مهارت نه گفتن : مهارتی که باید به کودک خود بیاموزید
یادگیری مهارت نه گفتن، یکی از بهترین کارهایی است که میتوانید برای خودتان انجام دهید، بااینحال بسیاری از مردم این کار را بسیار دشوار میدانند. چرا؟ چون میخواهند دوست داشته شوند. جالب اینجاست که برخلاف چیزی که فکر میکنید اگر شما در زمان مناسب نه بگویید، مردم شما را بیشتر دوست خواهند داشت و بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت!
قطعاً وقتی از پسرتان میخواهید اتاقش را تمیز کند یا از دخترتان میخواهید تلویزیون را خاموش کند و برای خواب آماده شوند، شنیدن “نه” آزاردهنده و رنجش آور است. اما علیرغم نبرد اراده و خواستههایی که گاهی اتفاق میافتد، توانایی نه گفتن و معنی کردن آن یک مهارت ارزشمند زندگی است.
همانطور که کودکان بزرگتر میشوند به روشهای متعددی مورد آزمایش قرار میگیرند و مطمئناً در بزرگسالی با موقعیتهای زیادی روبرو میشویم که باید ظرفیت و اعتمادبهنفس نه گفتن را داشته باشیم.
در این مطلب قصد داریم راهکارهایی را برای کمک به بهبود این مهارت در کودکان و دانشآموزان و حتی افراد بزرگسال ارائه دهیم.
نه گفتن در بسیاری از جنبههای زندگی فرزندان ما پیامدهای ارزشمندی دارد:
- برای حفاظت: وقتی به یادگیری نه گفتن فکر میکنید، اولین چیزی که ممکن است به ذهن شما برسد، امنیت شخصی فرزند شما است. ما باید به کودکان بیاموزیم که در صورت تهدید سلامتی یا امنیت آنها، نه بگویند. در مورد سوءاستفاده جسمی یا جنسی، بارها گفتن “نه! ” همراه با اقدامات محافظتی مانند لگد زدن، فریاد زدن، فریاد زدن برای کمک و غیره از اهمیت حیاتی برخوردار است. کودکان باید بدانند هرگز کسی مجاز نیست بهگونهای به آنها دست بزند که باعث ناراحتی آنها شود و نه گفتن اولین دفاع آنها است.
- برای حفظ هویت: از ما خواسته میشود کارهای زیادی را در زندگی انجام دهیم، برخی خوب، برخی نهچندان خوب. برخی از فعالیتها ممکن است برای ما جالب باشد، برخی ممکن است نه. با آموزش نه گفتن به کودکان، این به آنها اجازه میدهد تا اعمال خود را تنظیم کنند، ترجیحات شخصی را مشخص کرده و به نظرات خود پایبند باشند.
- برای ایجاد تصور مثبت از خود: توانایی احترام گذاشتن و اعتمادبهنفس برای خود، به عزتنفس خوب کمک میکند. نه گفتن نیز یک ابزار قاطع است که به توسعه قدرت و استقلال کمک میکند.
چرا نه بگوییم:
۱) مردم به شما احترام خواهند گذاشت: افرادی که در تلاش برای دوست داشته شدن به همه چیز بله میگویند، بهسرعت بهعنوان فرد مطیع و بلهقربانگو شناخته میشوند. وقتی به کسی نه میگویید، به او اطلاع میدهید که مرزهایی دارید. شما نشان میدهید که برای خود احترام قایل هستید و اینگونه است که احترام دیگران را به دست میآورید.
۲) مردم در واقع شما را مورد اعتماد تر میبینند: اگر تنها وقتی زمان و توانایی واقعی برای انجام یک کار بزرگ را داشته باشید، بله بگویید، آنگاه بهعنوان فرد مورد اطمینان اعتبار پیدا خواهید کرد. اگر به همه چیز بله بگویید، در همه موارد مقید و محدود میشوید و کار را بهصورت بد انجام خواهید داد.
