نقش والدین در انتخاب رشته و موفقیت فرزندان/ هدایت نه تحمیل
باید بگوییم دیگر کسی نیست که اهمیت انتخاب رشته و شغل برایش آشکار نشده باشد. با افزایش تعداد افراد تحصیلکرده در رشتهها و زمینههای مختلف، این سؤال اساسی برای والدین ایجاد شده است که موفقیت فرزندان در چه چیزی تعریف میشود و کدام مسیر و رشته تحصیلی میتواند آیندهی کاری بهتری برای فرزندم به ارمغان بیاورد.
البته درصد بیشتری از خانوادهها این موضوع را به خاطر موقعیتهای مالی مورد بررسی قرار میدهند، این در حالی است که انتخاب رشته و شغل مطابق با استعدادها و توانمندیهای فرد از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که عدم وجود این تطابق نمیتواند موفقیت فرد را تضمین کند و درآمد مناسبی برای او داشته باشد. اهمیت حضور آگاهانهی والدین در کنار دانشآموزان ما را بر آن داشت تا در مطلبی با این عنوان مطالبی مهم را برای شما ارائه دهیم.
اهمیت حضور والدین در انتخابهای دانشآموزان
امروزه شرایط با گذشته تفاوت بسیاری کرده است و دیگر خانوادهها فقط مسئول ایجاد شرایط رفاهی مناسب برای فرزندان خود نیستند، بلکه آنها باید در تمامی مراحل زندگی و انتخابهای فرزندان خود نقشی پررنگ و مؤثر داشته باشند. شاید از خانوادههای خود بسیار شنیدهایم که والدین آنها حتی مقطع تحصیلی فرزندانشان را نمیدانستند! امروزه با اهمیت یافتن تحصیلات دانشگاهی در هر شغل، وظایف خانوادهها نیز بیشتر است.
البته زمانی که سخن از حضور والدین داریم منظورمان حضوری آگاهانه است نه تحمیلی و اجباری، آنهم به سبب چشم و همچشمی یا تحقق رؤیاهای ازدسترفتهی خود!
در اینجا بحث پیرامون خانوادههایی است که با داشتن اطلاعاتی کافی از استعداد، توانمندیها و علایق فرزندان خود و حضور مستمر و جدی در کنار آنها و صدالبته مشورت با مشاوران تحصیلی، فضایی مناسب برای انتخاب رشتهی فرزندان خود ایجاد میکنند.
بستر خانواده محل نقش گیری شخصیت و شکوفایی استعدادها و شکلگیری علایق انسانها است، و هیچ شخصی بهتر از والدین انسان از اخلاق و روحیات و تواناییهای فرزند خود آگاهی ندارد و این امر میتواند به خودآگاهی فرزندان کمک بسیاری کند. در اینجا بحث ما انتخاب رشته توسط والدین نیست، این خود فرد است که باید تصمیم نهایی را بگیرد. بحث ما اهمیت و نقش خانواده در کمک به فرزندانشان در این انتخاب مهم و سرنوشتساز است.
نقش والدین در خودآگاهی و موفقیت فرزندان
هر شخصی دارای توانمندی، استعداد، علایق و مهارتهای متفاوتی با دیگر افراد است. حتی فرزندان یک خانواده نیز دارای این تفاوتها هستند و هیچکس شبیه دیگری نیست. برای گرفتن یک تصمیم درست در زندگی شغلی و فردی، افراد باید با این خصوصیات و ویژگیهای خود آشنایی کامل داشته باشند تا بتوانند در مسیر درست گام بردارند.
در این مرحله نقش والدین میتواند تأثیر خوبی داشته باشد. والدین باید با انتقال درست اطلاعات در آشنایی و خودآگاهی فرزندانشان به آنها کمک کنند. البته باید توجه داشت والدین باید زمینهی اطلاعات خود را با مطالعه و تحقیق بالا ببرند تا اطلاعاتی که ارائه میکنند درست باشد.
متأسفانه برخی از خانوادهها به علت عدم آگاهی اطلاعات غلطی را در اختیار فرزندانشان قرار میدهند که باید برای جلوگیری از این امر با مشاوران حرفهای در این زمینه مشورت کنند.
نقش تحمیلی خانوادهها و سردرگمی دانشآموزان
در شرایط فعلی، خانوادهها بیشتر روی رشتههایی تمرکز دارند که آینده و بازار کار و صدالبته درآمد خوبی عاید فرزندانشان کند. به عبارت بهتر سعی دارند فرزندانشان به سمت شغلهای دولتی سوق پیدا کنند که این امر موجب رشد فزایندهی رشتههایی شده است که بعد از مدتی با اشباع آنها مواجه گشتهایم.
