او

همه ما در زندگی او یی داریم که قلب و ذهن مارا تسخیر میکند و به ثانیه ها و لحظاتمان هیجان میدهد.

آن او صورتمان را به سرخی شقایق و چشمهایمان را به درخشش آب زیر نورماه در می آورد و باعث لرزش قلب هایمان میشود ؛ لرزشی که عقل را از کار می اندازد و پاهایمان را سست میکند .در حضور او هر چقدر هم سعی کنیم خونسرد باشیم باز هم روزی ، جایی ، پرده احساسات از بین میرود و ما را رسوا میکند ...

او ی من با او ی تو تفاوت دارد چه از نظر باطن و چه از نظر ظاهر ولی چند ویژگی مشترک آنهارا #او میکند.در واقع در ژرفای اندیشه هایمان صدایشان همچون آوایی آهنگین و موزون و سیمایشان محسور کننده است.

هرکس او یی دارد ،بعضی قلبشان از آن آگاه است ،بعضی عقلشان و بعضی هم قلب و هم عقلشان ...

پس چرا گاهی با بی رحمی آنهارا انکار میکنیم؟

دیگر با خودمان که میتوانیم صادق باشیم نه؟؟