۳) هنگامی که در انجام وظایف انتخابگر هستید، نقاط قوت طبیعی خود را تقویت خواهید کرد: اگر بر چیزهایی تمرکز کنید که در آنها مهارت دارید، میتوانید استعدادهای طبیعی خود را ارتقا دهید. بهعنوانمثال، اگر شما یک نویسنده عالی هستید اما بهعنوان یک هنرمند عالی نیستید، ممکن است داوطلبانه برای نوشتن سخنرانیها اقدام کنید، اما نباید برای تهیه پوسترهای باشگاه خود که جنبه هنری هم دارد ثبتنام کنید. بر نقطه قوت خود تمرکز کنید و مهارتهای خود (و تجربه خود) را برای دانشگاه تقویت کنید.
بیشتر بخوانید (راهکارهای شناسایی نقاط قوت و بهبود زندگی فردی و شغلی)
۴) زندگی شما کمتر استرسزا خواهد بود: ممکن است وسوسه شوید که به بقیه بله بگویید تا رضایت آنها را جلب کنید. در بلندمدت، فقط با این کار به خود و دیگران آسیب میرسانید. شما با اضافهبارتان به خودتان استرس میدهید، و زمانی که متوجه میشوید مجبورید آنها را ناامید کنید، استرس بیشتری را تجربه میکنید.
چه موقع باید نه گفت:
هرگز نباید به معلم، دوست یا یکی از اعضای خانواده خود که فقط از شما میخواهد به مسئولیتهای خود عمل کنید نه بگویید. نه گفتن به یک تکلیف کلاسی فقط به این دلیل که شما به دلایلی تمایلی به انجام آن ندارید، درست نیست. این یک تمرین برای گستاخی نیست.
وقتی کسی از شما میخواهد که از مسئولیتهای واقعی خود خارج شوید و از محدوده راحتی خود خارج شوید تا کاری را انجام دهید که خطرناک است. یا کاری که بیش از حد بر شما تأثیر میگذارد و بر فعالیت آکادمیک و اعتبار شما تأثیر میگذارد، نه گفتن مشکلی ندارد و خوب است.
بهعنوانمثال:
- اگر معلمی به شما پیشنهاد میدهد که سرپرست انجمن یا کانونی که او توصیه میکند شوید، اما برنامه شما از قبل فشرده شده است.
- یک شخص محبوب از شما میخواهد در انجام تکالیفش به او کمک کنید ولی وقت نداشته باشید.
- اگر کسی از شما میخواهد که تکالیفشان را برایشان انجام دهید.
- اگر کسی از شما میخواهد اطلاعاتی را که در امتحان بود به او بدهید (اگر بعداً با همان معلم کلاس داشته باشند).
نه گفتن به کسی که واقعاً به او احترام میگذارید بسیار دشوار است، اما متوجه خواهید شد که در واقع وقتی از خود جرئت کافی برای نه گفتن را در موارد درست نشان میدهید، از آنها احترام دریافت خواهید کرد.
کارهای زیادی وجود دارد که میتوانید برای کمک به فرزندتان در هنگام یادگیری نه گفتن انجام دهید:
- برای نظرات آنها روی باز نشان دهید: اگر فرزندان ما بتوانند نظرات متفاوت خود را به شیوهای مؤدبانه به ما ابراز کنند و ما به آنها بازخورد مثبتی بدهیم، به آنها میآموزد که چگونه با اطمینان و احترام افکار خود را به اشتراک بگذارند.
- مهارتهای ارتباطی غیرکلامی خود را نشان دهید: از مهارتهای ارتباطی غیرکلامی خوبی مانند برقراری ارتباط چشمی و استفاده از زبان بدن مناسب که با زبان گفتاری مطابقت دارد، الگو بگیرید.
- توضیح دهید که ممکن است یک “نه” ساده همیشه کافی نباشد: به فرزند خود در مورد ارائه توضیح زمانی که میگویند “نه” بیاموزید. بهعنوانمثال، “نه، منبعد از مدرسه به بازی نمیروم زیرا فردا امتحان مهمی دارم و باید درس بخوانم”. البته صداقت در توضیح دادن را هم یادآور شوید تا ترکیب صداقت و شجاعت “نه” درست را نتیجه بدهد.
