و دستور داد آن را با وی در قبر بگذارند. از اینرو، برخی همین قضیه را وجه نامگذاری حدیث به سلسلةالذهب دانستهاند.
شیخ صدوق پس از نقل کلام امام رضا(ع) در کتاب توحید میگوید: معنای سخن حضرت این است که از شروط «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اقرار به امامت من است و اینکه من از جانب خداوند امامی هستم که فرمانبریام واجب است.
با توجه به اینکه این حدیث به مسأله توحید و ولایت اشاره کرده است برخی معتقدند که هدف اصلی این روایت بیان همین پیوند است؛ چرا که مردم نیشابور، از اهلسنت بودند و نگاه آنان به ولایت معصومان، ولایت به معنای فرمانبری (یعنی امامت) نبود. بر این اساس امام رضا(ع) با اشاره به اینکه توحید پناهگاهی قابل اعتماد و اصل دین است، اما مسیر رسیدن به آن، گرفتن حقائق از امام و پیروی از او است.
به رابطه میان توحید و ولایت امامان معصوم در دیگر روایات نیز اشاراتی شده است مانند زیارت جامعه کبیره و علامه مجلسی نیز در شرح این فراز از زیارت جامعه کبیره (مَنْ اَرادَ اللهَ بَدَأَ بِکُمْ وَمَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْکُمْ) احتمالاتی را ذکرکرده مانند این که رسیدن به معارف الهی و مقام رضای او جز با پیروی از امامان معصوم (ع) ممکن نیست، توحید الهی فقط با پذیزش سخن معصومان دست یافتنی است، بدون دریافت علوم از امامان راهی برای رسیدن به توحید وعبادت حقیقی نیست، توحید ودیگر معارف فقط با گفتار امامان و ادله آنان دست یافتنی است، رسیدن به نهایت مراتب توحید تنها در پرتو پیروی از آنان ممکن است، رد کننده سخنان امامان مشرک ست و این که خداشناس حقیقی بی شک پذیرنده تمام سخنان امامان است.
به باور مطهری متفکر معاصر توحید در کلام امام رضا(ع) به این جهت حصن و باروی الهی دانسته شده است که توحیداساس و ریشه است و همانند الف است که به دنبالش همه چیز هست. برخی از محققان نیز حدیث سلسلة الذهب را بیانگر فلسفه سیاسی تشیع و عرفان رضوی و اختصاص داشتن ولایت سیاسی، علمی و معنوی به امامان معصوم(ع) دانستهاند.
منابع اهل سنت حدیث سلسلةالذهب
منابع اهل سنت نیز این حدیث را گزارش کردهاند. در کتابهای حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کردهاند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر برخی بیست هزار نفر و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر[۱۹] گزارش کردهاند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور میدانند. اما افراد معدودی همچون قندوزی در ینابیع الموده به جمله پایانی روایت « وانا من شروطها» اشاره کردهاند. از احمد بن حنبل و اباصلت هروی نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانهای خوانده شود هر آینه عاقل میشود یا شفا مییابد.
در کنار روایت سلسله الذهب معروف میان اهل سنت و شیعه روایتی شبیه آن نیز نقل شده است که البته مضمون متفاوتی دارد. شباهت این دو روایت این است که هر دو حدیث قدسی هستند یعنی محتوا و مفهوم آنها از طرف خداوند به قلب حضرت رسول(ص) القا شدهاند و در سند هر دو روایت ائمه معصومین قرار دارند.
شباهت دیگر این دو روایت این است که هر دو از امام رضا(ع) نقل شدهاند. اما مهمترین تفاوت آنها این است که در این روایت با صراحت به ولایت علی ابن ابیطالب اشاره شده است. شیخ صدوق در کتاب امالی و عیون اخبار الرضا(ع)، شعیری (قرن ششم) در کتاب جامع الأخبار و حسکانی (وفات ۴۹۰ق) از عالمان اهل سنت در کتاب شواهد التنزیل این روایت را نقل کردهاند و محدثان بعد از آنها مکررا این روایت را در کتب خویش آوردهاند.
حدیث سلسلةالذهب از جمله احادیثی است که کتابت آن بسیار مورد توجه هنرمندان خوشنویسی قرار گرفته و در طول تاریخ، آثار متنوعی با انواع مختلف خط، از آن کتابت شده است.کتابت حدیث سلسلةالذهب در هنر کاشیکاری نیز، بهعنوان یکی از هنرهای تزئینی و معماری ایران، نمود یافته و آثار مختلف از آن در اماکن مقدس نصب میگردد.