در دهههای قبل که شغلهای مهندسی بهقولمعروف روی بورس بودند و درآمد بالایی داشتند، خانوادهها با تحمیل رشتههای مهندسی موجب سردرگمی فرزندانشان شدند درصورتیکه شاید فرزندانشان در این زمینه هیچ علاقه و استعدادی نداشتند.
با اشباع این رشتهها در حال حاضر رشتههای پزشکی جای رشتههای مهندسی را گرفتهاند که صدالبته با توجه به تعداد ظرفیتهای دانشگاهی رشتههای پزشکی حدود ۸۰ درصد دانشآموزان رشتههای تجربی حتی نمیتوانند وارد دانشگاه شوند و بهترین روزهای عمر خود را در حسرت دکتر شدن پشت کنکور میگذرانند، غافل از اینکه کمکم این رشتهها نیز دارند از رونق میافتند.
بهتر است قبل از تحمیل رشتههای خاص به فرزندان خود بیشتر روی تواناییها، مهارتها و علایق فرزندان خود دقت کنیم و بعد از این مرحله اطلاعات کافی در مورد شرایط ، بازار کار و آیندهی رشتههای مختلف اطلاعات درستی در اختیار فرزندان خود قرار دهیم تا شرایط را برای انتخاب درست آنها و موفقیت فرزندان آسانتر کنیم.
خانوادهها در این مرحله وظایف مهمی بر عهده دارند مانند:
خانوادهها نباید علایق شخصی و رؤیاهای ازدسترفتهی خود را به فرزندانشان تحمیل و القا کنند و باعث ایجاد علایق کاذب در آنها شوند و یا با دخالتهای بیشازحد خود سبب ایجاد ترس و استرس در فرزندانشان شوند. در راهنمایی و هدایتهای خود باید جانب احتیاط را رعایت کرده، افراطوتفریط را کنار بگذارید.
خانوادهها برای موفقیت فرزندان شان باید کنار آنها باشند نه در مقابلشان!
خانوادهها باید از تعصبات بیجا پرهیز کنند و واقعگرا باشند. والدین باید بدانند هر انسانی میتواند در یک زمینه بسیار خوب باشد و در زمینهی دیگری ضعیف عمل کند.
در جوامع ما اینگونه احساس میشود برای مثال فردی که نمرهی ریاضی بالاتری دارد باهوش است در غیر این صورت او را ناتوان میشناسند و این تصور غلط میتواند آیندهی افراد را به نابودی بکشاند. والدین با داشتن اطلاعاتی در مورد انواع هوشها و تواناییهای فردی میتوانند به این نکته پی ببرند که فرزند آنها نیز مانند همهی انسانها دارای برخی ویژگی و تواناییهای خاص است و اگر آنها را کشف کند و در مسیر درست گام بردارد زودتر به موفقیت میرسد.
مقایسهی فرزندان خود با دیگران حتی اعضای خانواده از جمله اشتباهات رایج خانوادهها است. مقایسه و یا اجبار کردن افراد به تقلید کردن از دیگران میتواند اثرات مخربی روی روان افراد داشته باشد و چیزی جز سرخوردگی به ارمغان نخواهد آورد.
حتی دو نفر از اعضای یک خانواده میتوانند تواناییهای متفاوتی داشته باشند و نباید آنها را مجبور به انجام کاری مشترک کرد. صرف اینکه شما دندانپزشک موفقی هستید دلیل بر این نیست که حتماً باید فرزند شما نیز این رشته را در پیش گیرد. شاید علایق و استعدادهای شما با فرزندتان کاملاً متفاوت باشد و برخلاف شما او به رشتههای هنری علاقه داشته باشد.
خانوادهها میتوانند با ایجاد روابطی دوستانه با فرزندان خود اطلاعات مناسبی در مورد شغلها و رشتههای مختلف در اختیار فرزندان خود قرار دهند.
باید این نکته را در نظر داشته باشید انتخاب نهایی بر عهدهی خود فرد است حتی اگر این انتخاب برخلاف آنچه که شما در نظر گرفتهاید باشد، شما باید به انتخاب و تصمیم فرزندتان احترام قائل شوید و اگر فرزندتان انتخابی غلط انجام میدهد با راهکارهای درست و مشورت به مشاوران او را از این انتخاب بازدارید اما چیزی را به او تحمیل نکنید.
مطلبی دیگر از این انتشارات
انتخاب رشته تحصیلی از دیدگاه موفقترین افراد جهان
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه عاقلانه تصمیم بگیریم؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
چگونه عضو خوبی از یک تیم باشیم؟