- به آنها اطلاع دهید که گاهی اوقات تکرار لازم است: وقتی صحبت از فشار همسالان میشود، یکبار نه گفتن همیشه این کار را انجام نمیدهد. کودکانی که مایلاند بارها و به طرق مختلف نه بگویند این پیام را ارسال میکنند که در تصمیمات خود محکم خواهند ماند.
- توضیح دهید که نه گفتن به معنای طرد کردن نیست: رد کردن درخواست، رد کردن یا طرد کردن شخص نیست. به فرزند خود اطمینان دهید که تضاد علایق و اختلافنظرها بخشی از روابط انسانی است.
چند نکته برای تقویت مهارت نه گفتن:
اگر از شما خواسته شود کاری جدید، بزرگ و مهم انجام دهید، چه چیزی را کنار خواهید گذاشت؟
این یک گام اول کلاسیک است. با فرض اینکه در حال حاضر ظرفیت کاری شما پر است و درخواست انجام کارهای اضافی به شما میرسد، مطمئناً وقتی چیز دیگری را حذف میکنید، میتوانید آن کار جدید را به لیست کارهای خود اضافه کنید. از نظر استراتژیک، این امر منطقی است و امیدوارم چیزی که اضافه میکنید باید بسیار مهمتر از چیزی باشد که در حال کنارگذاشتن آن هستید.
از منطق استفاده کنید نه بهانه یا احساس
نه گفتن با احساسات و یکسری بهانههای نیمه دلخواه به شخصی که از شما میخواهد کاری را انجام دهید، فقط میتواند احساسات بیشتری ایجاد کند. این معمولاً و بهصورت فوری محرک رفتارهای منفی سریع برای همه افراد درگیر است؛ بنابراین هوشمند باشید؛ هنگام نه گفتن از منطق استفاده کنید.
“متأسفم، من الان سرم خیلی شلوغ است اگر تعداد کار بیشتری اضافه کنیم، کیفیت انجامشان آسیب میبیند. اگر این مهمتر است، بیایید آن را انجام دهیم و تصمیم بگیریم که چهکار دیگری را انجام نخواهیم داد … “.
هرگز فوراً “بله” نگویید
متشکرم که در این مورد از من خواستید که در انجام آن کمک کنم. من دوست دارم کمک کنم، اما اجازه بدهید بقیه کارهایم را هم چک کنم و خیلی زود اطلاع بدهم.
هیچ اشکالی ندارد که وضعیت را ارزیابی کنید، همه چیز را بفهمید، و سپس با شخص درخواستکننده تماس بگیرید. توسعه و تمرین این مهارت مهم است زیرا این امر همچنین مانع از آن میشود که افراد خلافکار از شما بخواهند کارهایی را بدون درنظرگرفتن جوانب آن انجام دهید.
در صورت تمایل جایگزین ارائه دهید
اگر دوست دارید، جایگزین پیشنهاد دهید. یا اگر فکر نمیکنید فرد مناسبی برای درخواست هستید، پس شخصی را پیشنهاد دهید که فکر میکنید مناسبتر است. اگر در حال حاضر از لحاظ وقت یا مشغله و… آزاد نیستید که آن کار را انجام دهید، اما دوست دارید درگیر انجام آن شوید، سپس زمان دیگری را پیشنهاد دهید که در آن آزاد هستید. اگر موضوعی وجود دارد که فکر میکنید مشکلی است، به آن اشاره کنید تا بتوانید به او در بهبود کمک کنید.
انجام این کار خوب به نظر میرسد اما اگر جایگزینی به ذهنتان نرسید ملزم به انجام آن نیستید.
بیشتر بخوانید (توهم پیشرفت و راهکارهای مقابله با آن)
چگونه نه بگوییم:
ما به مردم بله میگوییم زیرا این کار آسان است. یادگیری نه گفتن مانند یادگیری هر چیزی است: در ابتدا واقعاً ترسناک به نظر میرسد، اما وقتی یاد گرفتید بسیار مفید خواهد بود! ترفند نه گفتن این است که آن را محکم و بدون بیادبی انجام دهید. شما باید از مردد و بیاراده بودن خودداری کنید.