نکته قابل توجه این که در نقل شیخ صدوق در امالی سند حدیث که به پیامبر رسیده حضرت افزوده که او حدیث ولایت علی(ع) را از جبرئیل و او از میکائیل و او از اسرافیل شنیده واسرافیل از لوح و لوح از قلم و قلم از خداوند متعال نقل کرده است که ولایت علی بن ابی طالب دژ و حصار اوست وهر کس داخلش شود از آتش او در امان است. برخی گفتهاند که نیکوست این روایت را که شامل اسامی معصومان(ع) است را بر کفن بنویسند.
منابع
«امام رضا (ع) با سلسله الذهب به کلیت حدیث اهل بیت (ع) اعتبار بخشیدند»، قدس، تاریخ درج مطلب: ۱۲ شهریور ۱۳۹۳ش، تاریخ بازدید: ۱۴ مهر ۱۴۰۳ش.
شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، تحقیق: هاشم حسینی، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۹ق.
شیخ صدوق، محمد بن علی، امالی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ش.
شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ترجمه علیاکبر غفاری، تهران، صدوق.
شیخ صدوق، محمد بن علی، عیون أخبار الرضا(ع)، تحقیق: مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، ۱۳۷۸ق.
شیخ صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، تحقیق: علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ق.
ابنحجر هیثمی، احمد بن محمّد، الصواعق المحرقة، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۱۷ق.
ابنصبّاغ مالکی، الفصول المهمّة فی معرفة أحوال الأئمّة، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۹ق
حبیبیتبار، حسین، محمدمحسن مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، فصلنامه کلام اسلامی، شماره ۸۵، بهار ۱۳۹۲ش.
حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، تهران، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، ۱۴۱۱ق.
خنجی اصفهانی، ابنروزبهان، مهماننامه بخارا، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
خنجی اصفهانی، ابنروزبهان، وسیلة الخادم إلی المخدوم، قم، انتشارات انصاریان، ۱۳۷۵ش.
ابنجوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص من الأمّة بذکر خصائص الأئمة(ع)، بیروت، مؤسسة اهل البیت، ۱۴۱۷ق.
سمهودی، علی بن عبداللّه، جواهر العقدین فی فضل الشرفین، بغداد، وزارة الاوقاف، ۱۴۰۷ق.
شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار(للشعیری)، نجف، مطبعة حیدریة.
طبری آملی، محمد بن علی، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، نجف، المکتبة الحیدریة، ۱۳۸۳ق.
طوسی، محمد بن حسن، امالی، تحقیق: مؤسسة البعثة، قم، دار الثقافة، ۱۴۱۴ق.
فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، انتشارات رضی، ۱۳۷۵ش.
قندوزی حنقی، سلیمان بن إبراهیم، ینابیع المودّة، قم، دار العراقیة الکاظمیة، و انتشارات محمّدی، چاپ هشتم، ۱۳۸۵ق.
علامه مجلسی، محمدباقر، شرح الزیارة الجامعة الکبیرة، موسسه رافد، چاپ اول، بیتا.
مدیرشانهچی، کاظم، علم الحدیث و درایه الحدیث، قم، انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵ش.
هاشمی شاهرودی، محمود، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسّسه دائرة المعارف فقه اسلامی ۱۳۸۵ش.
یزدی، محمدکاظم، العروة الوثقی، تحقیق: موسسه نشر اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
امام رضا(ع) با حدیث سلسلة الذهب فلسفه سیاسی تشیع را تبیین کرد، خبرگزاری مهر، تاریخ درج مطلب: ۳ مرداد ۱۳۹۷ش.
در پایان:
جا دارد که از دلسوزی، همراهی و توجه اساتید معظم و متعهد و متدین و مجاهد خود در تعلیم و تربیت و انتقال معلومات و تجربیات ارزشمند فرهنگی و هنری، برای کسب علم و هنر و دانش خوشنویسی و گرافیکی، بر خود وظیفه میدانم در کسوت شاگردی از زحمات ارزشمند استاد مسعود نجابتی و عبدالرسول یاقوتی تقدیر و تشکر نمایم.
شاگرد شما، ابوالفضل رنجبران
© کلیه حقوق متعلق به صاحب اثر و پرتال فرهنگی راسخون است. استفاده از مطالب و آثار فقط با ذکر منبع بلامانع است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابوالفضل رنجبران از دگرگونی در خط کوفی میگوید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابوالفضل رنجبران از سیر تحولات خط عربی میگوید:
مطلبی دیگر از این انتشارات
ابوالفضل رنجبران از چلیپانویسی میگوید: