یه نویسندم که کلمات، تازه بهش سلام کردن instagram:@ali.heccam_ t.me/Alinssr_ ali.heccam@gmail.com
تکرارِ دیشب، بدونِ عکس
دختر عینکی گفت ترس میتواند موجب کوری شود. حرف از این درستتر نمیشود. هرگز نمیشود. پیش از لحظهای که کور شدیم، کور بودیم. ترس کورمان میکند. ترس ما را کور نگه میدارد.
#کوری
#ژوزه_ساراماگو
کاش یکی بیاید و صدای ترانهاش را بلند کند. ترانهای پخش کند که حال آدم را خوب کند. از آنهایی که نخواهی بروی سرش داد بزنی: « آهای یارو! صداش رو بیار پایین!! مگه گوشِ مُفت گیر آوردی؟ » از آنهایی که خلوتت را بر هم بزند. دودستی بِکِشَدت بیرون، از دنیایی که به اجبار، تو را در خود غرق کرده و وِلکُنت نیست!
منظورت را صادقانه بر زبان بیاور؛ حتی اگر تجاوز است! باور کن حتی اگر طفره بروی، نگاهت این را خیلی قبلتر از تو بیان میکند. پس بیا و با هماهنگ کردنِ این دو عنصر، کار را برای خودت راحت کن. باور کن این برایم به تجربه ثابت شده است که صداقت باید در هر شرایطی رعایت شود؛ حتی اگر به ضررت تمام شود! میدانی، آخر این ضرر، تنها برای افکارت است و هرچیزیست که به فرمانِ اوست؛ روح ( یا همان نیروی درون ) به چیزی متفاوتتر از آن نیاز دارد. امتحانش ضرری ندارد!
دوست دارم کنارم باشد اما برای چه!؟
آری. این روزها در پی یافتن پاسخی برای چالشهایی هستم که این سوال، معنای بهتری به آنها میدهد. احساس میکنم این چراغیست که فرداهایم، بیشتر از هرچیزی به آن نیاز دارد؛ بیشتر از کاغذهای سبز و آبی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
زندانی به نام وجود!...
مطلبی دیگر از این انتشارات
حق انتخاب
مطلبی دیگر از این انتشارات
پاورقی!