در اینجا چند مثال تمرینی دارد که میتوانید با آن ها تمرین کنید:
- اگر معلم از شما میخواهد مسئولیت بیشتری را نسبت به نیازتان بر عهده بگیرید: خیلی ممنونم که به من فکر کردید، اما باید بگویم نه. در حال حاضر بیش از حد برنامهریزیشدهام.
- اگر معلم از شما خواست کاری را انجام دهید که احساس راحتی نمیکنید: به نظر میرسد که این یک فرصت عالی برای کسی باشد، اما فکر کنم برای من مناسب نیست.
- اگر کسی میخواهد شما تقلب کنید: متأسفم، من تکالیف خود را به اشتراک نمیگذارم. این باعث میشود که هر دو ما را دچار مشکل شویم.
- اگر کسی سعی میکند کاری را به شما تحمیل کند: شرمنده ولی در حال حاضر وقت ندارم کار خوبی در این زمینه انجام دهم.
- یا اگر کسی سعی میکند کار زیاد از حدی به شما واگذار کند: من نمیتوانم این کار را انجام دهم زیرا فردا کار زیادی برای انجامدادن دارم.
- اگر کسی سعی میکند حل مشکلی را به شما واگذار کند ولی شما زمان ندارید یا توانایی حل آن را ندارید: من شرایط شما را درک میکنم، اما پاسخی برای شما ندارم.
توجه داشته باشید که اینها مثالهایی برای شرایط مشابه بود ولی برای هر شرایطی دلیل واقعی و منطقی خاص خودش وجود دارد و تحت هر شرایطی سعی کنید با صداقت تمام پیش بروید و با شجاعت دلیل واقعی عدم پذیرش چیزی را بیان کنید. صداقت یکی از مهمترین مؤلفهها در تمرین نه گفتن است که باید رعایت شود تا به شجاعت واقعی دست یابید.
زمانی که باید بله بگویید:
زمانهایی پیش میآید که میخواهید نه بگویید اما نمیتوانید. اگر بر روی یک پروژه گروهی کار میکنید، باید بخشی از کار را به عهده بگیرید، اما نمیخواهید برای همه چیز داوطلب شوید. وقتی باید “بله” بگویید، میتوانید این کار را با شرایط محکم انجام دهید.
ممکن است “بله” مشروط لازم باشد، اگر میدانید که باید کاری انجام دهید اما میدانید که همهوقت و منابع را ندارید. یک مثال از بله مشروط این است: “بله، من پوسترهای باشگاه را میسازم، اما هزینه تمام لوازم را نمیتوانم بدهم.”
ماهیت مهارت نه گفتن
“نه” قدرتمند است. “نه” مانند یک تن آجر بهخصوص زمانی که انتظارات بالایی داشتید ضربه وارد میکند. اغلب اوقات، ما چنین احساسی داریم زیرا “نه” به ما گفته شده است. در مواقع دیگر، ما خودمان در حال “نه” گفتن نمیبینیم. ولی این مهارت مهمی است. بیایید متفاوت به آن فکر کنیم. میتوانید از “نه” به نفع خود استفاده کنید.
کنی نگوین میگوید: “نه یک سپر محافظ است.” اغلب اوقات والدین شما به چیزهایی که در کودکی از آنها خواستهاید نه میگفتند. حالا شما همین کار را با بچههای خود میکنید. نه به این دلیل که از آنها متنفر هستید بلکه به این دلیل که گاهی اوقات آنچه آنها درخواست میکنند آنها را به خطر بیشتری میکشاند. “آیا میتوانم شب بیرون بروم؟” “نه” شب بیرون رفتن کار درستی نیست …
مهارت نه گفتن و ارتباط آن با زمان
“نه” گاهی منجر به آزادی میشود. گفتن “بله” به هر چیزی که برای شما پیش میآید میتواند منجر به اسارت شود. شما ۲۴ ساعت در روز وقت دارید و نمیتوانید هر کاری را که به آن بله میگویید انجام دهید. وقت بگذارید و “نه” بگویید و آن را بهعنوان آزادکردن زمان برای انجام کارهای دیگر در فهرست اولویتها در نظر بگیرید.
