^_^ Enfp ^_^
○رویای حبابی
( به نام خدا)
تمام مدت منتظرش بودم ، چه شبایی که از استرس رسیدن بهش خوابم نبرده بود .
چیزی که همیشه آرزوشو داشتم حالا اینجاس کنار من ، بهش نگاه میکنم یاد همه روزایی میفتم که حسرت دیدنشو داشتم مگه من همینو نمیخواستم چرا دیگه خوشحال نیستم ؟
صادقانه بگم : الان که بهش رسیدم دیگه مثل قبل دوسش ندارم ...
فک کنم حالا یه اسم براش پیدا کردم : رویای حبابی
دقیقا مثل آرزو و رویایی که تا وقتی بهش نرسیدی خیلی قشنگه اما تا به دستش میاری مثل حباب میترکه و از بین میره
خلاصه ... دیگه صبحا بهش نگاه نکردم و شبا با یادش نخوابیدم فقط کم کمنمیدونم چی شد که رفت تو ایستگاه فراموش های ذهنم
البته هر ازگاهی دلتنگ اون حس انتظاری میشم که قبلا براش داشتم
و فک کنم الان دیگه وقتشه که بگم : خداحافظ رویای حبابی ♡
Goodbye bubble dream......
نوشته : Zoha_ Ghm
امروز به وقت ۱۰ تیر ۱۴۰۱
( شاید کمی دلنوشته *_*
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرت نوشته ای از آنتوان چپق
مطلبی دیگر از این انتشارات
پاورقی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
شیشهایترین آینه اتاق.