اغلب اوقات افراد برای “نه” گفتن مشکل دارند زیرا ارزشهای خود را تعیین نکردهاند. هنگامی که ارزشهایتان برای شما شناخته شده باشد، گفتن “نه” آسان خواهد بود. “دوستداری سیگار بکشی؟” “نه”. وقتی هر چیزی که به شما پیشنهاد میشود با آنچه شما دوست دارید مغایرت داشته باشد، یک “نه” است. برای ارزیابی ارزشها، اولویتها و روابط خود وقت بگذارید. وقتی این کار انجام شد، میتوانید بدون فکر و با بیش زمینه آگاهی “نه” بگویید
“نه” گفتن بخش مهمی از استفاده از وقت شما است. اگر در “نه” گفتن با مشکل روبرو هستید، به این طریق فکر کنید. وقتی برای حضور در جایی “بله” میگویید، به این معنی است که شما برای حضور پیداکردن در جایی دیگر “نه” میگویید. اما وقتی اولویتهای خود را تعیین کردهاید، بهراحتی میتوانید “نه” بگویید. به یاد داشته باشید، هر بار که به چیزی بله میگویید، به هر چیز دیگری نه میگویید.
در اینجا نقلقولهایی درباره مهارت نه گفتن آورده شده است که ممکن است کمککننده باشد:
“یکی از کلیدهای روابط موفق یادگیری نه گفتن بدون احساس گناه است تا بتوانید بدون رنجش بله بگویید.” بیل کرافورد
“تفاوت بین افراد موفق و افراد بسیار موفق این است که افراد بسیار موفق تقریباً به همه چیز نه میگویند.” – وارن بوفه
“بگذارید امروز یک شروع جدید برای شما رقم بخورد. به خود اجازه دهید نه بگوید بدون احساس گناه، بدخواهی یا خودخواهی. هرکسی که ناراحت میشود یا از شما انتظار دارد که دائماً بله بگویید، بدیهی است که منافع شما در قلب او نیست. همیشه بهخاطر داشته باشید: شما حق دارید بدون نیاز به توضیح دادن خود نه بگویید. با تصمیمات خود در آرامش باشید. ” – استفانی لاهارت
“نه گفتن را در شرایطی بیاموزید که نه گفتن دشوار است، جایی که ممکن است به معنای اخراج باشد. بههرحال نه بگویید، زیرا میتواند شما را به فرصتهای بیشتری برساند”. – ساموئل داش
“هنر رهبری نه گفتن است، نه گفتن بله. بله گفتن بسیار آسان است. ” – تونی بلر
“وقتی به دیگران بله میگویید، مطمئن شوید که به خودتان نه نمیگویید.” – پائولو کوئلیو
“به همه چیز نه بگویید تا بتوانید به یک چیز بله بگویید.” – ریچی نورتون
“شما میتوانید یک فرد خوب با قلب مهربان باشید و همچنان نه بگویید.” – لوری دشنن
در پایان یادآوری این مطالب خالیازلطف نیست:
با آموزش مهارت نه گفتن و معنای آن به فرزندان خود، آنها قادر خواهند بود با اعتمادبهنفس، استقلال و عزتنفس با زندگی روبرو شوند. نه گفتن یکی از مهارتهای مهم در زندگی میباشد که در زمانهای مختلف، زندگی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد؛ بنابراین سعی کنید این مهارت را در خود و فرزندانتان تقویت کنید. اما این مورد را بهخاطر داشته باشید که مهارت نه گفتن با گستاخی و سرکشی کردن کاملاً متفاوت است.
این مهار کمک میکند فرد در مواجهه با درخواستها آنها را بسنجد و طبق ارزشها و مرزبندیها و زمان و توانایی خود درباره آن ها تصمیم بگیرد و با صداقت و شجاعت دلیل منطقی و واقعی عدم پذیرش چیزی را در ذهن داشته یا توضیح دهد.
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه عاقلانه تصمیم بگیریم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
یادگیری مداوم را به یک فرایند روتین برای خود تبدیل کنید
مطلبی دیگر از این انتشارات
شغل شما مقدم بر انتخاب رشته تحصیلیتان